1. she lacks motivation
او انگیزش کافی ندارد.
2. Ability is what you're capable of doing. Motivation determines what you do. Attitude determines how well you do it.
[ترجمه Shey] توانایی آن چیزی است که شما قادر به انجام آن هستید انگیزه مشخص می کند که چه کار می کنید طرز برخورد و نگرش شما مشخص می کند که شما چقدر خوب این کار را انجام می دهید|
[ترجمه گوگل]توانایی چیزی است که شما قادر به انجام آن هستید انگیزه تعیین می کند که چه کاری انجام می دهید نگرش تعیین میکنه که چقدر خوب کاری را انجام میدهید[ترجمه ترگمان]توانایی آن چیزی است که شما قادر به انجام آن هستید انگیزه مشخص می کند که چه کار می کنید طرز برخورد مشخص می کند که شما چطور این کار را انجام می دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Jack is an intelligent pupil, but he lacks motivation.
[ترجمه سید غریب] جک دانش آموز باهوشی است اما انگیزه ندارد.|
[ترجمه گوگل]جک دانش آموز باهوشی است، اما فاقد انگیزه است[ترجمه ترگمان]جک دانش آموز باهوشی بود، اما فاقد انگیزه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Increased motivation is more than an incidental benefit of reward schemes.
[ترجمه گوگل]افزایش انگیزه بیش از یک مزیت اتفاقی طرحهای پاداش است
[ترجمه ترگمان]افزایش انگیزش بیش از یک مزیت تصادفی برای طرح های پاداش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افزایش انگیزش بیش از یک مزیت تصادفی برای طرح های پاداش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Many of the boys have very poor motivation.
[ترجمه گوگل]بسیاری از پسرها انگیزه بسیار ضعیفی دارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پسرها انگیزه بسیار ضعیفی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پسرها انگیزه بسیار ضعیفی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There seems to be a lack of motivation among the staff.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد بی انگیزگی در بین کارکنان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که فقدان انگیزه در بین کارکنان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که فقدان انگیزه در بین کارکنان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Such measures are likely to result in decreased motivation of the workforce.
[ترجمه گوگل]چنین اقداماتی احتمالاً منجر به کاهش انگیزه نیروی کار می شود
[ترجمه ترگمان]چنین اقداماتی احتمالا منجر به کاهش انگیزش نیروی کار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چنین اقداماتی احتمالا منجر به کاهش انگیزش نیروی کار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They lack the motivation to study.
[ترجمه فریبرز رحمانی] آنها انگیزشون را برای مطالعه از دست دادن .|
[ترجمه گوگل]انگیزه مطالعه ندارند[ترجمه ترگمان]آن ها فاقد انگیزه برای مطالعه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Organizations have an interest in ensuring that employee motivation is high.
[ترجمه گوگل]سازمانها علاقهمند به اطمینان از بالا بودن انگیزه کارکنان هستند
[ترجمه ترگمان]سازمان ها دارای منافعی در حصول اطمینان از بالا بودن انگیزش کارمندان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سازمان ها دارای منافعی در حصول اطمینان از بالا بودن انگیزش کارمندان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Being a teacher needs a high level of motivation.
[ترجمه گوگل]معلم بودن نیاز به انگیزه بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]معلم بودن به سطح بالایی از انگیزه نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معلم بودن به سطح بالایی از انگیزه نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. What was the motivation for the attack?
[ترجمه فریبرز رحمانی] انگیزه شما از حمله چه بود ؟|
[ترجمه سیف الدین زاهدی] انگیزه برای حمله، چه بود؟|
[ترجمه گوگل]انگیزه این حمله چه بود؟[ترجمه ترگمان]انگیزه این حمله چه بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He's intelligent enough but he lacks motivation.
[ترجمه گوگل]او به اندازه کافی باهوش است اما فاقد انگیزه است
[ترجمه ترگمان]او به اندازه کافی باهوش است، اما انگیزه ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به اندازه کافی باهوش است، اما انگیزه ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. What was your motivation for becoming a teacher?
[ترجمه فریبرز رحمانی] انگیزه شما برای معلم شدن چیست|
[ترجمه گوگل]انگیزه شما از معلم شدن چه بود؟[ترجمه ترگمان]انگیزه شما برای تبدیل شدن به یک معلم چه بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Gross's skill in motivation looked in doubt when his side began the second half badly.
[ترجمه گوگل]مهارت گراس در انگیزه زمانی که تیمش نیمه دوم را بد شروع کرد، مورد تردید قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مهارت چندش اور در انگیزه، وقتی که طرف او نیمه دوم را آغاز کرد، تردید به او دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مهارت چندش اور در انگیزه، وقتی که طرف او نیمه دوم را آغاز کرد، تردید به او دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Escape can be a strong motivation for travel.
[ترجمه گوگل]فرار می تواند انگیزه ای قوی برای سفر باشد
[ترجمه ترگمان]فرار یک انگیزه قوی برای سفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرار یک انگیزه قوی برای سفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید