mother figure

جمله های نمونه

1. A young girl needs a strong mother figure.
[ترجمه گوگل]یک دختر جوان به یک مادر قوی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]یه دختر جوون به یه مادر قوی نیاز داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Suddenly, I saw the mother figure, she saw me.
[ترجمه گوگل]ناگهان، شکل مادر را دیدم، او مرا دید
[ترجمه ترگمان]ناگهان، من مادر را دیدم، او مرا دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The other dancers viewed her as a mother figure of sorts, though she found it difficult to bond with them.
[ترجمه گوگل]سایر رقصندگان به او به عنوان یک شخصیت مادر نگاه می‌کردند، اگرچه برای او سخت بود که با آنها پیوند برقرار کند
[ترجمه ترگمان]رقصنده های دیگر او را به عنوان یک مادر انواع مختلف تلقی می کردند، هر چند که ارتباط با آن ها را دشوار یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mother figure develops from fragmentary to whole, and the description of maternal instinct grows from tactics to solicitude.
[ترجمه گوگل]شکل مادر از تکه تکه به کل می شود و توصیف غریزه مادری از تاکتیک به دلخواهی می رسد
[ترجمه ترگمان]شخصیت مادر از fragmentary به کل رشد می کند و توصیف غریزه مادرانه از تاکتیک ها تا solicitude رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sometimes young lads just need to turn to a mother figure for a bit of a chat and reassurance.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات پسران جوان فقط باید برای گپ زدن و اطمینان بخشی به یک شخصیت مادر مراجعه کنند
[ترجمه ترگمان]برخی اوقات جوانان فقط باید برای کمی گپ و اطمینان به یک چهره مادر تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Another theory is that anorexia is related to refusal of the mother figure or of being the daughter of an overly protective and controlling mother.
[ترجمه گوگل]نظریه دیگر این است که بی اشتهایی به امتناع از چهره مادری یا دختر بودن بیش از حد محافظ و مادری کنترل کننده مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]نظریه دیگر این است که anorexia مربوط به امتناع از چهره مادر و یا دختر یک مادر بیش از حد محافظت و کنترل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I: Infantilism: A niche sexual practice where one adult role-plays being an infant (sometimes wearing nappies) being disciplined by another adult who plays a mother figure.
[ترجمه گوگل]I: شیرخوارگی: یک عمل جنسی خاص که در آن یک بزرگسال نقش یک نوزاد را بازی می کند (گاهی اوقات پوشک می پوشد) که توسط بزرگسال دیگری که نقش مادر را بازی می کند تنبیه می شود
[ترجمه ترگمان]من: Infantilism: یک عمل جنسی مناسب که در آن یک نقش بزرگ سال بازی می کند - بازی کردن نوزاد (گاهی اوقات پوشیدن پوشک)توسط یک بزرگ سال دیگر که یک شخصیت مادر را بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This dual power is easily found in Gertrude Morel, a mother figure in Sons and Lovers.
[ترجمه گوگل]این قدرت دوگانه به راحتی در گرترود مورل، شخصیت مادر در پسران و عاشقان یافت می شود
[ترجمه ترگمان]این قدرت دوگانه به راحتی در گرترود مو رل که یک مادر در پسران و عشاق است یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Or for Cameron Diaz, who plays secondary sidekick as well as the mother figure and the object of just enough lust to allay any anxieties that Britt and Kato might not be straight.
[ترجمه گوگل]یا برای کامرون دیاز، که نقش حامی ثانویه و همچنین نقش مادر و هدف شهوت کافی برای رفع هر گونه نگرانی مبنی بر اینکه بریت و کاتو ممکن است روراست نباشند، بازی می کند
[ترجمه ترگمان]یا برای کامرون دیاز، که نقش مکمل مرد و مادر را بازی می کند و به اندازه کافی شهوت برای تسکین هر گونه نگرانی وجود دارد که Britt و کاتو ممکن است مستقیم نباشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After nineteen years of her guidance, I can proudly say that she is a wonderful mother figure, flaws and all.
[ترجمه گوگل]بعد از نوزده سال از هدایت او، می توانم با افتخار بگویم که او یک مادر فوق العاده است، نقص ها و همه چیز
[ترجمه ترگمان]بعد از نوزده سال راهنمایی او، من با افتخار می گویم که او یک شخصیت مادر فوق العاده، نقص و همه چیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if you consider a woman as a mother figure, you think of her as a person to whom you can turn for help, advice, or support.

پیشنهاد کاربران

مادر نما، ایفا کننده نقش مادر، جایگزین مادر،
مادر معنوی
یک شخصیت زن در زندگی شما که می توانید برای حمایت، کمک، با درخواست به نزد او بروید، در واقع همانند یک مادر است برای شما
Mother figure: اگر شما خانومی رو برای راهنمایی کردن شما ، حمایت کردن از شما و یا کمک به شما در نظر بگیرید، آن شخص یک "شخصیت مادر" ( mother figure ) برای شما است.

بپرس