motorcycle

/ˈmoʊtəsaɪkl̩//ˈməʊtəsaɪkl̩/

معنی: موتورسیکلت
معانی دیگر: موتور سیکلت، دوچرخه موتوردار، موتورسیکلت

جمله های نمونه

1. a motorcycle whizzed by me
یک موتورسیکلت غژی از کنارم گذشت.

2. the motorcycle passed all the cars
موتور سیکلت از همه ی ماشین ها جلو زد.

3. the motorcycle skidded and spilled the driver in the dust
موتورسیکلت لیز خورد و راننده را به خاک افکند.

4. to straddle a motorcycle
سوار موتور سیکلت شدن

5. he jumped on the motorcycle and barreled past the guard
پرید روی موتور سیکلت و مثل تیر از جلو نگهبان رد شد.

6. he was ordered to dismount from his motorcycle
به او دستور دادند که از موتورسیکلت خود پیاده شود.

7. He wheeled his motorcycle into the street.
[ترجمه یکتا] موتور کلت را به خیابان رسان
|
[ترجمه Taha] او موتورش را به به طرف خیابان چرخاند
|
[ترجمه گوگل]موتورسیکلتش را به خیابان رساند
[ترجمه ترگمان]موتورسیکلت را به سمت خیابان چرخاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You'd better encash your motorcycle at once.
[ترجمه گوگل]بهتر است موتورسیکلت خود را یکباره پول نقد کنید
[ترجمه ترگمان]بهتر است فورا motorcycle را encash
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The car was pulling a trailer with motorcycle on it.
[ترجمه گوگل]ماشین در حال کشیدن یک تریلر بود که موتور سیکلت روی آن بود
[ترجمه ترگمان] ماشین داشت یه تریلر رو با موتور سوار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He spends hours cleaning that motorcycle - it's his pride and joy.
[ترجمه احمد] او ساعت ها موتور سیکلت خود را تمیز می کند برای اینکه این افتخار و شادی اوست
|
[ترجمه گوگل]او ساعت ها صرف تمیز کردن آن موتورسیکلت می کند - این غرور و شادی اوست
[ترجمه ترگمان]او ساعت ها صرف تمیز کردن موتور سیکلت می کند - این غرور و شادی اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These rough roads soon wore the tread of motorcycle tires off.
[ترجمه گوگل]این جاده های ناهموار به زودی آج لاستیک های موتورسیکلت را از بین بردند
[ترجمه ترگمان]این جاده های ناهموار خیلی زود اثر چرخ های موتورسیکلت را در بر می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The motorcycle rode smoothly on the expressway.
[ترجمه گوگل]موتورسیکلت به آرامی در بزرگراه حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]موتورسیکلت به نرمی در بزرگراه حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A motorcycle can be a great expense.
[ترجمه گوگل]یک موتور سیکلت می تواند هزینه زیادی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک موتور سیکلت می تواند هزینه زیادی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He clipped along the road on his motorcycle.
[ترجمه گوگل]او با موتور سیکلت خود در امتداد جاده گیر کرد
[ترجمه ترگمان]با موتور سیکلت خود جاده را قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Lozano claimed that motorcycle driver Clement Lloyd was trying to run him down.
[ترجمه گوگل]لوزانو مدعی شد که راننده موتور سیکلت کلمنت لوید قصد داشت او را زیر پا بگذارد
[ترجمه ترگمان]Lozano ادعا کرد که راننده موتورسیکلت، کلمنت Lloyd سعی داشت او را پایین بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. He lost his leg in a motorcycle accident.
[ترجمه Setare] او در یک تصادف با موتور سیکلت پای خود را از دست داد.
|
[ترجمه گوگل]او در تصادف با موتورسیکلت پای خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان]اون یه تصادف موتور سیکلت رو از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موتورسیکلت (اسم)
motorcycle

انگلیسی به انگلیسی

• two-wheeled motor vehicle, motorbike
a motorcycle is the same as a motorbike.

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: موتورچرخه

⚫ نگارش به خط لاتین: Motorcharxe

⚫ آمیخته از: موتور ( motor ) و �چرخه� ( cycle )

...
[مشاهده متن کامل]

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیب سلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

motorcycle ( n ) ( moʊt̮ərˌsaɪkl ) =a road vehicle with two wheels, driven by an engine, with one seat for the driver
motorcycle
He was working on the ground and had a stroke. He fell on the road with a motorcycle and fell on the ground for three hours just outside the city of Alaf, and no one paid any attention to him until then
...
[مشاهده متن کامل]

او در زمین کار میکرد و سکته مغزی کرد با سوار شدن موتور در جاده افتاده بود و سه ساعت همانطور در بیرون از شهر الاف در زمین افتاده بود و هیچ کس تا ان زمان به او توجهی نکرد

موتور سیکلت
The motor cycle is regموتور سیکلت قرمز است
. It hastwo wheel
موتور دارد دو تا چرخ

رانندگی کردن با موتور

بپرس