mortgaged


معنی: مرتهن
معانی دیگر: رهنى قانون ـ فقه : مرهون

جمله های نمونه

1. My father's business is failing; he's mortgaged all his assets so as to save it.
[ترجمه گوگل]کسب و کار پدرم در حال شکست است او تمام دارایی خود را به رهن گذاشته است تا پس انداز کند
[ترجمه ترگمان]شغل پدرم داره از کار می افته؛ تمام دارایی هاش رو به گرو گذاشتن تا نجاتش بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We mortgaged our house to start Paul's business.
[ترجمه گوگل]ما خانه خود را رهن کردیم تا تجارت پل را راه اندازی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما خانه مان را گرو گذاشتیم تا کار پل را شروع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We're mortgaged up to the hilt.
[ترجمه گوگل]ما تا آخر رهن هستیم
[ترجمه ترگمان]ما به گرو گذاشتن قبضه شمشیر هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His business is failing; he's mortgaged all his assets to try to save it.
[ترجمه گوگل]کسب و کار او در حال شکست است او تمام دارایی های خود را به رهن گذاشته تا سعی کند آن را پس انداز کند
[ترجمه ترگمان]کار اون داره از کار می افته؛ تمام دارایی هاش رو گرو گذاشته تا جون سالم به در ببره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He mortgaged his house in order to start a business.
[ترجمه گوگل]او خانه اش را رهن کرد تا تجارتی راه بیندازد
[ترجمه ترگمان]خانه خود را گرو گذاشت تا کاری را شروع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The house is mortgaged .
[ترجمه گوگل]خانه رهن است
[ترجمه ترگمان]خانه به گرو رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But the house was mortgaged to the hilt and bills were never paid.
[ترجمه گوگل]اما خانه تا حد امکان رهن شد و قبض ها هرگز پرداخت نشد
[ترجمه ترگمان]اما خانه به گرو رفته بود و صورتحساب هرگز پرداخت نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Reinstatement cost of the building or mortgaged loan amount required by the Bank.
[ترجمه گوگل]هزینه بازگرداندن ساختمان یا مبلغ وام رهنی مورد نیاز بانک
[ترجمه ترگمان]هزینه Reinstatement ساختمان یا مبلغ وام مورد نیاز بانک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Desmond: So they're mortgaged up to the hilt.
[ترجمه گوگل]دزموند: پس آنها تا آخر رهن هستند
[ترجمه ترگمان]به همین خاطر آن ها را به گرو گذاشتند تا به قبضه شمشیر بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What is is state - owned land access mortgaged and the relation of building droit?
[ترجمه گوگل]دسترسی به اراضی دولتی رهن شده است و ارتباط با افت ساختمان چیست؟
[ترجمه ترگمان]دسترسی زمینی به اراضی به رهن گذاشته شده و ارتباط آن با حقوق ساختمان چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The house is mortgaged to the bank for twenty thousand dollars.
[ترجمه گوگل]خانه به مبلغ بیست هزار تومان در رهن بانک است
[ترجمه ترگمان]این خانه برای بیست هزار دلار به بانک سپرده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We have mortgaged our children's future for the temporary convenience of the present.
[ترجمه گوگل]ما آینده فرزندانمان را برای آسایش موقت حال به رهن گذاشته ایم
[ترجمه ترگمان]ما آینده فرزندانمان را برای راحتی موقت در اختیار قرار داده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These mortgaged items are valuable, please be careful with them.
[ترجمه گوگل]این اقلام رهنی ارزشمند هستند، لطفا مراقب آنها باشید
[ترجمه ترگمان]این اقلام رهن با ارزش هستند، لطفا با آن ها مراقب باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Unimproved properties can be mortgaged through the Bank at any time.
[ترجمه گوگل]املاک بهبود نیافته را می توان در هر زمان از طریق بانک رهن کرد
[ترجمه ترگمان]املاک unimproved می تواند در هر زمانی توسط بانک به رهن گذاشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرتهن (صفت)
mortgaged

انگلیسی به انگلیسی

• signed over to a creditor as security for money that is owed, obligated

پیشنهاد کاربران

بپرس