1. The moroseness; the sudden upsurges of rage.
[ترجمه گوگل]گیجی؛ افزایش ناگهانی خشم
[ترجمه ترگمان]The، خشم ناگهانی خشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The، خشم ناگهانی خشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You should be ashamed of your moroseness.
[ترجمه گوگل]باید شرمنده باشی
[ترجمه ترگمان]تو باید از moroseness خجالت بکشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو باید از moroseness خجالت بکشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I do know the King's mood changed abruptly from one of moroseness to one of joy.
[ترجمه گوگل]من می دانم که خلق و خوی پادشاه ناگهان از حالت گیجی به شادی تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]من می دونم که حال پادشاه به طور ناگهانی تغییر کرد و به یکی از خوشحالی اضافه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من می دونم که حال پادشاه به طور ناگهانی تغییر کرد و به یکی از خوشحالی اضافه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You've been at Dr. Manette's house as much as I have, or more than I have. Why, I have been ashamed of your moroseness there!
[ترجمه گوگل]شما به اندازه من یا بیشتر از من در خانه دکتر مانت بوده اید چرا، من در آنجا خجالت کشیدم!
[ترجمه ترگمان]شما به اندازه من در خانه دکتر ما نت بوده اید چرا، من از قیافه your خجالت می کشیدم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما به اندازه من در خانه دکتر ما نت بوده اید چرا، من از قیافه your خجالت می کشیدم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. That stung a bit. I'd been careful to avoid all forms of moroseness, moping included.
[ترجمه گوگل]که کمی نیش زد من مراقب بودم که از هر گونه گیجی، از جمله موپینگ، اجتناب کنم
[ترجمه ترگمان] اون یه کم نیش زد من مراقب بودم که از همه اشکال مختلفی که در آن وجود داشت اجتناب کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون یه کم نیش زد من مراقب بودم که از همه اشکال مختلفی که در آن وجود داشت اجتناب کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. About this time he was petitioning the Veterans Administration for psychiatric care to treat "long periods of moroseness and suicidal inclinations. "
[ترجمه گوگل]در همین زمان او از اداره جانبازان درخواست مراقبت روانپزشکی می کرد تا "دوره های طولانی گیجی و تمایل به خودکشی" را درمان کند
[ترجمه ترگمان]در این زمان، او از مدیریت سربازان قدیمی برای مراقبت روانی برای درمان \"دوره های طولانی خشونت و تمایلات مخرب\" استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این زمان، او از مدیریت سربازان قدیمی برای مراقبت روانی برای درمان \"دوره های طولانی خشونت و تمایلات مخرب\" استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The tonus has given way, and this is left subjectively as lifelessness, moroseness, and depression.
[ترجمه گوگل]لحن جای خود را داده است، و این به طور ذهنی به عنوان بی جانی، بی روحی و افسردگی باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]The نیز به این روش عمل کرده است و این مساله نیز به صورت lifelessness، ترشرویی، و افسردگی باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The نیز به این روش عمل کرده است و این مساله نیز به صورت lifelessness، ترشرویی، و افسردگی باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Mr Heathcliff followed, his accidental merriment expiring quickly in his habitual moroseness.
[ترجمه گوگل]آقای هیتکلیف به دنبال او رفت، شادی تصادفی او به سرعت در حالت گیجی همیشگی اش تمام شد
[ترجمه ترگمان]آقای هیت کلیف نیز به دنبال او به راه افتاد و خنده accidental بر چهره اش نقش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آقای هیت کلیف نیز به دنبال او به راه افتاد و خنده accidental بر چهره اش نقش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید