mormonism

1. On the one hand, Mormonism was partially democratized in that virtually every adult male could be ordained a priest.

[ترجمه گوگل]از یک طرف، مورمونیسم تا حدی دموکراتیک شد، زیرا تقریباً هر مرد بالغ را می‌توان به عنوان کشیش منصوب کرد
[ترجمه ترگمان]از یک طرف، Mormonism تا اندازه ای در آن دخالت داشت که هر مرد بالغ می توانست کشیش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As we have seen in the case of Mormonism, a dialectical relationship exists between the Asiatic and the capitalist modes.

[ترجمه گوگل]همانطور که در مورد مورمونیسم دیدیم، یک رابطه دیالکتیکی بین حالت آسیایی و سرمایه داری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همانطور که در مورد of مشاهده کردیم، یک رابطه دیالکتیکی بین آسیایی و the وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And within America, by one estimate, Mormonism is the fourth - largest denomination.

[ترجمه گوگل]و در آمریکا، بر اساس یک برآورد، مورمونیسم چهارمین فرقه بزرگ است
[ترجمه ترگمان]و در آمریکا با یک تخمین، Mormonism چهارمین گروه بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a new religious tradition, Mormonism would not be Christian.

[ترجمه گوگل]به عنوان یک سنت مذهبی جدید، مورمونیسم مسیحی نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک سنت مذهبی جدید، Mormonism مسیحی نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ask that you thought the mormonism poetry which some are very pleasant to hear?Your some people are the mormon church member?Can help me to reply?

[ترجمه گوگل]بپرسید که شعر مورمونیسم را که شنیدن برخی از آنها بسیار لذت بخش است، بپرسید؟ برخی از افراد شما عضو کلیسای مورمون هستند؟ آیا می توانید به من کمک کنید تا پاسخ دهم؟
[ترجمه ترگمان]از من بپرسید که شما فکر می کنید این شعر mormonism است که شما از شنیدن آن لذت می برید؟ شما چند نفر از اعضای فرقه مذهبی فرقه مذهبی هستید؟ می تونی به من کمک کنی که جواب بدم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What distinguishes Mormonism from more established faiths is that its founding revelations occurred quite recently.

[ترجمه گوگل]چیزی که مورمونیسم را از ادیان تثبیت شده‌تر متمایز می‌کند این است که مکاشفات پایه‌گذاری آن اخیراً رخ داده است
[ترجمه ترگمان]چیزی که تمایز بین ادیان دیگر متمایز را متمایز می سازد این است که افشای بنیادین آن به تازگی رخ داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some people think that Mormonism should be suppressed by the arm of the law.

[ترجمه گوگل]برخی از مردم فکر می کنند که مورمونیسم باید توسط بازوی قانون سرکوب شود
[ترجمه ترگمان]برخی مردم فکر می کنند که Mormonism باید توسط دست قانون سرکوب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He knew nothing of Mormonism except the custom of polygamy, which is its foundation.

[ترجمه گوگل]او چیزی از مورمونیسم نمی دانست جز رسم چندهمسری که پایه و اساس آن است
[ترجمه ترگمان]جز رسم of چیزی نمی دانست، جز رسم polygamy که پایه و اساس آن بشمار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The cool thing about Mormonism, says Kimball, is that it was a rational theology that you could put your arms around.

[ترجمه گوگل]کیمبال می‌گوید نکته جالب مورمونیسم این است که این یک الهیات عقلانی بود که می‌توانستید آن را در آغوش بگیرید
[ترجمه ترگمان]thing می گوید که نکته جالب در مورد Mormonism این است که این یک الهیات منطقی است که می توانید بازوهایتان را در اطراف آن قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yet many Americans have doubts about Mormonism.

[ترجمه گوگل]با این حال بسیاری از آمریکایی ها در مورد مورمونیسم تردید دارند
[ترجمه ترگمان]با این حال بسیاری از آمریکایی ها نسبت به Mormonism شک دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In Mormonism, each stake usually has 5 to wards.

[ترجمه گوگل]در مورمونیسم، معمولاً هر پایه دارای 5 تا بخش است
[ترجمه ترگمان]در Mormonism، هر سهم معمولا ۵ تا بخش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The LDS church (Mormonism) says that the God ( Elohim ) to whom we are accountable had a father god, then grew up on a planet as a man, and progressed to become a god himself.

[ترجمه گوگل]کلیسای LDS (مورمونیسم) می گوید که خدایی (الوهیم) که ما در برابر او پاسخگو هستیم، خدای پدر داشت، سپس در یک سیاره به عنوان یک انسان بزرگ شد و پیشرفت کرد تا خود خدا شود
[ترجمه ترگمان]کلیسای LDS (Mormonism)می گوید که خداوند (Elohim)که ما در برابر او مسئول هستیم، یک خدای بزرگ دارد، سپس روی یک سیاره به عنوان یک مرد بزرگ شد و پیشرفت کرد تا خود یک خدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Even during the period of its greatest political autonomy, Mormonism constituted only a partial or semi-Asiatic society.

[ترجمه گوگل]مورمونیسم حتی در دوره بزرگترین استقلال سیاسی خود، تنها یک جامعه جزئی یا نیمه آسیایی را تشکیل می داد
[ترجمه ترگمان]حتی در طول دوره بزرگ ترین استقلال سیاسی، Mormonism تنها یک جامعه نیمه آسیایی و نیمه آسیایی تشکیل می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The 1800s saw the development of several new American religions, such as Mormonism, Jehovah's Witnesses and Christian Science.

[ترجمه گوگل]دهه 1800 شاهد توسعه چندین دین جدید آمریکایی مانند مورمونیسم، شاهدان یهوه و علم مسیحی بود
[ترجمه ترگمان]دهه ۱۸۰۰ رشد چندین مذهب جدید آمریکایی مانند Mormonism، شاهدان یهوه و علوم مسیحی را مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

مترادف ها

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس