1. motives that lie hidden
انگیزه هایی که مستور باقی می مانند
2. his motives are difficult to fathom
درک انگیزه های او مشکل است.
3. other motives also came into play
انگیزه های دیگری هم در کار دخیل شد.
4. sordid motives
انگیزه های پست و سودجویانه
5. ulterior motives
انگیزه های نهانی
6. base motives
انگیزه های حاکی از فرومایگی،انگیزه های پلید
7. he arrogated personal motives to his rival
او رقیب خود را منتسب (متهم) به داشتن اغراض شخصی کرد.
8. the conflict of motives
تعارض انگیزه ها
9. let us inspect his motives
بگذار انگیزه های او را بررسی کنیم.
10. the impurity of his motives
ناپاکی نیت های او
11. let us not dissect the motives of anyone who does a good deed
بیایید انگیزه های هرکسی را که کار خوبی می کند مورد تجزیه و تحلیل قرار ندهیم.
12. they look askance at our motives
آنان نسبت به انگیزه های ما بدگمان هستند.
13. i don't mean to impugn his motives
منظورم این نیست که نیت او را مورد تردید قرار بدهم.
14. you have always been mistaken about my motives
شما همیشه درباره ی انگیزه های من دچار اشتباه بوده اید.