mournfully

1. The sea water washed mournfully against the sides of the boat.

[ترجمه گوگل]آب دریا به طرز غم انگیزی کناره های قایق را می شست
[ترجمه ترگمان]آب دریا با حالتی متفکرانه به دو طرف قایق فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He stood mournfully at the gate waving bye bye.

[ترجمه گوگل]او با اندوه کنار دروازه ایستاده بود و خداحافظی می کرد
[ترجمه ترگمان]او با اندوه در کنار دروازه ایستاده بود و از او خداحافظی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The dog looked mournfully after its owner.

[ترجمه گوگل]سگ با اندوه به دنبال صاحبش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]سگ با اندوه به دنبال صاحبش به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The young man stared into his glass mournfully.

[ترجمه گوگل]مرد جوان با حسرت به شیشه اش خیره شد
[ترجمه ترگمان]مرد جوان با اندوه به لیوانش نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Deanne Sokolin creates abstract, mournfully poetic black-and-white images of wrapped objects.

[ترجمه گوگل]دین سوکولین تصاویری انتزاعی و غم انگیز سیاه و سفید از اشیای پیچیده می آفریند
[ترجمه ترگمان]Deanne Sokolin تصاویر انتزاعی، سوگوارانه و سفید رنگ اشیا پیچیده را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The hound bayed mournfully.

[ترجمه گوگل]سگ شکاری با اندوه کنار رفت
[ترجمه ترگمان]سگ تازی با حزن و اندوه از اتاق بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was mournfully re-enacting the conversation between two officials, as they debated the merits of revoking a pass-interference penalty.

[ترجمه گوگل]او در حالی که در مورد شایستگی لغو جریمه مداخله پاس، بحث می‌کردند، گفت‌وگوی دو مقام را با اندوه دوباره اجرا می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او به طور غم انگیزی گفتگو بین دو مقام را به شکل غم انگیزی تصویب کرد، زیرا درباره مزایای ملغی نمودن یک مجازات قانونی بحث می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The church bell was tolling mournfully as the carriage entered the cemetery gate.

[ترجمه گوگل]با ورود کالسکه به دروازه قبرستان، ناقوس کلیسا به شدت به صدا درآمد
[ترجمه ترگمان]وقتی کالسکه وارد قبرستان شد، ناقوس کلیسا به صدا درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This mournfully bright menial Val wore high heels and a black beret.

[ترجمه گوگل]این وال کهنه و روشن غم انگیز کفش پاشنه بلند و کلاه سیاه پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]این کار پست bright با پاشنه های بلند و کلاه پشمی سیاه پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He stared mournfully at the bright strip which appeared to float in the cold air over the small table.

[ترجمه گوگل]او با اندوه به نوار روشنی خیره شد که به نظر می رسید در هوای سرد روی میز کوچک شناور است
[ترجمه ترگمان]با اندوه به the درخشان که در هوای سرد روی میز کوچک شناور بود خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Is Spidey, whose head appears to be bowed mournfully, crying the loss of a loved one?

[ترجمه گوگل]آیا اسپایدی که به نظر می رسد سرش به طرز غمگینی خم شده است، برای از دست دادن یکی از عزیزانش گریه می کند؟
[ترجمه ترگمان]عنکبوت جان است که سرش را با اندوه خم می کند و می گوید: از دست دادن کسی که عاشقش شده باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Often and often she walked mournfully round the place where Haley's gang of men and women sat in their chains .

[ترجمه گوگل]او اغلب و اغلب با غم و اندوه دور محلی که گروه مردان و زنان هیلی در زنجیر خود می نشستند قدم می زد
[ترجمه ترگمان]بارها و بارها با اندوه به محلی که دسته هیلی و زن ها در زنجیر آن ها نشسته بودند، قدم می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He let his eyes rest mournfully on the little courtyard outside the window and stayed silent.

[ترجمه گوگل]چشمانش را با حسرت به حیاط کوچک بیرون پنجره گذاشت و ساکت ماند
[ترجمه ترگمان]چشمانش را به حیاط کوچک بیرون پنجره دوخت و خاموش ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A rusty ironrod projected mournfully from one of the window ledges.

[ترجمه گوگل]یک میله آهنی زنگ زده از یکی از تاقچه های پنجره به طرز غم انگیزی بیرون زده شد
[ترجمه ترگمان]A زنگ زده و زنگ زده از یکی از the پنجره بیرون آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس