1. Its floristic characteristics included more monotypic genera, obvious advantage phenomenon, less particular plants and complex and diversified geographical composition of plant flora.
[ترجمه گوگل]ویژگیهای گلشناسی آن شامل جنسهای یکنواختتر، پدیده مزیت آشکار، گیاهان کمتر خاص و ترکیب جغرافیایی پیچیده و متنوع فلور گیاهی بود
[ترجمه ترگمان]ویژگی های floristic شامل جنس های monotypic، پدیده مزیت آشکاری، گیاهان خاص کم تر و ترکیب جغرافیایی پیچیده و متنوع گیاهان گیاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ویژگی های floristic شامل جنس های monotypic، پدیده مزیت آشکاری، گیاهان خاص کم تر و ترکیب جغرافیایی پیچیده و متنوع گیاهان گیاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The dominant families, genera and species are prominent. Monotypic and oligotypic species are also abundant.
[ترجمه گوگل]خانواده ها، جنس ها و گونه های غالب برجسته هستند گونه های مونوتیپی و اولیگوتیپی نیز فراوان هستند
[ترجمه ترگمان]خانواده های غالب، گونه ها و گونه ها برجسته هستند گونه های monotypic و oligotypic نیز فراوان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانواده های غالب، گونه ها و گونه ها برجسته هستند گونه های monotypic و oligotypic نیز فراوان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Lychnothamnus (Characeae) is a monotypic genus with Euro-Australasian distribution. The species is considered in decline.
[ترجمه گوگل]Lychnothamnus (Characeae) یک جنس یکنواخت با پراکندگی اروپایی-استرالیایی است گونه در حال کاهش در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]Lychnothamnus (Characeae)یک سرده monotypic با توزیع Euro - Australasian است گونه ها رو به کاهش در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Lychnothamnus (Characeae)یک سرده monotypic با توزیع Euro - Australasian است گونه ها رو به کاهش در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Taxonomical status of the monotypic genus is distinct, and the distribution is specific too.
[ترجمه گوگل]وضعیت تاکسونومیکی جنس یکنواختی متمایز است و توزیع نیز مشخص است
[ترجمه ترگمان]وضعیت taxonomical از جنس monotypic متمایز است و توزیع نیز مشخص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وضعیت taxonomical از جنس monotypic متمایز است و توزیع نیز مشخص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Tetrathyrium is a monotypic genus endemic to China and is thus of great scientific importance. This species was first discovered in Hong Kong Island between 1857 and 185
[ترجمه گوگل]Tetrathyrium یک جنس یکنواخت بومی چین است و بنابراین از اهمیت علمی بالایی برخوردار است این گونه برای اولین بار در جزیره هنگ کنگ بین سال های 1857 تا 185 کشف شد
[ترجمه ترگمان]Tetrathyrium یک سرده monotypic نسبت به چین است و بنابراین از اهمیت علمی بالایی برخوردار است این گونه ها برای اولین بار در جزیره هنگ کنگ بین سال های ۱۸۵۷ و ۱۸۵ کشف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Tetrathyrium یک سرده monotypic نسبت به چین است و بنابراین از اهمیت علمی بالایی برخوردار است این گونه ها برای اولین بار در جزیره هنگ کنگ بین سال های ۱۸۵۷ و ۱۸۵ کشف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Monotypic genera are those which contain only one species.
[ترجمه گوگل]جنسهای مونوتیپی آنهایی هستند که فقط یک گونه دارند
[ترجمه ترگمان]monotypic سرده دسته ای هستند که تنها دارای یک گونه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]monotypic سرده دسته ای هستند که تنها دارای یک گونه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There are 562 genera accounting for 9 23% in total genera, which are the oligotypic and monotypic ones with less than 5 species.
[ترجمه گوگل]562 جنس وجود دارد که 9 23 درصد در کل جنس ها را تشکیل می دهند که جنس های اولیگوتیپی و یکنواختی با کمتر از 5 گونه هستند
[ترجمه ترگمان]۱۸ سرده در کل genera دارند که the و monotypic هستند که کم تر از ۵ گونه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]۱۸ سرده در کل genera دارند که the و monotypic هستند که کم تر از ۵ گونه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Therefore, the study of the genetic relationship and the mycogeography of the monotypic genus have important theoretical values.
[ترجمه گوگل]بنابراین، مطالعه رابطه ژنتیکی و مایکوژن جغرافیایی جنس مونوتیپی از ارزش های نظری مهمی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]بنابراین مطالعه رابطه ژنتیکی و mycogeography جنس monotypic دارای ارزش های نظری مهمی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین مطالعه رابطه ژنتیکی و mycogeography جنس monotypic دارای ارزش های نظری مهمی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. So it seems reasonable to separate Pseudolarix from Laricoideae and to establish a new monotypic subfamily Pseudolaricoideae Li.
[ترجمه گوگل]بنابراین منطقی به نظر می رسد که Pseudolarix را از Laricoideae جدا کنیم و یک زیرخانواده یکنواخت جدید Pseudolaricoideae Li ایجاد کنیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین به نظر منطقی می رسد که Pseudolarix را از Laricoideae جدا کنیم و یک monotypic جدید به نام Pseudolaricoideae لی ایجاد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین به نظر منطقی می رسد که Pseudolarix را از Laricoideae جدا کنیم و یک monotypic جدید به نام Pseudolaricoideae لی ایجاد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Objective To investigate the clinicopathologic features and differential diagnosis of hepatic monotypic epithelioid angiomyolipoma ( MEA ) .
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ویژگی های بالینی پاتولوژیک و تشخیص افتراقی آنژیومیولیپوم اپیتلیوئید مونوتیپی کبدی (MEA)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ویژگی های clinicopathologic و تشخیص افتراقی of کبدی (MEA)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ویژگی های clinicopathologic و تشخیص افتراقی of کبدی (MEA)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید