mother wit

/ˈməðərˈwɪt//ˈmʌðəwɪt/

معنی: هوش، ادراک، شعور
معانی دیگر: ذکاوت مادرزاد، عقل و شعور، عقل سلیم، هوش خدادادی

جمله های نمونه

1. Ingenuity in varying tactics depends on mother wit.
[ترجمه گوگل]نبوغ در تاکتیک های مختلف بستگی به ذکاوت مادر دارد
[ترجمه ترگمان]نبوغ در تاکتیک های مختلف به هوش و ذکاوت مادر بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. How much more profitable for the independent mind, after the education, to range through a library at random, taking down books as the mother wit suggests!
[ترجمه گوگل]چقدر برای ذهن مستقل سودآورتر است که پس از آموزش، به طور تصادفی از طریق یک کتابخانه، کتاب‌ها را پایین بیاورد، همانطور که عقل مادر می‌گوید!
[ترجمه ترگمان]پس از تحصیل، چقدر برای ذهن مستقل سود آور است، تا از طریق یک کتابخانه به طور تصادفی، از طریق کتاب به عنوان \"عقل\" مادر، از کتابخانه استفاده کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She encouraged me to listen carefully to what country people called mother wit. That in those homely sayings was couched the collective wisdom of generations.
[ترجمه گوگل]او مرا تشویق کرد که با دقت به آنچه مردم کشور به آن شوخ طبعی می گویند گوش کنم خرد جمعی نسل ها در آن گفته های خانگی نهفته بود
[ترجمه ترگمان]او مرا تشویق کرد که با دقت به سخنان مردم کشور گوش دهم آن سخنان ساده، عبارت از خرد کردن خرد جمعی نسل ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She encouraged me to listen carefully to what country people called mother wit.
[ترجمه گوگل]او مرا تشویق کرد که با دقت به آنچه مردم کشور به آن شوخ طبعی می گویند گوش کنم
[ترجمه ترگمان]او مرا تشویق کرد که با دقت به سخنان مردم کشور گوش دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How much more profitable for the independent mind, after the mere rudiments of education, to range through a library at random, taking down books as the mother wit suggests!
[ترجمه گوگل]چقدر برای ذهن مستقل سودآورتر است که بعد از مقدمات آموزش، به طور تصادفی در یک کتابخانه بچرخد و آنطور که عقل مادر می گوید کتابها را پایین بیاورد!
[ترجمه ترگمان]چه قدر برای ذهن مستقل، پس از اندک اندک تحصیلات، از میان کتابخانه ای به طور تصادفی، چقدر سود آور است که کتاب را همان طور که عقل و شعور مادر می گوید پایین می آورد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هوش (اسم)
sense, understanding, intelligence, sagacity, brain, esprit, witting, ingenuity, headpiece, intellect, wit, mother wit

ادراک (اسم)
understanding, impression, notion, perception, realization, conception, uptake, scent, cognition, headpiece, savvy, cognizance, conceptualization, hindsight, mother wit, sentience

شعور (اسم)
sense, reason, limen, mother wit

انگلیسی به انگلیسی

• common sense, horse sense, plain good sense

پیشنهاد کاربران

در فلسفه مترادف المانی Mutterwitzes است که به عقل سلیم یا عقل مشترک گفته میشه

بپرس