1. the house has mosaic floors
کف اتاق های خانه از موزاییک است.
2. his article is a mosaic of quotations
مقاله ی او موزاییکی است از نقل قول های گوناگون.
3. Major works of painting, sculpture, mosaic and architecture were examined in situ in Venice.
[ترجمه حسن لالهء] مثلا وقتی بافت های متفاوت ولکه ایی شهری را مثال میزنند میگویند بافت موزائیکی دارند ( یا مثل نقشه استانها در کنار هم نقشه کشور را تشکیل میدهند|
[ترجمه گوگل]آثار عمده نقاشی، مجسمه سازی، موزاییک و معماری در ونیز مورد بررسی قرار گرفتند[ترجمه ترگمان]آثار عمده نقاشی، مجسمه سازی، موزاییک و معماری در محل در ونیز بررسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I was admiring the exquisite workmanship in the mosaic.
[ترجمه گوگل]من کار بدیع در موزاییک را تحسین می کردم
[ترجمه ترگمان]من از این مهارت بسیار لذت می بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من از این مهارت بسیار لذت می بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A mosaic of fields, rivers and woods lay below us.
[ترجمه گوگل]موزاییکی از مزارع، رودخانه ها و جنگل ها در زیر ما قرار داشت
[ترجمه ترگمان]زمین های بایر، رودخانه ها و جنگل ها پایین ما آرمیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمین های بایر، رودخانه ها و جنگل ها پایین ما آرمیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The sky this morning is a mosaic of blue and white.
[ترجمه گوگل]آسمان امروز صبح موزاییکی از آبی و سفید است
[ترجمه ترگمان]آسمان امروز موزاییک آبی و سفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آسمان امروز موزاییک آبی و سفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. One of the most notable features of this mosaic is its. variable quality of draughtsmanship and execution.
[ترجمه گوگل]یکی از بارزترین ویژگی های این موزاییک آن است کیفیت متغیر نقشه کشی و اجرا
[ترجمه ترگمان]یکی از برجسته ترین ویژگی های این موزاییک آن است کیفیت متغیر of و اجرا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از برجسته ترین ویژگی های این موزاییک آن است کیفیت متغیر of و اجرا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Like illusionistic painting in general, this technique of mosaic was meant for the distant view.
[ترجمه گوگل]مانند نقاشی توهمگرایانه، این تکنیک موزاییک برای منظرههای دور در نظر گرفته شده بود
[ترجمه ترگمان]مانند نقاشی illusionistic به طور کلی، این روش موزاییک برای نمای دوردست منظور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مانند نقاشی illusionistic به طور کلی، این روش موزاییک برای نمای دوردست منظور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. After laying, the gaps between the individual mosaic pieces are filled with grout.
[ترجمه گوگل]پس از تخمگذار، شکاف بین تک تک قطعات موزاییک با دوغاب پر می شود
[ترجمه ترگمان]پس از خواباندن، شکاف بین قطعات موزاییک فردی پر شده از دوغاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از خواباندن، شکاف بین قطعات موزاییک فردی پر شده از دوغاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Some features of another mosaic, again from Cirencester, can also be compared with those of the pavement from the Avenue.
[ترجمه گوگل]برخی از ویژگی های موزاییکی دیگر، دوباره از Cirencester، را می توان با ویژگی های سنگفرش خیابان مقایسه کرد
[ترجمه ترگمان]برخی از ویژگی های موزاییک دیگر، دوباره از Cirencester، می تواند با خیابان های آسفالت خیابان مقایسه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از ویژگی های موزاییک دیگر، دوباره از Cirencester، می تواند با خیابان های آسفالت خیابان مقایسه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She clumped across the star-patterned mosaic towards the walk-in cupboard where the ski-gear was kept.
[ترجمه گوگل]او روی موزاییکهای ستارهدار به سمت کابینت که وسایل اسکی در آن نگهداری میشد، جمع شد
[ترجمه ترگمان]با شتاب به سمت موزاییک که در آن طراحی شده بود نگاه کرد - در قفسه ای که لوازم اسکی در آن نگهداری می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با شتاب به سمت موزاییک که در آن طراحی شده بود نگاه کرد - در قفسه ای که لوازم اسکی در آن نگهداری می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Imagine the mosaic of development that might have resulted to serve the visitors and draw even more.
[ترجمه گوگل]موزاییک توسعه را تصور کنید که ممکن است در خدمت بازدیدکنندگان باشد و حتی بیشتر ترسیم کند
[ترجمه ترگمان]تصور کنید که موزاییک پیشرفت که ممکن است منجر به خدمت به بازدیدکنندگان شده و حتی برجسته تر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصور کنید که موزاییک پیشرفت که ممکن است منجر به خدمت به بازدیدکنندگان شده و حتی برجسته تر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Nor can mosaic pavements offer any guidance, since their themes are commonly drawn from classical mythology.
[ترجمه گوگل]همچنین روسازی های موزاییکی نمی توانند راهنمایی ارائه دهند، زیرا مضامین آنها معمولاً از اساطیر کلاسیک استخراج می شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که موضوعات آن ها معمولا از اساطیر کلاسیک کشیده می شود، حتی pavements موزاییک نیز قابل هدایت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که موضوعات آن ها معمولا از اساطیر کلاسیک کشیده می شود، حتی pavements موزاییک نیز قابل هدایت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Other omissions include small fragments of mosaic and mosaics which were very poorly recorded.
[ترجمه گوگل]سایر موارد حذف شده شامل قطعات کوچک موزاییک و موزاییک است که بسیار ضعیف ثبت شده است
[ترجمه ترگمان]سایر حذفیات شامل قطعات کوچکی از موزاییک و mosaics هستند که به طور خیلی ضعیفی ثبت شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سایر حذفیات شامل قطعات کوچکی از موزاییک و mosaics هستند که به طور خیلی ضعیفی ثبت شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید