mopey

انگلیسی به انگلیسی

• sad, depressed, melancholic, gloomy (also mopy)

پیشنهاد کاربران

**احساس ناراحتی، افسردگی خفیف، یا بی انگیزگی و بی حال بودن** . فردی که mopey، معمولاً غمگین، کم انرژی و بی میل به انجام کارها به نظر می رسد و ممکن است به صورت گوشه گیر یا کسل کننده رفتار کند.
- **Mopey** صفتی است که برای توصیف حالتی به کار می رود که فرد در آن احساس ناامیدی، دلسردی یا بی حوصلگی دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

- این حالت معمولاً موقتی است و ممکن است به دلیل استرس، خستگی، یا دریافت خبر بد ایجاد شود.
- فرد mopey ممکن است ظاهری گرفته، بی حال یا حتی کمی عبوس داشته باشد.
- این واژه بیشتر در زبان محاوره ای و غیررسمی استفاده می شود.
- - -
## مثال ها:
- *She looked mopey all day after hearing the bad news. *
( او بعد از شنیدن خبر بد، تمام روز غمگین و بی حال به نظر می رسید. )
- *Don’t be so mopey; let’s go out and have some fun!*
( اینقدر افسرده نباش؛ بیا بریم بیرون و خوش بگذرانیم! )
- *He tends to get mopey when it rains. *
( او وقتی باران می بارد معمولاً دچار بی حوصلگی و غمگینی می شود. )
- - -
## Synonyms | مترادف ها:
- gloomy ( غمگین )
- sullen ( عبوس )
- dejected ( افسرده )
- downcast ( دل زده )
- melancholy ( غمناک )
- sulky ( کج خلق )
- - -
## جزئیات تکمیلی:
- ریشه کلمه mopey از فعل **mope** گرفته شده که به معنای �غمگین بودن� یا �دمغ و بی حال بودن� است و قدمت آن به اوایل قرن نوزدهم بازمی گردد.
- روانشناسان معتقدند احساس mopey بودن گاهی طبیعی است و می تواند بخشی از واکنش های احساسی انسان به مشکلات یا فشارهای روزمره باشد.
- شخصیت های کارتونی مانند ایور ( Eeyore ) در �وینی پو� نمونه ای از شخصیت های mopey هستند که همیشه غمگین و کم انرژی به نظر می رسند.
- این واژه در ادبیات و فرهنگ عامه برای نشان دادن حالت های گذرا یا مزمن افسردگی خفیف به کار می رود.

Shirin
خودخوری
غمگین، ناراحت، گرفته، دلگیر، درهم، افسرده
خودخور