motoring

/ˈmoʊtərɪŋ//ˈməʊtərɪŋ/

اتومبیل رانی، ماشین سواری

جمله های نمونه

1. They spent a pleasant afternoon motoring through the countryside.
[ترجمه گوگل]آنها بعد از ظهر دلپذیری را در حومه شهر با اتومبیلرانی سپری کردند
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر خوشی را در حومه شهر می گذراندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Motoring organizations are urging drivers not to travel by road if possible.
[ترجمه گوگل]سازمان های خودروسازی از رانندگان می خواهند در صورت امکان از تردد جاده ای خودداری کنند
[ترجمه ترگمان]سازمان های motoring رانندگان را بر آن می دارند تا در صورت امکان از جاده عبور نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I was just motoring along, minding my own business, when suddenly I was stopped by the police.
[ترجمه گوگل]من فقط در حال رانندگی بودم و به کار خودم فکر می کردم که ناگهان توسط پلیس متوقف شدم
[ترجمه ترگمان]من فقط داشتم رانندگی می کردم و به کار خودم فکر می کردم، که ناگهان در کنار پلیس ایستادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They're planning a motoring holiday to France this year.
[ترجمه گوگل]آنها در حال برنامه ریزی برای تعطیلات اتومبیلرانی به فرانسه هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال برنامه ریزی برای سفر به فرانسه در سال جاری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bertie is motoring down from London.
[ترجمه گوگل]برتی با ماشین از لندن پایین می آید
[ترجمه ترگمان]برتی is از لندن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was found guilty of 14 motoring offences .
[ترجمه گوگل]او به 14 تخلف رانندگی مجرم شناخته شد
[ترجمه ترگمان]او در ۱۴ جرم motoring مجرم شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Police and motoring organizations urged drivers to keep their speed down.
[ترجمه گوگل]پلیس و سازمان های اتومبیلرانی از رانندگان خواستند سرعت خود را کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]پلیس و سازمان های motoring رانندگان را بر آن داشتند تا سرعت خود را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Heavy fines were levied on motoring offenders.
[ترجمه گوگل]جریمه های سنگینی برای متخلفان رانندگی در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]جریمه های سنگین برای offenders motoring وضع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Police and motoring organizations said the roads were slightly busier than normal.
[ترجمه گوگل]پلیس و سازمان های رانندگی اعلام کردند که جاده ها کمی شلوغ تر از حد معمول است
[ترجمه ترگمان]پلیس و سازمان های motoring گفتند که جاده ها اندکی شلوغ تر از حالت عادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What was it that sparked your interest in motoring?
[ترجمه گوگل]چه چیزی باعث علاقه شما به اتومبیلرانی شد؟
[ترجمه ترگمان]آن چه بود که علاقه شما را به motoring جلب کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. With MotorOptions you can create your own motoring package.
[ترجمه گوگل]با MotorOptions می توانید بسته موتوری خود را ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]با MotorOptions می توانید بسته motoring خود را تهیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I happen to be embarking on a motoring trip during the course of which I hope to see many splendid views.
[ترجمه گوگل]من اتفاقاً در حال عازم یک سفر رانندگی هستم که در طول این سفر امیدوارم مناظر باشکوه زیادی را ببینم
[ترجمه ترگمان]اتفاقا سفر motoring را که در طی آن امیدوارم مناظر باشکوهی را تماشا کنم شروع کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Motoring groups were pleased, but the cuts failed to appease hardline fuel campaigners[Sentence dictionary], and infuriated the green lobby.
[ترجمه گوگل]گروه‌های اتومبیلرانی خشنود بودند، اما این کاهش‌ها نتوانست فعالان تندرو سوخت را راضی کند و لابی سبز را خشمگین کرد
[ترجمه ترگمان]گروه های motoring خشنود بودند، اما کاهش آن ها برای آرام کردن مبارزان سرسخت سوخت [ فرهنگ لغت حکم ] و خشم لابی سبز ناکام ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Unlike the familiar blood alcohol tests in motoring cases, urinalysis does not demonstrate that the employee is impaired by drugs.
[ترجمه گوگل]برخلاف آزمایش‌های آشنای الکل خون در موارد رانندگی، آزمایش ادرار نشان نمی‌دهد که کارمند در اثر مواد مخدر آسیب دیده است
[ترجمه ترگمان]برخلاف تست های تشخیص الکل موجود در موارد motoring، urinalysis نشان نمی دهد که کارمند دچار مشکل مواد مخدر شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Instead he admitted lesser motoring offences including drink-driving, failing to give a breath test and not stopping after an accident.
[ترجمه گوگل]در عوض او به جرایم رانندگی کمتری از جمله رانندگی در حالت مستی، عدم انجام تست تنفسی و توقف نکردن پس از تصادف اعتراف کرد
[ترجمه ترگمان]در عوض او به تخلفات کمتری از جمله رانندگی در رانندگی اعتراف کرد، از جمله رانندگی نوشیدن، شکست دادن یک تست تنفس و توقف بعد از یک تصادف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• motoring means relating to cars and to driving.

پیشنهاد کاربران

motoring ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: خاموش‏چرخانی
تعریف: چرخاندن موتور توربینی با راه‏انداز ( starter ) ، بدون استفاده از سامانۀ جرقه و سوخت و روشن شدن موتور

بپرس