motive power

/ˈmoʊtɪvˈpaʊər//ˈməʊtɪvˈpaʊə/

نیروی انگیزگر، قدرت محرکه، نیروی جنباننده

جمله های نمونه

1. The motive power of trains is usually steam or electricity.
[ترجمه گوگل]نیروی حرکتی قطارها معمولاً بخار یا برق است
[ترجمه ترگمان]نیروی محرک قطار معمولا بخار یا برق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Water provided the motive power for the mill.
[ترجمه گوگل]آب نیروی محرکه آسیاب را فراهم می کرد
[ترجمه ترگمان]آب قدرت را برای آسیاب به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Motive power was initially provided by the contractors: An 0-6-0 saddle tank, Fleetwood.
[ترجمه گوگل]نیروی محرکه در ابتدا توسط پیمانکاران ارائه شد: تانک زینی 0-6-0، فلیت وود
[ترجمه ترگمان]نیروی Motive ابتدا توسط پیمانکاران ارایه شد: مخزن زین ۰ - ۶ - ۰، فلیتوود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And, of course, the motive power is inevitably steam but not, alas, genuine West Riding motive power.
[ترجمه گوگل]و البته، نیروی محرکه ناگزیر بخار است، اما نه، افسوس، نیروی محرکه وست سواری واقعی
[ترجمه ترگمان]و البته نیروی محرک به طور اجتناب ناپذیری بخار است، اما افسوس، قدرت واقعی غربی انگیزه ای برای قدرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. During its visit 2857 has provided the primary motive power on the railway.
[ترجمه گوگل]2857 در طول بازدید خود نیروی محرکه اصلی راه آهن را فراهم کرده است
[ترجمه ترگمان]طی این دیدار، ۲۸۵۷ نیروی محرک اصلی راه آهن را تامین کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Motive Power depot at Derby Road had been disused since 196when the last steam locomotives were withdrawn from service.
[ترجمه گوگل]از سال 196 که آخرین لوکوموتیوهای بخار از خدمت خارج شدند، انبار نیرو موتور در دربی رود استفاده نشده بود
[ترجمه ترگمان]محل انبار، محل انبار دربی، از زمانی که آخرین لوکوموتیو از سرویس خارج شده بود، بلااستفاده مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the end, seventeen different forms of motive power were on display along with a wide range of other railway related attractions.
[ترجمه گوگل]در پایان، هفده شکل مختلف از نیروی محرکه همراه با طیف گسترده ای از جاذبه های دیگر مرتبط با راه آهن به نمایش گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]در پایان، هفده نوع مختلف نیروی محرک به همراه طیف وسیعی از جاذبه های مرتبط با راه آهن به نمایش در آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Motive power is usually electric, CO 2 or the traditional rubber strip motor.
[ترجمه گوگل]نیروی محرکه معمولاً الکتریکی، CO 2 یا موتور نوار لاستیکی سنتی است
[ترجمه ترگمان]قدرت Motive معمولا الکتریکی، ۲ CO یا موتور نوار لاستیکی سنتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In some ways the gentry group was the motive power behind the establishment of Hua County.
[ترجمه گوگل]از برخی جهات، گروه نجیب زاده، نیروی محرکه تأسیس شهرستان هوآ بود
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، گروه نجیب، محرک قدرت در پس تاسیس بخش هوا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And all hydraulic at he process of the motive power transmission would produce pressure losses.
[ترجمه گوگل]و تمام هیدرولیک در فرآیند انتقال نیروی محرکه باعث کاهش فشار می شود
[ترجمه ترگمان]و همه هیدرولیکی در فرآیند انتقال قدرت انگیزه منجر به ایجاد تلفات فشار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lastly, the motive power one is the lack of the safety economy mechanism.
[ترجمه گوگل]در نهایت، نیروی محرکه فقدان مکانیسم اقتصاد ایمنی است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، انگیزه اصلی کمبود مکانیزم اقتصاد ایمنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And functional activities are the motive power for producing matter.
[ترجمه گوگل]و فعالیت های عملکردی نیروی محرکه برای تولید ماده هستند
[ترجمه ترگمان]و فعالیت های عملکردی، نیروی محرک برای تولید ماده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Andthe spiritual motive power and intellectual supporting force be provided for Tibet's modernization. "
[ترجمه گوگل]و نیروی محرکه معنوی و نیروی حمایتی فکری برای نوسازی تبت فراهم شود "
[ترجمه ترگمان]نیروی محرک معنوی و نیروی پشتیبانی فکری برای مدرن سازی تبت فراهم خواهد شد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The theory of motive power is an important part of ancient literature theory.
[ترجمه گوگل]نظریه نیروی محرک بخش مهمی از نظریه ادبیات کهن است
[ترجمه ترگمان]نظریه قدرت انگیزه بخش مهمی از نظریه ادبیات قدیمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The real motive power of writing lies in the physiological need of the writer.
[ترجمه گوگل]نیروی محرکه واقعی نوشتن در نیاز فیزیولوژیکی نویسنده نهفته است
[ترجمه ترگمان]قدرت واقعی نویسندگی در نیاز فیزیولوژیکی نویسنده نهفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• motivation behind an activity or action; ability to move; energy used to operate machinery

پیشنهاد کاربران

بپرس