1. He was ugly and monstrously fat.
[ترجمه گوگل]او زشت و به طرز وحشتناکی چاق بود
[ترجمه ترگمان]او زشت و فربه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او زشت و فربه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Monstrously inflated costs are designed to keep the hoi polloi at bay.
[ترجمه گوگل]هزینههای فوقالعاده متورم برای دور نگه داشتن پولوی هوی طراحی شدهاند
[ترجمه ترگمان]هزینه های بالای monstrously برای نگه داری the polloi در خلیج طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هزینه های بالای monstrously برای نگه داری the polloi در خلیج طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I had to sit next to a monstrously fat man.
[ترجمه گوگل]مجبور شدم کنار مردی چاق هیولا بنشینم
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم کنار یه مرد چاق و گنده بشینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم کنار یه مرد چاق و گنده بشینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It would be monstrously unfair.
[ترجمه گوگل]به طرز وحشتناکی ناعادلانه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]خیلی بی انصافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی بی انصافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The crag appears suddenly on the riverbank, monstrously overhanging and shockingly red.
[ترجمه گوگل]این سنگ به طور ناگهانی در ساحل رودخانه ظاهر می شود که به طرز وحشتناکی بر فراز رودخانه قرار دارد و به طرز تکان دهنده ای قرمز است
[ترجمه ترگمان]صخره به طور ناگهانی در ساحل رودخانه به نظر می رسد، که به طور شگفت آوری بالا و قرمز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صخره به طور ناگهانی در ساحل رودخانه به نظر می رسد، که به طور شگفت آوری بالا و قرمز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was monstrously unfair.
[ترجمه گوگل]به طرز وحشتناکی بی انصافی بود
[ترجمه ترگمان]خیلی بی انصافی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی بی انصافی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Rosie's shadow loomed monstrously across the ceiling as she lumbered to her feet with a threatening growl.
[ترجمه گوگل]سایه رزی به طرزی هیولاآمیز بر روی سقف ظاهر شد و او با غرشی تهدیدآمیز روی پاهایش ایستاد
[ترجمه ترگمان]سایه رزی با غرشی تهدیدآمیز روی سقف پدیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سایه رزی با غرشی تهدیدآمیز روی سقف پدیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There is a class of men in Bristol monstrously prejudiced against Blandly.
[ترجمه گوگل]یک طبقه از مردان در بریستول وجود دارد که به طرز وحشتناکی نسبت به بلندلی تعصب دارند
[ترجمه ترگمان]در بریستول، عده زیادی از مردان در بریستول، در مقابل بلندلی بد قضاوت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بریستول، عده زیادی از مردان در بریستول، در مقابل بلندلی بد قضاوت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You are monstrously audacious, how dare you misappropriate public funds?
[ترجمه گوگل]شما به طرز وحشتناکی جسور هستید، چگونه جرأت می کنید از بودجه عمومی سوء استفاده کنید؟
[ترجمه ترگمان]شما که بی اندازه جسور هستید، چطور جرات می کنید که این پول را در انظار مردم تحمیل کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما که بی اندازه جسور هستید، چطور جرات می کنید که این پول را در انظار مردم تحمیل کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Monstrously inflated prices are designed to keep people like us at bay.
[ترجمه گوگل]قیمت های فوق العاده بالا برای دور نگه داشتن افرادی مانند ما طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]قیمت های تورمی بیش از حد بالا طراحی شده اند تا افرادی مانند ما را در خلیج نگاه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قیمت های تورمی بیش از حد بالا طراحی شده اند تا افرادی مانند ما را در خلیج نگاه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. These machines are so rigged that the odds are monstrously against the customer.
[ترجمه گوگل]این ماشینها به قدری دستکاری شدهاند که شانس آنها برای مشتری بسیار زیاد است
[ترجمه ترگمان]این ماشین ها به قدری دستکاری شده اند که احتمالات در مقابل مشتریان به کار برده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ماشین ها به قدری دستکاری شده اند که احتمالات در مقابل مشتریان به کار برده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید