moralism

/ˈmɔːrəˌlɪzəm//ˈmɔːəˌlɪzəm/

اخلاق گرایی (اعتقاد به اخلاقیات مستقل از مذهب)، پند اخلاقی، پند و اندرز، رعایت اصول اخلاق، بطور طبیعی، تحلیل مذهب باصول اخلاقی

جمله های نمونه

1. Their strident moralism jarred with both the measured middle-class radicalism of the repealers and the dominant patrician language of high politics.
[ترجمه گوگل]اخلاق گرایی سرسخت آنها هم با رادیکالیسم سنجیده طبقه متوسط ​​ردکننده ها و هم با زبان پاتریسیایی غالب سیاست های عالی درگیر بود
[ترجمه ترگمان]اخلاق گرایی گوش خراش آن ها از رادیکالیسم در طبقه متوسط و از طبقه متوسط repealers و زبان dominant سیاست بالا ناراضی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The reformers were charged with placing an abstract moralism above the discipline of the historical and present reality of slavery.
[ترجمه گوگل]اصلاح طلبان متهم شدند که اخلاق گرایی انتزاعی را بالاتر از نظم واقعیت تاریخی و کنونی برده داری قرار دهند
[ترجمه ترگمان]مصلحان دینی با قرار دادن اخلاق گرایی انتزاعی بالای نظم تاریخی و واقعیت برده داری، متهم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thirdly, the metaphoric language means the counteraction of moralism.
[ترجمه گوگل]ثالثاً، زبان استعاری به معنای مقابله با اخلاق گرایی است
[ترجمه ترگمان]سوم، زبان metaphoric به معنی تاثیر متقابل اخلاق گرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He could not stand her hectoring moralism.
[ترجمه گوگل]او نمی توانست اخلاق گرایی پرخاشگر او را تحمل کند
[ترجمه ترگمان] اون نمی تونه جلوی hectoring \"moralism\" رو بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Moralism is the leading factor of a safe environment.
[ترجمه گوگل]اخلاق گرایی عامل اصلی یک محیط امن است
[ترجمه ترگمان]Moralism عامل اصلی یک محیط امن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The perceptualism happiness, rationalism and moralism happiness has functioned under different ages, regions and cultural backgrounds.
[ترجمه گوگل]ادراکی شادی، عقل گرایی و خوشبختی اخلاق گرایی در سنین، مناطق و زمینه های فرهنگی مختلف عمل کرده است
[ترجمه ترگمان]خوشبختی perceptualism، خردگرایی و شادی اخلاق گرایی در دوره های مختلف، مناطق و زمینه های فرهنگی به کار رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By 1831 the attempt to portray antislavery in parliament as an exercise in abstract moralism was absent.
[ترجمه گوگل]در سال 1831 تلاش برای نشان دادن ضدبردگی در پارلمان به عنوان تمرینی برای اخلاق گرایی انتزاعی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]نگارنده در سال ۱۸۳۱ تلاش برای به تصویر کشیدن antislavery در پارلمان را به عنوان یک ورزش از اخلاق گرایی انتزاعی غایب توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our more skeptical age is apt to greet a performance like this with a smirk, as just more fussy Victorian moralism.
[ترجمه گوگل]سن مشکوک‌تر ما این است که از اجرای چنین نمایشی با پوزخند استقبال کنیم، آن هم به‌عنوان اخلاق‌گرایی ویکتوریایی بداخلاقی‌تر
[ترجمه ترگمان]احتمالا عصر شکاک ما این است که با پوزخند به چنین عملکردی خوش آمد بگوییم، همان گونه که از اخلاق گرایی ویکتوریایی باهوش تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. MAO's thought of remoulding society by morality is the most resplendent part of his early ideology, and reflects his moralism and voluntarism inclination.
[ترجمه گوگل]تفکر مائو در قالب‌بندی مجدد جامعه با اخلاق، درخشان‌ترین بخش ایدئولوژی اولیه اوست و منعکس‌کننده تمایلات اخلاق‌گرایی و اراده‌گرایی اوست
[ترجمه ترگمان]تفکر MAO در مورد جامعه remoulding به وسیله اصول اخلاقی، most بخش از ایدئولوژی اولیه خود است و moralism و inclination وی را منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The second turn saw the change to the conservative, traditional moralism and jingoism.
[ترجمه گوگل]نوبت دوم شاهد تغییر به اخلاق گرایی محافظه کارانه، سنتی و جنگوئیسم بود
[ترجمه ترگمان]تبدیل دوم تغییر به اخلاق گرایی سنتی، اخلاق گرایی سنتی و jingoism را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• integrity, ethics, principles of morality

پیشنهاد کاربران

بپرس