moppet

/ˈmɑːpɪt//ˈmɒpɪt/

(عامیانه) کودک، نی نی، بچه عزیز، عروسک

جمله های نمونه

1. Moppet and Mittens walked down the garden path unsteadily. Presently they trod upon their pinafores and fell on their noses.
[ترجمه گوگل]موپت و میتنز بی‌ثبات مسیر باغ را طی کردند در حال حاضر آنها بر روی خرطومی خود پا گذاشتند و روی بینی خود افتادند
[ترجمه ترگمان]Moppet و Mittens با گام های لرزان از باغ بیرون رفتند طولی نکشید که به پیش بنده ای خود پا گذاشتند و روی دماغشان قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Someone brought a moppet and put it on the haulm in the cardboard manger. pretended to be little Jesus.
[ترجمه گوگل]یک نفر موپت را آورد و در آخور مقوایی گذاشت وانمود کرد که عیسی کوچک است
[ترجمه ترگمان]یک نفر یک moppet آورد و آن را روی the در آخور گذاشت وانمود می کرد که مسیح کوچولو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This girl is such infatuated with new moppet, clinging to it day and night.
[ترجمه گوگل]این دختر خیلی شیفته موپت جدید است که روز و شب به آن می چسبد
[ترجمه ترگمان]این دختر شیفته این دختر شیفته و دلباخته آن روز و شب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This little blond moppet, gentle and kind and interested in the world.
[ترجمه گوگل]این موپت کوچک بلوند، مهربان و مهربان و علاقه مند به دنیا
[ترجمه ترگمان]این دختر کوچک مو بور و مهربان و مهربان و مهربان و مهربان در جهان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The originality of the botanic moppet seems to come from the folk fairy tale which believes that everything has a life.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد اصالت ماپت گیاه شناسی از افسانه ای عامیانه می آید که معتقد است هر چیزی یک زندگی دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که اصالت the botanic از افسانه پریان آمده باشد که معتقد است همه چیز زندگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They are appreciative and artistic. Each moppet is accessorized by different decorations, such as the umbrella, drum and stool.
[ترجمه گوگل]قدرشناس و هنرمند هستند هر موپت با تزئینات مختلفی مانند چتر، طبل و چهارپایه تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]آن ها قدردان و هنری هستند هر moppet با تزئینات مختلف مثل چتر، درام و چهارپایه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Miss Moppet ties up her head in a duster, and sits before the fire.
[ترجمه گوگل]خانم موپت سرش را در گردگیر می بندد و جلوی آتش می نشیند
[ترجمه ترگمان]میس Moppet سرش را روی یک گردگیر بلند کرد و کنار بخاری نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That is a comic moppet with a pear of snookerball eyes, and her long-to-heels hair floating with her beautiful long skirt like dancing slowly in water.
[ترجمه گوگل]این یک موپت کمدی با چشمان گلابی اسنوکربال است و موهای بلند تا پاشنه بلندش با دامن بلند زیبایش مثل رقص آهسته در آب شناور است
[ترجمه ترگمان]این یک کتاب مصور است که یک گلابی چشم snookerball دارد و موهای بلندش با دامن بلند و بلندش مثل رقص به آرامی در آب شناور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On their tiny battery portable they too had seen the transatlantic moppet.
[ترجمه گوگل]آنها نیز در باتری کوچک قابل حمل خود، ماپت ماورای اقیانوس اطلس را دیده بودند
[ترجمه ترگمان]در portable کوچک آن ها نیز the transatlantic دیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With the unique position of Chinese jade culture in Chinese civilization, jade moppets occupy an important place in the traditional moppet culture.
[ترجمه گوگل]با موقعیت منحصر به فرد فرهنگ یشم چینی در تمدن چینی، ماپت های یشم جایگاه مهمی در فرهنگ یشم سنتی دارند
[ترجمه ترگمان]با موقعیت منحصر به فرد فرهنگ یشم سبز در تمدن چین، یشم سبز در فرهنگ سنتی moppet جایگاه مهمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And he was so lovely. He robbed my breath with his pale beauty. This little blond moppet, gentle and kind and interested in the world.
[ترجمه گوگل]و خیلی دوست داشتنی بود با زیبایی رنگ پریده اش نفسم را ربود این موپت کوچک بلوند، مهربان و مهربان و علاقه مند به دنیا
[ترجمه ترگمان] و اون خیلی دوست داشتنی بود نفسم در سینه حبس شد و نفسم بند آمد این دختر کوچک مو بور و مهربان و مهربان و مهربان و مهربان در جهان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Maybe it is through the visual enjoyment of this mascot-like moppet has wanted the author to fancy about a world of pleasure.
[ترجمه گوگل]شاید از طریق لذت بصری این ماپت طلسم مانند است که نویسنده می‌خواسته دنیایی از لذت را در ذهن داشته باشد
[ترجمه ترگمان]شاید از طریق لذت بصری این خوش یمن است - مثل moppet که نویسنده را دوست دارد تا به یک دنیا لذت ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "Let us climb up the rockery, and sit on the garden wall, " said Moppet.
[ترجمه گوگل]موپت گفت: «بیایید از صخره بالا برویم و روی دیوار باغ بنشینیم
[ترجمه ترگمان]Moppet می گوید: \" بیایید از rockery بالا برویم و بر روی دیوار باغ بنشینیم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. First she scurbbed their faces ( this one is Moppet ).
[ترجمه گوگل]ابتدا صورت آنها را تمیز کرد (این یکی موپت است)
[ترجمه ترگمان]ابتدا چهره آن ها را درهم می کشد (این یکی Moppet است)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small child; baby (colloquial); puppet made of cloth; little girl (slang); pet dog with long hair (zoology)

پیشنهاد کاربران

a small endearingly sweet child ( New Oxford American Dictionary )
گوگولی؛ جوجو؛ عسل؛ مامانی
Amelia looked down and discovered a moppet with curly brown hair and big brown eyes gazing up at her.
...
[مشاهده متن کامل]

آملیا به پایین نگاه کرد و متوجه ی یک مامانی ( نی نی؛ جوجو؛ گوگولی ) با موهای مجعد قهوه ای و چشمان درشت قهوه ای شد که به او خیره شده بود.

بپرس