morphologically

جمله های نمونه

1. Morphologically it represents the most anterior region of the head and has secondarily acquired a basal hinged attachment.
[ترجمه گوگل]از نظر مورفولوژیکی نمایانگر قدامی ترین ناحیه سر است و در مرحله دوم یک اتصال لولایی پایه به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]morphologically، the ناحیه سر را نشان می دهد و دارای دلبستگی وابسته به basal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Morphologically, this barrier is provided principally with tight junctions between gastric surface mucous cells.
[ترجمه گوگل]از نظر مورفولوژیکی، این سد عمدتاً با اتصالات محکم بین سلول های مخاطی سطح معده ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]morphologically، این مانع اساسا با اتصالات محکم بین سلول های mucous سطح شکمی تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Urban growth is often reflected morphologically by the appearance of a distinctive central area.
[ترجمه گوگل]رشد شهری اغلب از نظر مورفولوژیکی با ظاهر یک منطقه مرکزی متمایز منعکس می شود
[ترجمه ترگمان]رشد شهری اغلب از لحاظ مورفولوژیکی با ظاهر یک منطقه مرکزی متمایز منعکس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Morphologically, the tumors were mainly composed of marginal zone B cells with a few of immunoblast cells and plasma cells.
[ترجمه گوگل]از نظر مورفولوژیکی، تومورها عمدتاً از سلول‌های ناحیه B حاشیه‌ای با تعداد کمی از سلول‌های ایمونوبلاست و سلول‌های پلاسما تشکیل شده‌اند
[ترجمه ترگمان]morphologically، تومورها عمدتا از سلول های انفرادی B با تعداد کمی از سلول های immunoblast و سلول های پلاسما ساخته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They were morphologically identified belonging to 16 genera, 6 families, 3 orders and 1 class.
[ترجمه گوگل]آنها از نظر ریخت شناسی متعلق به 16 جنس، 6 خانواده، 3 راسته و 1 طبقه شناسایی شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها از لحاظ مورفولوژیکی به ۱۶ سرده، ۶ خانواده، ۳ دستور و یک کلاس تعلق داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The degree of comparison can be expressed morphologically or syntactically.
[ترجمه گوگل]درجه مقایسه را می توان به صورت صرفی یا نحوی بیان کرد
[ترجمه ترگمان]درجه مقایسه را می توان به لحاظ مورفولوژیکی و یا از نظر نحوی بیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Plant cells are subdivided into several morphologically distinct compartments.
[ترجمه گوگل]سلول های گیاهی به چند بخش مورفولوژیکی مجزا تقسیم می شوند
[ترجمه ترگمان]سلول های گیاهی به چندین قسمت از لحاظ مورفولوژیکی تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When heterothallism is purely physiological, morphologically identical strains exist ( often designated plus and minus strains ).
[ترجمه گوگل]هنگامی که هتروتالیسم صرفاً فیزیولوژیکی است، سویه‌های مورفولوژیکی یکسانی وجود دارند (اغلب سویه‌های مثبت و منفی مشخص می‌شوند)
[ترجمه ترگمان]وقتی heterothallism کاملا فیزیولوژیکی است، به لحاظ مورفولوژیکی مشابه گونه های همسان وجود دارند (معمولا به همراه نژاده ای منفی و منفی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In general, there are two morphologically distinct morphs with long or short wings. The long-winged morph is normally able to fly, but the short-winged cannot.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، دو شکل مورفولوژیکی متمایز با بال های بلند یا کوتاه وجود دارد مورف بال بلند معمولاً قادر به پرواز است، اما بال کوتاه نمی تواند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی دو ترکیب از لحاظ مورفولوژیکی با باله ای دراز یا کوتاه وجود دارد بالغ بالدار به طور طبیعی قادر به پرواز است، اما پرواز کوتاه بالدار نمی تواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Morphologically, these granular cells resemble the true cells of myoblastoma and have been shown to be altered smooth muscle cells.
[ترجمه گوگل]از نظر مورفولوژیکی، این سلول های دانه ای شبیه سلول های واقعی میوبلاستوما هستند و نشان داده شده است که سلول های ماهیچه صاف تغییر یافته هستند
[ترجمه ترگمان]morphologically، این سلول های دانه دانه مانند سلول های واقعی of هستند و نشان داده شده است که سلول های ماهیچه ای هموار را تغییر می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Morphologically insular growth pattern. DDx include carcinoid tumor and metastatic adenocarcinoma before considering other primary ovarian tumors.
[ترجمه گوگل]الگوی رشد منزوی مورفولوژیکی DDx شامل تومور کارسینوئید و آدنوکارسینوم متاستاتیک قبل از در نظر گرفتن سایر تومورهای اولیه تخمدان است
[ترجمه ترگمان]morphologically الگوی رشد را جدا می کند DDx شامل تومور carcinoid و metastatic adenocarcinoma قبل از توجه به دیگر تومورهای سرطانی اولیه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Morphologically, this case is most compatible with Enterobius Vermilaris.
[ترجمه گوگل]از نظر مورفولوژیکی، این مورد بیشترین سازگاری را با Enterobius Vermilaris دارد
[ترجمه ترگمان]morphologically، این مورد با Enterobius Vermilaris سازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In their original description these types are morphologically distinct enough to classify them as subspecies.
[ترجمه گوگل]در توصیف اصلی خود، این انواع از نظر مورفولوژیکی به اندازه کافی متمایز هستند تا آنها را به عنوان زیرگونه طبقه بندی کنند
[ترجمه ترگمان]در توصیف اصلی خود این نوع از لحاظ مورفولوژیکی به اندازه کافی متمایز هستند که آن ها را به عنوان زیر گونه طبقه بندی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These two plants are morphologically related.
[ترجمه گوگل]این دو گیاه از نظر مورفولوژیکی به هم مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]این دو گیاه به لحاظ مورفولوژیکی به هم مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• by means of morphology, according to the study of form and structure

پیشنهاد کاربران

بپرس