mort

/ˈmɔːrt//mort/

(مهجور) مرگ، (محلی) شمار زیاد، مقدار زیاد، کشتار، جنس مونک، پیه خوک

جمله های نمونه

1. The crucial Mort Homme was to be taken by a flanking attack from the northeast, via the Bois des Corbeaux.
[ترجمه گوگل]قرار بود مورت هوم با یک حمله جناحی از شمال شرقی، از طریق Bois des Corbeaux گرفته شود
[ترجمه ترگمان]مرگ حیاتی دسته آ رمه از طریق یک حمله flanking از شمال شرقی از طریق جنگل des بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mort discovered, curled inside the neck, the three of hearts.
[ترجمه گوگل]مورت، در داخل گردن، سه قلب را کشف کرد
[ترجمه ترگمان]مورت در حالی که دور گردن جمع شده بود متوجه شد که سه قلب در گردن او جمع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The company premiere of Petite Mort is certainly different.
[ترجمه گوگل]اولین نمایش کمپانی Petite Mort قطعا متفاوت است
[ترجمه ترگمان]برنامه افتتاحیه company مرگ قطعا متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jay told Mort to name a card, any card.
[ترجمه گوگل]جی به مورت گفت که یک کارت، هر کارتی را نام ببر
[ترجمه ترگمان]جی به \"مورت\" گفت که یه کارت اعتباری داشته باشه، هر کارت دیگه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "Rupert, and probably Mort, would say, It's my newspaper,' " he said.
[ترجمه گوگل]او گفت: «روپرت و احتمالا مورت می‌گویند، روزنامه من است »
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" روپرت و احتمالا مرگ، این روزنامه من است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "When the tide rises, all boats rise," Mort Zuckerman, Boston Properties' chairman, said.
[ترجمه گوگل]مورت زاکرمن، رئیس شرکت بوستون پرپرتیز، گفت: "وقتی جزر و مد بالا می رود، همه قایق ها بالا می روند "
[ترجمه ترگمان]مرگ زاکرمن، رئیس املاک بوستون، گفت: \" وقتی جزر و مد بالا بیاید همه قایق ها افزایش پیدا می کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Real estate investor Mort Zuckerman tells the CNBC TV network that about 10 percent of one of his charitable trusts was invested with Madoff and had lost about $30 million.
[ترجمه گوگل]مورت زاکرمن، سرمایه گذار املاک و مستغلات، به شبکه تلویزیونی CNBC می گوید که حدود 10 درصد از یکی از صندوق های خیریه او با مدوف سرمایه گذاری شده است و حدود 30 میلیون دلار از دست داده است
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران املاک و مستغلات، جان زاکرمن به شبکه تلویزیونی CNBC گفت که حدود ۱۰ درصد از trusts خیریه او با Madoff سرمایه گذاری شده و حدود ۳۰ میلیون دلار از دست رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You're a fool Mort, a fool that supported Obama because it garnered you favor with your pals in the media.
[ترجمه گوگل]تو یک احمق، مورت، احمقی که از اوباما حمایت کرد، زیرا باعث جلب نظر دوستانت در رسانه ها شد
[ترجمه ترگمان]تو مرگ fool، احمقی که از اوباما حمایت کرد، چون باعث شد که شما با دوستان تان در رسانه ها حمایت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One of the mort distinctive features of commonly used Chinese textbook on the national scale in Year 2000 is the proportional increase of classical style of writing.
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگی‌های متمایز کتاب درسی رایج چینی در مقیاس ملی در سال 2000، افزایش متناسب سبک کلاسیک نوشتن است
[ترجمه ترگمان]یکی از ویژگی های بارز استفاده از کتاب درسی چینی در مقیاس ملی در سال ۲۰۰۰، افزایش متناسب با سبک کلاسیک نوشتاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tells about Mort Janklow's sale of William Safire's memoir about his time in the Nixon Administration.
[ترجمه گوگل]درباره فروش خاطرات ویلیام سافایر توسط مورت جانکلو درباره دوران حضورش در دولت نیکسون می گوید
[ترجمه ترگمان]کتاب خاطرات ویلیام Janklow را درباره زمان خود در اداره نیکسون به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mort would never hire someone that would turn the company. . . . . on its head.
[ترجمه گوگل]مورت هرگز کسی را استخدام نمی کند که شرکت را تغییر دهد روی سرش
[ترجمه ترگمان]مورت \"هرگز کسی رو استخدام نمی کنه که\" شرکت \" \" رو به سر خودش بکشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hughton was appointed assistant boss last week and Mort confirmed that it was solely Keegan's decision.
[ترجمه گوگل]هیوتون هفته گذشته به عنوان دستیار رئیس منصوب شد و مورت تایید کرد که این تصمیم فقط کیگان بوده است
[ترجمه ترگمان]Hughton هفته گذشته بعنوان دستیار رئیس منصوب شد و مرگ تایید کرد که این تصمیم تنها تصمیم Keegan است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At its western extremity this ridge merged into the Bois des Corbeaux that flanked the Mort Homme directly from the northeast.
[ترجمه گوگل]در منتهی الیه غربی خود، این خط الراس به Bois des Corbeaux ادغام شد که مستقیماً از شمال شرقی مورت هوم را احاطه کرد
[ترجمه ترگمان]در انتهای غربی این تپه به جنگل des رسیدند که در دو طرف شرق Homme مستقیما از سمت شمال شرقی به حرکت درآمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For the rest of the year, it was kept in the crypt of the museum behind the Monuments aux Morts.
[ترجمه گوگل]تا پایان سال در سرداب موزه پشت بنای یادبود مورتس نگهداری می شد
[ترجمه ترگمان]برای بقیه سال، آن را در دخمه پشت آثار morts aux نگهداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. One of the elder Falkenhayn's divisions alone left 200 men on the blood-soaked northern slopes of the Mort Homme.
[ترجمه گوگل]یکی از لشکرهای بزرگ فالکنهین به تنهایی 200 مرد را در دامنه های شمالی غرق به خون مورت هوم رها کرد
[ترجمه ترگمان]یکی از the elder Falkenhayn بیش از ۲۰۰ نفر در دامنه های شمالی the لوم آ رمه باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• much, large quantity; horn blast which indicates death (hunting)

پیشنهاد کاربران

از نظر ریشه شناسی به معنای مردن یا مرگ هست.
مثال:
Immortal
Moribund
Mortal
Mortality
Mortician
Mortify
Mortification
Rigor mortis
Mortuary
Post mortem
Mortgage
mortgagee
Amortize
Morgue
شبیه "مرد"، بن مردن هستش.

بپرس