moralistic

/ˌmɔːrəˈlɪstɪk//ˌmɒrəˈlɪstɪk/

وابسته به اخلاق گرایی و اخلاق گرایان، اخلاق گرایانه، خشکه مقدس، تحمیلگر اخلاقی، متعصب

جمله های نمونه

1. Drug addicts need sympathetic, not moralistic, treatment.
[ترجمه ایمان] معتادان مواد مخدر به درمان دلسوزانه و نه تعصبانه نیاز دارند
|
[ترجمه گوگل]معتادان به مواد مخدر نیاز به درمان دلسوزانه و نه اخلاقی دارند
[ترجمه ترگمان]معتادان مواد مخدر به همدلی نیاز دارند، نه moralistic، درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the moralistic accents of today's leaders we hear echoes of a previous generation's hypocrisy.
[ترجمه گوگل]در لهجه‌های اخلاقی رهبران امروزی پژواک ریاکاری نسل قبل را می‌شنویم
[ترجمه ترگمان]در لهجه moralistic رهبران امروز، ما انعکاس ریاکاری نسل قبلی را می شنویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He has become more moralistic.
[ترجمه گوگل]او اخلاق گراتر شده است
[ترجمه ترگمان]او has شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They are stepping over the invisible, moralistic Maginot Line of the old culture of opposition.
[ترجمه گوگل]آنها از خط ماژینو اخلاقی و نامرئی فرهنگ قدیمی اپوزیسیون عبور می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال قدم زدن بر روی خط محو و نامرئی فرهنگ قدیمی اپوزیسیون هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Since their interest in the past was primarily moralistic, precise knowledge of actual events and when they happened was not required.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که علاقه آنها به گذشته عمدتاً اخلاقی بود، نیازی به آگاهی دقیق از رویدادهای واقعی و زمان وقوع آنها نبود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که علاقه آن ها به گذشته در درجه اول moralistic بود، دانش دقیق از وقایع واقعی و زمانی که این اتفاق رخ داد، مورد نیاز نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Brown, of course, is anything but moralistic.
[ترجمه گوگل]براون، البته، هر چیزی جز اخلاقیات است
[ترجمه ترگمان]البته قهوه ای چیزی جز moralistic نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He handed Eleanor's book to a moralistic old bag he had once done a writing workshop with.
[ترجمه گوگل]او کتاب النور را به یک کیف قدیمی اخلاقی که زمانی با آن کارگاه نویسندگی انجام داده بود، داد
[ترجمه ترگمان]دفتر الی نور را به یک کیف کهنه و قدیمی که یک بار کارگاه نوشتن را با آن انجام داده بود، داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Both were deeply religious, highly intelligent, moralistic southerners who went to the White House as amateurs and outsiders.
[ترجمه گوگل]هر دو جنوبی‌هایی عمیقاً مذهبی، بسیار باهوش و اخلاق‌گرا بودند که به عنوان آماتور و غیرخودی به کاخ سفید رفتند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها عمیقا مذهبی، بسیار باهوش، moralistic جنوبی بودند که به عنوان آماتور و خارجی به کاخ سفید رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some readers may give them a moralistic spin, arguing that they prove something essential about gay men or homosexuality or promiscuity.
[ترجمه گوگل]برخی از خوانندگان ممکن است به آنها نگاهی اخلاقی داشته باشند و استدلال کنند که آنها چیزی اساسی در مورد مردان همجنسگرا یا همجنسگرایی یا هرزگی را ثابت می کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از خوانندگان ممکن است به آن ها یک اسپین moralistic بدهند، با این استدلال که آن ها چیزی ضروری در مورد مردان همجنس گرا یا همجنس گرایی یا بیبندوباری جنسی را ثابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The tone of the play is very moralistic.
[ترجمه گوگل]لحن نمایشنامه بسیار اخلاقی است
[ترجمه ترگمان]لحن نمایش خیلی عجیب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the eighteenth century criticism was less moralistic than utilitarian and economic.
[ترجمه گوگل]در قرن هجدهم نقد کمتر اخلاقی بود تا سودمندی و اقتصادی
[ترجمه ترگمان]در قرن هجدهم، انتقاد کم تر از فایده عملی و اقتصادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Willem Dafoe has played both sides of the moralistic coin.
[ترجمه گوگل]ویلم دافو هر دو روی سکه اخلاقی را بازی کرده است
[ترجمه ترگمان]ویلم Dafoe هر دو طرف سکه moralistic را بازی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They accused Clinton of using moralistic language to cloak protectionist policies aimed at restricting imports from Third World countries.
[ترجمه گوگل]آنها کلینتون را به استفاده از زبان اخلاقی برای پنهان کردن سیاست های حمایت گرایانه با هدف محدود کردن واردات از کشورهای جهان سوم متهم کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها کلینتون را به استفاده از زبان moralistic برای پوشش سیاست های حمایتی سنتی با هدف محدود کردن واردات از کشورهای جهان سوم متهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was a very moralistic, religious-based, money-making pyramid.
[ترجمه گوگل]این یک هرم بسیار اخلاقی، مذهبی و پولساز بود
[ترجمه ترگمان]این هرم یک هرم بزرگ و مبتنی بر پول بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of a moralist; characterized by ethical values; virtuous
someone who is moralistic has harsh or extreme ideas about what is right and wrong, and tries to force other people to accept those ideas.

پیشنهاد کاربران

بپرس