1. mouse poison
مرگ موش
2. the mouse ducked its head in and out of its hole
موش سرش را از سوراخ خارج و داخل می کرد.
3. the mouse kept bobbing its head in and out of the hole
موش مرتب سرش را از سوراخ بیرون می آورد و تو می کرد.
4. the mouse was caught in a trap
موش در تله گیر افتاد.
5. the cat pursued the mouse
گربه موش را تعقیب کرد.
6. the lion devoured the mouse
شیر موش را بلعید.
7. (as) quiet as a mouse
بی سر و صدا،پاورچین،کاملا آرام
8. game of cat and mouse
بازی موش و گربه،بازی قویتر با ضعیف تر
9. homa was frightened by a mouse
هما از موش ترسید.
10. the cat sprang toward the mouse
گربه جست به طرف موش
11. suddenly she became still as a mouse
ناگهان مثل موش ساکت شد.
12. as soon as i opened the hatch a mouse popped out
تا دریچه را باز کردم یک موش بیرون پرید.
13. the women shrieked at the sight of the mouse
زن ها با دیدن موش جیغ کشیدند.
14. the wing of a bat and the foreleg of a mouse are homologous
بال خفاش و دست موش ساختمانی مشابه دارند.
15. when it comes to standing up to his wife, he is a mouse
او مثل موش از زنش می ترسد.
16. The mountain has brought forth a mouse.
[ترجمه گوگل]کوه یک موش بیرون آورده است
[ترجمه ترگمان]کوه یک موش آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کوه یک موش آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Though thy enemy seem a mouse, yet watch him like a lion.
[ترجمه گوگل]اگر چه دشمن تو موش به نظر می رسد، اما او را مانند یک شیر تماشا کن
[ترجمه ترگمان]هر چند دشمن تو موش به نظر می رسه، با این حال مثل یه شیر مراقب او باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر چند دشمن تو موش به نظر می رسه، با این حال مثل یه شیر مراقب او باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. I held the mouse by its tail.
[ترجمه amir1234] من موش را از دمش گرفتم.|
[ترجمه گوگل]موش را از دمش گرفتم[ترجمه ترگمان]من موش را دم دمش نگه داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. We've got a mouse in the house.
[ترجمه گوگل]ما یک موش در خانه داریم
[ترجمه ترگمان]ما یک موش توی خانه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما یک موش توی خانه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. The mouse nibbled at the peanuts.
[ترجمه گوگل]موش به بادام زمینی نیش زد
[ترجمه ترگمان]موش به بادام زمینی گاز زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موش به بادام زمینی گاز زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. The noun " mouse " is the singular form of " mice " .
[ترجمه گوگل]اسم " موش " مفرد " موش " است
[ترجمه ترگمان]اسم \"موش\"، فرم منحصر به فرد \"موش\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اسم \"موش\"، فرم منحصر به فرد \"موش\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. The cat laid a dead mouse at my feet.
[ترجمه گوگل]گربه یک موش مرده را زیر پای من گذاشت
[ترجمه ترگمان]گربه موش مرده را روی پای من گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گربه موش مرده را روی پای من گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. A mouse darted out of the closet and ran across the room.
[ترجمه گوگل]یک موش از کمد بیرون آمد و در اتاق دوید
[ترجمه ترگمان]موشی از کمد بیرون دوید و از اتاق بیرون دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موشی از کمد بیرون دوید و از اتاق بیرون دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید