motorcar

/ˈmoʊtəkɑːr//ˈməʊtəkɑː/

اتومبیل، خودرو سواری، گردونه خودرو، اتوموبیل

جمله های نمونه

1. an electric motorcar
اتومبیل برقی

2. The motorcar tracks is very clear.
[ترجمه گوگل]مسیرهای اتومبیل بسیار واضح است
[ترجمه ترگمان]مسیر motorcar بسیار روشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A motorcar costs a great deal of money.
[ترجمه گوگل]یک اتومبیل موتوری هزینه زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]A پول زیادی خرج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That's a hell of a good motorcar.
[ترجمه گوگل]این یک موتور ماشین خوب است
[ترجمه ترگمان]عجب ماشین سواری خوبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The noize of the motorcar died away.
[ترجمه گوگل]صدای موتور خاموش شد
[ترجمه ترگمان]صدای موتور ماشین خاموش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is keen competition between the two motorcar firms.
[ترجمه گوگل]رقابت شدیدی بین این دو شرکت خودروسازی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]رقابت شدیدی بین دو شرکت motorcar وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her trainer paced her on a motorcar following her slowly.
[ترجمه گوگل]مربی او را به آرامی سوار ماشینی کرد که او را تعقیب می کرد
[ترجمه ترگمان]مربی او در حالی که با صدای آهسته او را تعقیب می کرد، به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Every time I got my motorcar started the engine cut out.
[ترجمه گوگل]هر بار که موتورم را روشن می کردم، موتور قطع می شد
[ترجمه ترگمان]هر دفعه که سوار ماشین می شدم موتور خاموش می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He earns his living as a motorcar driver.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک راننده اتومبیل امرار معاش می کند
[ترجمه ترگمان]او زندگی خود را به عنوان یک راننده تاکسی به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His old motorcar stopped working so he decided to ditch it.
[ترجمه گوگل]موتور قدیمی او از کار افتاد بنابراین تصمیم گرفت آن را رها کند
[ترجمه ترگمان]ماشین قدیمیش دیگه کار نمیکنه واسه همین تصمیم گرفت که بی خیال بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This motorcar handles well.
[ترجمه گوگل]این موتور خودرو به خوبی کنترل می کند
[ترجمه ترگمان] این ماشینه خوب کار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He climbed down from the motorcar on to a bright blue carpet.
[ترجمه گوگل]او از ماشین به سمت فرش آبی روشن بالا رفت
[ترجمه ترگمان]از ماشین به روی فرش آبی روشن بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is mainly applied on lathe peak, motorcar clutch, gear box, ect.
[ترجمه گوگل]این عمدتا بر روی قله تراش، کلاچ موتور، جعبه دنده و غیره اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]این دستگاه به طور عمده بر روی قله گردان، کلاچ motorcar، box، و ect اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A motorcar horn blared furiously from the main gate.
[ترجمه گوگل]بوق موتور ماشینی با عصبانیت از دروازه اصلی بلند شد
[ترجمه ترگمان]شاخی از دروازه اصلی به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• car, automobile
automobile powered by an engine
a motor car is the same as a car; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس