mote

/moʊt//məʊt/

معنی: نقطه، خرده، اتم، خال، ریزه، دره
معانی دیگر: ذره (مثلا ذرات شناوری که در نور خورشید در هوا دیده می شود)، پاریزه، (قدیمی)، رجوع شود به: may

جمله های نمونه

1. The small mote on her forehead distinguishes her from her twin sister.
[ترجمه حسن احمدی] خال کوچک بر روی پیشانیش او را از خواهر دوقلویش متمایز می کند
|
[ترجمه گوگل]خال کوچک روی پیشانی او را از خواهر دوقلویش متمایز می کند
[ترجمه ترگمان]انگشتان کوچک روی پیشانی اش او را از خواهر دوقلویش متمایز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Booth agreed that there was a mote in the eye of ministerial beholders preventing them reading the timetable properly.
[ترجمه گوگل]بوث موافقت کرد که یک خال در چشم بینندگان وزیر وجود دارد که مانع از خواندن درست جدول زمانی می شود
[ترجمه ترگمان]بوث هم قبول کرد که یک عیب در چشم ناظر ministerial وجود دارد که از خواندن این برنامه زمانی به درستی جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Beauty was communication, each mote of light shaded with one nuance of meaning and each meaning had a colour.
[ترجمه گوگل]زیبایی یک ارتباط بود، هر ذره نور با یک تفاوت معنادار سایه می‌خورد و هر معنا رنگی داشت
[ترجمه ترگمان]زیبایی ارتباط بود، هر mote نور با یک نقطه ظریف معنا سایه افکنده بود و هر معنی رنگی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ultra slight mote colourless piece reaches and divides layer naturally, revise the face ortline.
[ترجمه گوگل]قطعه بی رنگ بسیار خفیف به لایه می رسد و به طور طبیعی لایه را تقسیم می کند، خط خطی صورت را اصلاح کنید
[ترجمه ترگمان]تکه Ultra mote slight به طور طبیعی به یک لایه تقسیم می شود و صورت ortline را اصلاح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is Mote Carlo in Monaco or Morocco?
[ترجمه گوگل]موته کارلو در موناکو است یا مراکش؟
[ترجمه ترگمان]mote کارلو در موناکو یا مراکش است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To pro - mote native language learning, the school offers Taiwanese and Tayal languages courses.
[ترجمه گوگل]برای ترویج یادگیری زبان مادری، این مدرسه دوره های زبان تایوانی و تایال را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]برای یادگیری زبان بومی pro، این مدرسه دوره های زبان تایوانی و Tayal پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The mote of light on her laptop stretched into a bare - chested Indian warrior.
[ترجمه گوگل]رگه نور روی لپ تاپ او به شکل یک جنگجوی هندی سینه برهنه کشیده شد
[ترجمه ترگمان]غبار روی لپ تاپش نقش یک جنگجوی برهنه هندی را باز کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Young children depend on context to pro - mote memory, and spontaneously report less.
[ترجمه گوگل]کودکان خردسال برای تقویت حافظه به زمینه وابسته هستند و به طور خود به خود کمتر گزارش می دهند
[ترجمه ترگمان]کودکان کم سن و سال به بافت مربوط به حافظه mote وابسته هستند و به طور خود به خود گزارش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Blower be protected off mote low noise, avoid mote in raw.
[ترجمه گوگل]دمنده در برابر نویز کم محافظت شود، در حالت خام از موت اجتناب کنید
[ترجمه ترگمان]blower از غبار با صدای ضعیف محافظت می کنند، از غبار در خام جلوگیری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Blower be protected off mote, low noise, avoid mote drop in raw.
[ترجمه گوگل]دمنده از حرکت، سر و صدای کم محافظت شود، از ریزش موت در خام خودداری شود
[ترجمه ترگمان]blower، از غبار، سر و صدا محافظت می کنند، از غبار دوری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Now fitment work is widely spread and people mote environmentally demands of construction and fitment materials.
[ترجمه گوگل]اکنون کار اتصالات به طور گسترده ای گسترش یافته است و مردم نیازهای زیست محیطی مصالح ساختمانی و اتصالات را افزایش می دهند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر کار fitment به طور گسترده منتشر می شود و افراد نیازهای زیست محیطی ساخت وساز و مواد fitment را مختل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Blower be protected mote, low noise, avoid mote drop in raw.
[ترجمه گوگل]دمنده موت محافظت می شود، سر و صدای کم، اجتناب از ریزش موت در خام
[ترجمه ترگمان]Blower برای تشخیص عیب، نویز پایین، اجتناب از افت عیب در خام محافظت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After that he was asked by more and mote people to make records. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]پس از آن افراد بیشتری از او خواستند تا رکورد بزند فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]بعد از آن او توسط افراد بیشتری برای ثبت سوابق درخواست شد فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She screamed, half terrified, half ecstatic, feeling like a mote of dust tossed on an endless ocean.
[ترجمه گوگل]او فریاد می زد، نیمه وحشت زده، نیمه سرمست، احساس می کرد که یک تکه غبار بر روی اقیانوسی بی پایان پرتاب شده است
[ترجمه ترگمان]او در حالی که نیمی حاکی از وحشت و نیمی حاکی از هیجان بود، فریاد کشید و احساس کرد انگار غباری از گرد و خاک بر روی اقیانوسی بی پایان افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It is hardly necessary to dignify that vile canard by saying there is not a mote of truth to it.
[ترجمه گوگل]به سختی لازم است که با گفتن این که ذره ای از حقیقت در آن وجود ندارد، به آن حرمت شرور احترام گذاشت
[ترجمه ترگمان]لازم نیست با گفتن این دروغ و دروغ گفتن حقیقت را بر زبان بیاوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نقطه (اسم)
stop, ace, speck, point, spot, dot, part, jot, period, mark, prick, mote, minim, iota, plot, fleck, full stop, splotch, punctation, speckle, tittle

خرده (اسم)
small, particle, bit, grain, sliver, fragment, fritter, anything small, crumb, debris, filings, mote, piece, shred, shiver, splinter, spall, vestige, groat, snip, small piece, spill, tittle, vestigium

اتم (اسم)
atom, monad, mote, atomy

خال (اسم)
blotch, speck, spot, dot, mote, beauty spot, mole, freckle, mother's mark, stigma, pip, fleck, speckle

ریزه (اسم)
particle, bit, mote, chip, midget, detritus, mammock, shiver, mince

دره (اسم)
vale, mote, valley, dene

تخصصی

[نساجی] خس و خاشک - پنبه دانه پرزدار- گلوله الیاف پیچیده بدور ضایعات چوبی - نا خالصی جدا شده توسط چاقوها در ماشین کارد

انگلیسی به انگلیسی

• dust particle; speck; small particle

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A tiny particle 🪶
🔍 مترادف: Speck
✅ مثال: A mote of dust floated in the sunlight streaming through the window
لکه - ریزه - واحد خیلی کوچک

بپرس