monotonic


معنی: یک نواخت
معانی دیگر: یکنواخت

جمله های نمونه

1. Monotonic search is usually efficient in space, because the searcher does not have to construct each state's representation from scratch.
[ترجمه گوگل]جستجوی یکنواخت معمولاً در فضا کارآمد است، زیرا جستجوگر مجبور نیست نمایش هر حالت را از ابتدا بسازد
[ترجمه ترگمان]جستجوی monotonic معمولا در فضا کارآمد است، چون the مجبور نیست که نمایش هر ایالت را از صفر بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Curves which are monotonic and contain only one bend can be thought of as one of the four quadrants of a circle.
[ترجمه گوگل]منحنی هایی که یکنواخت هستند و فقط شامل یک خم می شوند را می توان به عنوان یکی از چهار ربع یک دایره در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]تنظیماتی که یکنواخت هستند و فقط شامل یک خم هستند را می توان به عنوان یکی از چهار ربع دایره در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rule II Every bounded monotonic sequence has limit.
[ترجمه گوگل]قانون دوم هر دنباله یکنواخت محدود دارای حدی است
[ترجمه ترگمان]قاعده ۲ هر دنباله یکنواخت محدود حد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The variation of minute bubbles is monotonic, whereas there is peak for the case of phase splitting drop.
[ترجمه گوگل]تغییر حباب های دقیقه یکنواخت است، در حالی که اوج برای مورد افت تقسیم فاز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تغییر حباب ها در دقیقه یکنواخت است در حالی که در حالت افت فاز پیک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Deadline monotonic ordered saturated assignment is proved to have the least priority levels, which is much quicker than those tradional priority assignment algorithms.
[ترجمه گوگل]ثابت شده است که تخصیص اشباع مرتب یکنواخت مهلت دارای حداقل سطوح اولویت است، که بسیار سریعتر از الگوریتم های تخصیص اولویت سنتی است
[ترجمه ترگمان]آخرین مهلت یکنواخت به این تکلیف اشباع شده نیز نشان داده می شود که دارای کم ترین سطح اولویت است، که بسیار سریع تر از الگوریتم تخصیص اولویت tradional است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The rate monotonic priority scheduling scheme has the advantage of simple implementation.
[ترجمه گوگل]طرح زمانبندی اولویت یکنواخت نرخ دارای مزیت اجرای ساده است
[ترجمه ترگمان]نرخ توزیع اولویت یکنواخت، مزیت اجرای ساده را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Then the different damped oscillation curves and over-damped monotonic decay curves can be obtained for various diameter and length of the pressured tube and various volume of the chamber.
[ترجمه گوگل]سپس منحنی های مختلف نوسان میرا شده و منحنی های فروپاشی یکنواخت بیش از حد میرا شده را می توان برای قطرها و طول های مختلف لوله تحت فشار و حجم های مختلف محفظه بدست آورد
[ترجمه ترگمان]سپس منحنی های مختلف نوسانات خاموش و خاموشی یکنواخت و یکنواخت را می توان برای قطر و طول لوله فشار و حجم زیادی از محفظه به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Experimental results indicated that there is a monotonic relationship between the hardness of ferro magnetic materials and Barkhausen Noise strength, MP.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان داد که یک رابطه یکنواخت بین سختی مواد فرو مغناطیسی و قدرت نویز بارخاوزن MP وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان داد که یک رابطه یکنواخت بین سختی مواد مغناطیسی ferro و مقاومت نویز Barkhausen وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The representative voltage scaling DAC have the monotonic property of output.
[ترجمه گوگل]مقیاس ولتاژ نماینده DAC دارای خاصیت یکنواخت خروجی است
[ترجمه ترگمان]مقیاس بندی ولتاژ نماینده دارای ویژگی یکنواخت خروجی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Makes a technological analysis of the non - monotonic roller part in numerical controlled processing.
[ترجمه گوگل]یک تجزیه و تحلیل تکنولوژیکی از بخش غلتکی غیر یکنواخت در پردازش کنترل شده عددی انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]یک تحلیل تکنولوژیکی از بخش roller غیر یکنواخت در پردازش تحت کنترل عددی ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The monotonic shear testing of two-story model reinforced masonry shear wall in different compressive force was performed.
[ترجمه گوگل]آزمایش برش یکنواخت دیوار برشی بنایی تقویت‌شده مدل دو طبقه در نیروی فشاری مختلف انجام شد
[ترجمه ترگمان]تست برش یکنواخت دو طبقه برای ساخت دیوار برشی بتن مسلح در نیروی فشاری مختلف انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Creep tests were performed several times during monotonic primary loading, unloading and reloading.
[ترجمه گوگل]آزمایش خزش چندین بار در طول بارگیری اولیه، تخلیه و بارگذاری مجدد یکنواخت انجام شد
[ترجمه ترگمان]آزمون های خزش چندین بار در طول بارگیری اولیه، تخلیه و بارگذاری مجدد انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is called the monotonic property of entailment.
[ترجمه گوگل]به این خاصیت یکنواختی دلبستگی می گویند
[ترجمه ترگمان]این یک ویژگی یکنواخت of نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The paper gives the definitions of monotonic function, bounded variation function and absolute continuous function, and discusses the relationship of the three.
[ترجمه گوگل]این مقاله تعاریف تابع یکنواخت، تابع تغییرات محدود و تابع پیوسته مطلق را ارائه می‌کند و رابطه این سه را مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله تعاریف یک تابع یکنواخت، تابع تغییرات محدود و تابع پیوسته مطلق را ارایه می دهد و رابطه بین این سه را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The answer to the previous question implies that both curves are indeed monotonic.
[ترجمه گوگل]پاسخ به سوال قبلی بیانگر این است که هر دو منحنی در واقع یکنواخت هستند
[ترجمه ترگمان]پاسخ به سوال قبلی نشان می دهد که هر دوی این منحنی ها در واقع یکنواخت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یک نواخت (صفت)
level, singsong, same, uniform, unisonant, unisonous, monotonous, invariable, steady, monotone, monotonic

تخصصی

[برق و الکترونیک] یکنوا
[ریاضیات] یکنوا

انگلیسی به انگلیسی

• unchanging, repetitious; boring, tedious

پیشنهاد کاربران

در بحث برنامه نویسی به آرایه ای که عناصر آن با آهنگ تغیر دائمی کم شوند یا زیاد شوند آرایه یک نواخت یا Monotonic می گویند. لازم نیست گام های تغییر باهم مساوی باشند. چند مرحله پشت سر هم می توانند مساوی هم هم باشند فقط نباید آهنگ تغییر از کم به زیاد یا برعکس تغییر کند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : monotone / monotony
✅️ صفت ( adjective ) : monotonous / monotonic
✅️ قید ( adverb ) : monotonously / monotonically
تک سویه
در مهندسی مکانیک:
مثل تست کشش تک محوره که فقط بارگذاری در جهت کششی است و نه فشاری
Monotonic loading
بارگذاری تک سویه
یک روند
یکنواخت
ثابت

بپرس