monopsony


(اقتصاد - وجود فقط یک خریدار برای کالا یا خدمت بخصوص) تک خریداری

جمله های نمونه

1. Two extremes are monopsony i . e . the perfect competition.
[ترجمه گوگل]دو افراط عبارتند از monopsony i ه رقابت کامل
[ترجمه ترگمان]دو مرحله نهایی من monopsony E رقابت بی نقصی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Monopsony power gives them the ability to pay a price that is less than marginal value.
[ترجمه گوگل]قدرت مونوپسونی به آنها توانایی پرداخت قیمتی کمتر از ارزش نهایی را می دهد
[ترجمه ترگمان]قدرت monopsony به آن ها توانایی پرداخت قیمتی را می دهد که کم تر از مقدار حاشیه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The less elastic the supply, the greater the monopsony power.
[ترجمه گوگل]هرچه کشش کمتر باشد، قدرت مونوپسونی بیشتر است
[ترجمه ترگمان]هر چه تامین انرژی کمتری داشته باشد، قدرت monopsony بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bilateral monopoly is rare, however, markets with a small number of sellers with monopoly power selling to a market with few buyers with monopsony power is more common.
[ترجمه گوگل]انحصار دوجانبه نادر است، با این حال، بازارهایی با تعداد کمی از فروشندگان با قدرت انحصاری فروش به بازاری با خریداران کم با قدرت انحصاری رایج تر است
[ترجمه ترگمان]انحصار دو جانبه نادر است، با این حال، بازارها با تعداد کمی از فروشندگان با قدرت انحصاری فروش به بازار با تعداد کمی از خریداران با قدرت monopsony رایج تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In addition, as for the infant industry argument, the actual political pressures tend to produce tariff structures that do not in fact take advantage of any monopoly or monopsony positions.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در مورد بحث صنعت نوزاد، فشارهای سیاسی واقعی تمایل به ایجاد ساختارهای تعرفه ای دارند که در واقع از هیچ موقعیت انحصاری یا انحصاری بهره نمی برند
[ترجمه ترگمان]به علاوه، همانطور که برای بحث صنعت نوزادان، فشارهای سیاسی واقعی تمایل به تولید ساختارهای تعرفه دارند که در واقع از هیچ امتیاز انحصاری یا انحصار طلبی برخوردار نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This product has Been innovated and is suitaBle for multi - purpose . Monopsony no longer exists.
[ترجمه گوگل]این محصول ابداع شده است و برای چند منظوره مناسب است مونوپسونی دیگر وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]این محصول ابداع شده است و برای چند هدف طراحی شده است monopsony دیگر وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Market power can be in two forms : monopoly power and monopsony power.
[ترجمه گوگل]قدرت بازار می تواند به دو شکل باشد: قدرت انحصاری و قدرت انحصاری
[ترجمه ترگمان]قدرت بازار می تواند به دو شکل باشد: قدرت انحصاری و قدرت monopsony
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• condition in which there is one consumer who has a monopoly which enables him to dictate prices and salary

پیشنهاد کاربران

monopsony ( اقتصاد )
واژه مصوب: انحصار خرید
تعریف: وضعیتی که در آن یک خریدار بزرگ، کم وبیش کل بازار را در اختیار خود دارد
خرید و فروش یک سویه. وقتی تنها یک خریدار وجود داشته باشد این معامله دارای اقتصاد monopsony میباشد.
انحصارگر خرید

بپرس