monosyllabic

/ˌmɒnəsɪˈlæbɪk//ˌmɒnəsɪˈlæbɪk/

معنی: یک هجایی
معانی دیگر: تک هجایی (در برابر: چندهجایی polysyllabic)، متشکل از واژه های تک هجایی

جمله های نمونه

1. a monosyllabic word
واژه ی تک هجایی

2. Ralph grew increasingly monosyllabic as the evening progressed.
[ترجمه گوگل]رالف با پیشروی عصر به طور فزاینده ای تک هجا رشد کرد
[ترجمه ترگمان]همان طور که عصر پیش می رفت رالف روز به روز monosyllabic شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He grunted a monosyllabic reply.
[ترجمه گوگل]او پاسخی تک هجای غرغر کرد
[ترجمه ترگمان]او یک جواب یک هجایی جواب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He made monosyllabic replies to my questions.
[ترجمه گوگل]او به سوالات من پاسخ های تک هجا داد
[ترجمه ترگمان]او چند کلمه جواب به سوال های من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He would give only monosyllabic replies, such as " Yes " and " No ".
[ترجمه گوگل]او فقط پاسخ های تک هجا مانند «بله» و «خیر» می داد
[ترجمه ترگمان]او تنها جواب های تک سیلابی مانند \"بله\" و \"نه\" می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He could be gruff and monosyllabic.
[ترجمه گوگل]او می تواند خشن و تک هجا باشد
[ترجمه ترگمان]او می توانست مثل یک کلمه حرف بزند و یک کلمه هم به زبان بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Intensive training is making many activists a trifle monosyllabic.
[ترجمه گوگل]آموزش فشرده بسیاری از فعالان را به یک تک هجا تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]آموزش فشرده فعالان بسیاری را به صورت تک سیلابی می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He made monosyllabic replies and then repeated his request for a small bowl of harees.
[ترجمه گوگل]او پاسخ های تک هجا داد و سپس درخواست خود را برای یک کاسه کوچک خرگوش ها تکرار کرد
[ترجمه ترگمان]او شروع به جواب دادن کرد و سپس درخواست خود را برای یک کاسه کوچک از harees تکرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He grunted monosyllabic responses to questions.
[ترجمه گوگل]او به سؤالات پاسخ های تک هجایی می داد
[ترجمه ترگمان]او با جواب های monosyllabic جواب سوال را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the corridor there were orders given and monosyllabic assents.
[ترجمه گوگل]در راهرو دستورات داده شده و موافقت های تک هجا وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در راهرو دستوراتی صادر شد و چند کلمه به زبان monosyllabic به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Juliet uses monosyllabic words with Romeo, but uses formal language with Paris.
[ترجمه گوگل]ژولیت با رومئو از کلمات تک هجا استفاده می کند، اما با پاریس از زبان رسمی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]ژولیت از کلمات تک هجایی با رومئو استفاده می کند، اما از زبان رسمی با پاریس استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The monosyllabic adjectives in of Songs abundant of lofty technique of expression.
[ترجمه گوگل]صفت های تک هجا در ترانه ها سرشار از فن بیان عالی است
[ترجمه ترگمان]صفات ادبی سرشار از سرود، بسیاری از جملات عالی را بر زبان آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He whittled and listened, gave monosyllabic replies, and when it was asked, terse advice.
[ترجمه گوگل]کم می‌کرد و گوش می‌داد، پاسخ‌های تک هجا می‌داد و وقتی سؤال می‌شد، پند کوتاه می‌داد
[ترجمه ترگمان]او whittled را تراشید و گوش داد، جواب های تک سیلابی داد، و هنگامی که از او پرسیدند، پند و نصیحت مختصر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Firstly, the evolution from monosyllabic words to disyllabic monomorphemic words in Chinese-Tibetan has proved that monosyllabic words are protogenic.
[ترجمه گوگل]اولاً، تکامل از کلمات تک هجایی به کلمات تک شکلی بی‌هجا در زبان چینی-تبتی ثابت کرده است که کلمات تک‌هجای اولیه هستند
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، تکامل از کلمات تک هجایی تا disyllabic کلمه در زبان چینی - تبتی ثابت کرده است که کلمات تک هجایی protogenic هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Their basic form is usually used with monosyllabic predicates and the reduplicated form is used with disyllabic predicates.
[ترجمه گوگل]شکل اصلی آنها معمولاً با محمولات تک هجا و شکل تکراری با محمولات بی هجا استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]فرم اولیه آن ها معمولا با predicates تک سیلابی مورد استفاده قرار می گیرد و فرم reduplicated با گزاره های disyllabic مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یک هجایی (صفت)
monosyllabic

تخصصی

[ریاضیات] تک هجایی

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to words having only one syllable; of speech characterized by the frequent use of monosyllables (one syllable words)
if you speak in a monosyllabic way, you use words with only one syllable, for example, `yes' and `no'.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : monosyllable
✅️ صفت ( adjective ) : monosyllabic
✅️ قید ( adverb ) : monosyllabically
monosyllabic ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: تک هجایی
تعریف: واژه ای متشکل از یک هجا
آدم کم گوی و منزوی

بپرس