motherless

/ˈməðərləs//ˈmʌðələs/

بی مادر

جمله های نمونه

1. The motherless children were starving for affection.
[ترجمه گوگل]بچه های بی مادر گرسنه محبت بودند
[ترجمه ترگمان]بچه های یتیم به خاطر محبت از گرسنگی می مردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That was all it took, and no motherless gal was going to break it up.
[ترجمه گوگل]این تمام چیزی بود که لازم بود و هیچ دختر بی مادری قرار نبود آن را از هم بپاشد
[ترجمه ترگمان]این تمام چیزی بود که گرفت و هیچ دختر بی مادر هم می خواست آن را از هم جدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her heart was filled with compassion for the motherless children.
[ترجمه گوگل]دلش پر از دلسوزی برای بچه های بی مادر بود
[ترجمه ترگمان]دلش از رحم و شفقت برای بچه های یتیم انباشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The motherless children were starved of affection.
[ترجمه گوگل]بچه های بی مادر گرسنه محبت بودند
[ترجمه ترگمان]بچه های بی مادر از محبت گرسنگی می کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The motherless children are starving for affection.
[ترجمه گوگل]بچه های بی مادر گرسنه محبت هستند
[ترجمه ترگمان]بچه های یتیم به خاطر محبت از گرسنگی می میرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What are you doing to this poor, motherless child?
[ترجمه گوگل]با این بچه بی مادر بیچاره چیکار میکنی؟
[ترجمه ترگمان]تو با این بچه بی مادر بچه چی کار می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I know she's a motherless child, but you ought to control her a bit.
[ترجمه گوگل]من می دانم که او یک بچه بی مادر است، اما شما باید کمی او را کنترل کنید
[ترجمه ترگمان]من می دانم که او بچه بی motherless، اما تو باید او را کمی کنترل کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Who is there takes pity on this poor motherless little girl.
[ترجمه گوگل]کی اونجا هست به این دختر بچه بی مادر بیچاره رحم میکنه
[ترجمه ترگمان]چه کسی هست که بر این دختر بچه بی مادر رحم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He went to his neighbour to beg for some milk to feed the motherless baby.
[ترجمه گوگل]او نزد همسایه اش رفت تا برای شیر دادن به نوزاد بی مادر التماس کند
[ترجمه ترگمان]به همسایه خود رفت تا از شیر برای شیر دادن به بچه بی مادر تقاضا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What was beautiful about the death of a young girl, leaving a motherless child?
[ترجمه گوگل]مرگ دختر جوان و بی مادر ماندن فرزند چه زیبا بود؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزی در مورد مرگ یک دختر جوان زیبا بود و یک بچه بی مادر را ترک می کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. With her father frequently away on business trips, the motherless Frankie turns to Berenice for guidance.
[ترجمه گوگل]در حالی که پدرش اغلب در سفرهای کاری دور است، فرانکی بدون مادر برای راهنمایی به برنیس مراجعه می کند
[ترجمه ترگمان]فرانکی motherless با پدر خود به طور مرتب از سفره ای تجاری دور می شود، برای راهنمایی به سنین Berenice برمی گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The document is clear: wads of cash change hands in return for poor motherless mites.
[ترجمه گوگل]سند واضح است: مقداری پول نقد در ازای کنه های بی مادر فقیر دست به دست می شود
[ترجمه ترگمان]این سند واضح است: از دست دادن پول نقد در عوض کردن برای کنه motherless مادر محروم در حال تغییر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Who is there but takes pity on this poor motherless little girl.
[ترجمه گوگل]چه کسی آنجاست اما به این دختر کوچولوی بی مادر بیچاره رحم کند
[ترجمه ترگمان]کیست که در این دختر بچه بی مادر رحم کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On a shallow level, the money raised from this publicity will provide for her motherless children.
[ترجمه گوگل]در سطحی سطحی، پولی که از این تبلیغات به دست می آید، فرزندان بی مادر او را تامین می کند
[ترجمه ترگمان]در سطحی کم، پول جمع آوری شده از این تبلیغات برای کودکان motherless تامین خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• orphaned, having no mother; abandoned by a mother
you describe children as motherless when their mother has died or does not live with them.

پیشنهاد کاربران

بپرس