moray

/məˈreɪ//mɒˈreɪ/

معنی: مارماهی
معانی دیگر: (جانورشناسی) مارماهی رنگین (تیره ی muraenidae راسته ی anguilliformes) (نام کامل آن: morayeel)

جمله های نمونه

1. These, under the Steward and Moray, were not to attempt ingress until they received a signal from the front party.
[ترجمه گوگل]اینها، زیر نظر مباشر و موری، تا زمانی که سیگنالی از طرف حزب دریافت نکنند، اقدام به ورود نکنند
[ترجمه ترگمان]این افراد تحت کارگزاری و مورای، تا زمانی که از طرف مقابل علامتی از طرف مقابل دریافت نکرده بودند، اقدام به نفوذ نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As a result of reduced exploration activity, Moray Firth Service Company achieved a disappointing 173 rig days during the year.
[ترجمه گوگل]در نتیجه کاهش فعالیت اکتشافی، شرکت خدمات موری فرث به 173 روز دکل ناامید کننده در طول سال دست یافت
[ترجمه ترگمان]در نتیجه کاهش فعالیت اکتشاف، شرکت خدمات مورای ۱۷۳ روز در طول سال ۱۷۳ ضربه ناامید کننده به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I know there are sharks and moray eels and barracuda and spiny sea urchins.
[ترجمه گوگل]من می دانم که کوسه ها و مارماهی ها و باراکودا و خارپشت های دریایی وجود دارند
[ترجمه ترگمان]من می دونم که کوسه ها و eels و ماهی های moray و بچه های شیطان spiny
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In September 1297 Wallace and Moray faced their sternest test.
[ترجمه گوگل]در سپتامبر 1297 والاس و موری با سخت ترین آزمایش خود روبرو شدند
[ترجمه ترگمان]در سپتامبر ۱۲۹۷ والاس و موری با شدیدترین آزمایش ها خود مواجه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Moray eels squirm right to the water's edge and greedily gulp down the feast.
[ترجمه گوگل]مارماهی های موری درست به لبه آب می پیچند و حریصانه میل می کنند
[ترجمه ترگمان]مارماهی به سمت لبه آب پیچ وتاب می خورد و حریصانه جشن را فرو می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Waysiders will accompany Moray out of Division Five after only drawing 5-5 in their final match at Glenrothes.
[ترجمه گوگل]Waysiders پس از تساوی 5-5 در آخرین بازی خود در گلنروث، موری را از دسته پنج همراهی می کنند
[ترجمه ترگمان]تیم \"موری\" پس از تنها ۵ - ۵ در مسابقه نهایی خود در \"Glenrothes\"، \"مورای\" را تنها با ۵ - ۵ همراهی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But because he is a child,the Earl of Moray,my halfbrother,can rule the country for him.
[ترجمه گوگل]اما از آنجا که او یک کودک است، ارل موری، برادر ناتنی من، می تواند کشور را برای او اداره کند
[ترجمه ترگمان]ولی چون او یک بچه است، ارل مورای، halfbrother من، می تواند برای او حکومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Waiting for a meal, a moray eel hides in a sponge.
[ترجمه گوگل]در انتظار غذا، مارماهی موری در یک اسفنج پنهان می شود
[ترجمه ترگمان]در انتظار یک وعده غذایی، یک مارماهی غیرقابل اعتماد در یک اسفنج پنهان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It drains through the Ness River into the Moray Firth and is part of the Caledonian Canal system.
[ترجمه گوگل]از طریق رودخانه نس به مورای فرث می ریزد و بخشی از سیستم کانال کالدونین است
[ترجمه ترگمان]این رودخانه از طریق رودخانه \"نس\" به مصب رودخانه \"مورای\" وارد می شود و بخشی از سیستم کانال کالدونیان \" نیز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Moray left Midway in a melancholy drizzle.
[ترجمه گوگل]مورای میدوی را در بارانی غمگین ترک کرد
[ترجمه ترگمان]The با نم نم باران شروع به حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A close-up of a blue-eyed moray eel in Indonesia captured an honorable mention in the "Indonesia Residents" category.
[ترجمه گوگل]نمای نزدیک از یک مارماهی مورای چشم آبی در اندونزی، افتخاری را در رده "ساکنان اندونزی" به خود اختصاص داد
[ترجمه ترگمان]یک مارماهی به رنگ آبی با چشم آبی در اندونزی، نامی شرافتمندانه را در دسته \"ساکنان اندونزی\" به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A diver swims with a moray eel during a press preview at the Sunshine Aquarium in Tokyo.
[ترجمه گوگل]یک غواص در حین پیش نمایش مطبوعاتی در آکواریوم Sunshine در توکیو با مارماهی مورای شنا می کند
[ترجمه ترگمان]یک غواص در حال شنا با یک مارماهی moray در طول یک پیش نمایش چاپ در آکواریوم Sunshine در توکیو شنا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A moray eel lurks outside a cage full of fish in the Caribbean Sea.
[ترجمه گوگل]یک مارماهی در بیرون از قفسی پر از ماهی در دریای کارائیب کمین کرده است
[ترجمه ترگمان]یک مارماهی moray در بیرون یک قفس پر از ماهی در دریای کاراییب پنهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. American torpedoes were still failing when the Moray set forth on its first war patrol.
[ترجمه گوگل]اژدرهای آمریکایی هنوز در حال شکست بودند که مورای اولین گشت جنگی خود را آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]هنوز در زمانی که \"موری\" اولین گشت جنگی خود را بر عهده داشت، هنوز در حال شکست خوردن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. My half - brother, the Earl of Moray, tried to stop the marriage.
[ترجمه گوگل]برادر ناتنی من، ارل موری، سعی کرد ازدواج را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]برادر ناتنی من، کنت of سعی کرد جلوی ازدواج رو بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مارماهی (اسم)
eel, moray, lamprey

انگلیسی به انگلیسی

• any of a variety of voracious and brilliantly colored eels

پیشنهاد کاربران

بپرس