1. in the mornings when mist veils the mountains
در بامدادان که مه کوه ها را پنهان می کند
2. he uses the mornings for seeing patients and the afternoons for visiting the hospital
او پیش از ظهرها بیماران را می بیند و بعدازظهرها به بیمارستان می رود.
3. i only work mornings
فقط صبح ها کار می کنم.
4. i have english in the mornings
صبح ها کلاس انگلیسی دارم.
5. We never work on Saturday mornings.
[ترجمه گوگل]ما هیچ وقت شنبه صبح کار نمی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما هیچ وقت روز شنبه کار نمی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما هیچ وقت روز شنبه کار نمی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His own mornings are new surprises to God.
[ترجمه گوگل]صبح های خودش برای خدا شگفتی های جدیدی است
[ترجمه ترگمان]صبح های خودش چیزهای عجیب و غریب برای خدا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صبح های خودش چیزهای عجیب و غریب برای خدا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I walk to work most mornings.
[ترجمه گوگل]بیشتر صبح ها پیاده روی سر کار می روم
[ترجمه ترگمان]بیشتر صبح ها راه می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیشتر صبح ها راه می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The shop takes stock every week on Friday mornings.
[ترجمه گوگل]فروشگاه هر هفته صبح جمعه ها انبار می کند
[ترجمه ترگمان]این مغازه هر هفته جمعه صبح ها سهام می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مغازه هر هفته جمعه صبح ها سهام می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Our group meets on Friday mornings.
[ترجمه گوگل]گروه ما جمعه صبح تشکیل جلسه می دهد
[ترجمه ترگمان]گروه ما جمعه صبح ها تشکیل جلسه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گروه ما جمعه صبح ها تشکیل جلسه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He goes for a ride most mornings.
[ترجمه گوگل]او بیشتر صبح ها برای سوارکاری می رود
[ترجمه ترگمان]او بیشتر صبح ها سواری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بیشتر صبح ها سواری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Our MP holds a weekly surgery on Friday mornings.
[ترجمه گوگل]نماینده مجلس ما هر هفته صبح جمعه یک عمل جراحی انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]نماینده مجلس ما صبح های روز جمعه یک جراحی هفتگی برگزار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نماینده مجلس ما صبح های روز جمعه یک جراحی هفتگی برگزار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She's very bad-tempered in the mornings!
[ترجمه گوگل]او صبح ها خیلی بداخلاق است!
[ترجمه ترگمان]صبح ها خیلی بدعنق و بدعنق است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صبح ها خیلی بدعنق و بدعنق است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The discussion group meets in the mornings.
[ترجمه گوگل]گروه گفتگو صبح ها تشکیل جلسه می دهد
[ترجمه ترگمان]گروه مباحثه صبح ها تشکیل جلسه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گروه مباحثه صبح ها تشکیل جلسه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It gets light very early these summer mornings.
[ترجمه گوگل]این صبح های تابستان خیلی زود روشن می شود
[ترجمه ترگمان]صبح های تابستان خیلی زود روشن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صبح های تابستان خیلی زود روشن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید