1. her attitude toward the students was motherly
روش او نسبت به دانشجویان مادرگونه بود.
2. She was a plump, motherly woman in her fifties.
[ترجمه گوگل]او یک زن چاق و مادر در پنجاه سالگی بود
[ترجمه ترگمان]او زنی فربه و مادرانه بود که در حدود پنجاه سال داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او زنی فربه و مادرانه بود که در حدود پنجاه سال داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was an incredible display of motherly love and forgiveness.
[ترجمه گوگل]این نمایشی باورنکردنی از عشق و بخشش مادرانه بود
[ترجمه ترگمان]این یک نمایش باورنکردنی از عشق مادرانه و بخشش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک نمایش باورنکردنی از عشق مادرانه و بخشش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She was a kind, motherly woman.
[ترجمه گوگل]او زنی مهربان و مادرانه بود
[ترجمه ترگمان] اون یه زن مهربون و مادرانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون یه زن مهربون و مادرانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. All Molly's motherly instincts erupted when she saw what it was.
[ترجمه گوگل]تمام غرایز مادرانه مولی با دیدن آنچه که هست فوران کرد
[ترجمه ترگمان]تمام غرایز مادرانه مالی در زمانی که او را می دید از خشم بیرون می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام غرایز مادرانه مالی در زمانی که او را می دید از خشم بیرون می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. If images do not appear as motherly they can not be Goddesses.
[ترجمه گوگل]اگر تصاویر مادرانه به نظر نرسند نمی توانند الهه باشند
[ترجمه ترگمان]اگر تصاویر به صورت مادرانه ظاهر نشوند، نمی توانند مورد استفاده قرار بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر تصاویر به صورت مادرانه ظاهر نشوند، نمی توانند مورد استفاده قرار بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. "Don't worry," Laura said in a gentle motherly way.
[ترجمه گوگل]لورا با حالتی آرام مادرانه گفت: نگران نباش
[ترجمه ترگمان]لو را با حالتی مادرانه گفت: نگران نباش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لو را با حالتی مادرانه گفت: نگران نباش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She was motherly, with a big mole on her upper lip.
[ترجمه گوگل]او مادرانه بود و خال بزرگی روی لب بالایی داشت
[ترجمه ترگمان]او با یک خال گوشتی که روی لب بالایی اش داشت، مادرانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با یک خال گوشتی که روی لب بالایی اش داشت، مادرانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. From an attitude of generosity, warm feeling and motherly goodness, she now had shifted into a mood of high hilarity.
[ترجمه گوگل]از نگرش سخاوتمندانه، احساس گرم و مهربانی مادرانه، او اکنون به حال و هوای شادی آور تبدیل شده بود
[ترجمه ترگمان]اکنون، از رفتار و مهربانی و مهربانی مادرانه، اکنون حال و هوای خوشی به خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکنون، از رفتار و مهربانی و مهربانی مادرانه، اکنون حال و هوای خوشی به خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Marguerite was not exactly a motherly woman, but she was in some way comfortable.
[ترجمه گوگل]مارگریت دقیقاً یک زن مادرانه نبود، اما به نوعی راحت بود
[ترجمه ترگمان]مارگریت دقیقا یک زن مادرانه نبود، ولی به هیچ وجه احساس راحتی نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مارگریت دقیقا یک زن مادرانه نبود، ولی به هیچ وجه احساس راحتی نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But motherly warmth turns cold beside the journalistic revulsion the Molinari gambit provokes.
[ترجمه گوگل]اما گرمای مادری در کنار انزجار روزنامه نگاری که قمار مولیناری برانگیخته است سرد می شود
[ترجمه ترگمان]اما گرمای مادرانه در کنار انزجار روزنامه نگاران باعث تحریک بیش از حد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما گرمای مادرانه در کنار انزجار روزنامه نگاران باعث تحریک بیش از حد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A butch lesbian with motherly tendencies, she maintained her dignity and in some lights could look beautiful.
[ترجمه گوگل]او که یک لزبین بوچ با تمایلات مادرانه بود، وقار خود را حفظ کرد و در برخی نورها می توانست زیبا به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]زنی با تمایلات مادرانه، وقار و متانت خود را حفظ کرد و در برخی از چراغ ها می توانست زیبا به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنی با تمایلات مادرانه، وقار و متانت خود را حفظ کرد و در برخی از چراغ ها می توانست زیبا به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Miss Gilbert was motherly but firm, an excellent teacher for the lower forms.
[ترجمه گوگل]خانم گیلبرت مادرانه اما محکم بود، معلمی عالی برای کلاس های پایین تر
[ترجمه ترگمان]دوشیزه گیلبرت، مادرانه، با مهربانی، یک معلم عالی برای طبقات پایین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوشیزه گیلبرت، مادرانه، با مهربانی، یک معلم عالی برای طبقات پایین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Charles found himself muttering to the motherly dresser, who handed him his hat.
[ترجمه گوگل]چارلز خود را در حال غر زدن برای کمد مادری دید که کلاهش را به او داد
[ترجمه ترگمان]شارل دید که زیر لب به میز آرایش مادرانه که کلاهش را به او داده بود، زیر لب گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شارل دید که زیر لب به میز آرایش مادرانه که کلاهش را به او داده بود، زیر لب گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید