monopolization

/məˌnɑːpələˈzeɪʃn̩//məˌnɒpəlaɪˈzeɪʃn̩/

معنی: انحصار طلبی، انحصار کردن
معانی دیگر: انحصار طلبی، انحصار کردن

جمله های نمونه

1. Monopolization required imperialism and both were incompatible with the political democracy represented by Weimar.
[ترجمه گوگل]انحصار طلبی مستلزم امپریالیسم بود و هر دو با دموکراسی سیاسی که وایمار نمایندگی می کرد ناسازگار بود
[ترجمه ترگمان]monopolization به امپریالیسم نیاز داشت و هر دو ناسازگار با دموکراسی سیاسی نماینده وایمار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Is monopolization in Liquor Market Reasonable?
[ترجمه گوگل]آیا انحصار در بازار مشروب معقول است؟
[ترجمه ترگمان]monopolization در مشروب فروش بازار است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We can't hold thenegative attitude to monopolization.
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم نسبت به انحصار نگرش منفی داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم این رفتار را با monopolization حفظ کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One is ism of country prosecution monopolization, criminal prosecution was taken charge by special organ.
[ترجمه گوگل]یکی انحصار تعقیب کشور است، تعقیب کیفری توسط ارگان ویژه ای انجام شد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها ism در زمینه پی گرد قانونی کشور است، تعقیب کیفری توسط ارگان مخصوص به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Activity that concern monopolization and behave against anti - monopolization law and regulations.
[ترجمه گوگل]فعالیتی که مربوط به انحصارطلبی بوده و بر خلاف قوانین و مقررات ضد انحصار است
[ترجمه ترگمان]فعالیت در زمینه انحصار و رفتار در برابر قانون و مقررات ضد انحصار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Monopolization of natural gas industry maybe has different meanings from the Viewpoints of economics.
[ترجمه گوگل]انحصار صنعت گاز طبیعی شاید از دیدگاه اقتصاد معانی متفاوتی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]monopolization صنعت گاز طبیعی شاید معانی متفاوتی از the اقتصاد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. From the monopolization and competition, the large, medium and small enterprises have their own advantages in respect of roles they play in technical innovation.
[ترجمه گوگل]از انحصار و رقابت، بنگاه های بزرگ، متوسط ​​و کوچک از نظر نقشی که در نوآوری فنی ایفا می کنند، مزایای خاص خود را دارند
[ترجمه ترگمان]از انحصار و رقابت، شرکت های بزرگ، متوسط و کوچک مزایای خود را در رابطه با نقش هایی که در نوآوری فنی ایفا می کنند، دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Administrative intervention also results in harmful monopolization in some sectors that eliminates fair market competition.
[ترجمه گوگل]مداخله اداری همچنین منجر به انحصار مضر در برخی بخش ها می شود که رقابت عادلانه بازار را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]مداخله اجرایی همچنین منجر به انحصارطلبی مضر در برخی از بخش ها می شود که رقابت بازار عادلانه را حذف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Fed's influence comes about because of its monopolization of the creation of money.
[ترجمه گوگل]نفوذ فدرال رزرو به دلیل انحصار آن در خلق پول است
[ترجمه ترگمان]نفوذ بانک مرکزی به دلیل انحصارطلبی در ایجاد پول به وجود آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Patent law is based on protecting patentee's monopolization right thereby stimulate invention and creation, and provide legal support for us to use patent better.
[ترجمه گوگل]قانون ثبت اختراع مبتنی بر حمایت از حق انحصاری دارنده اختراع است که از این طریق اختراع و ایجاد را تحریک می کند و برای استفاده بهتر از حق اختراع پشتیبانی قانونی را برای ما فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]قانون ثبت اختراع بر پایه حمایت از انحصار patentee و در نتیجه تحریک اختراع و ایجاد و ارائه حمایت قانونی از ما برای استفاده از حق ثبت اختراع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Law of Tobacco Monopolization and The Law of Price are ordinary laws.
[ترجمه گوگل]قانون انحصار دخانیات و قانون قیمت قوانین عادی هستند
[ترجمه ترگمان]قانون مصرف دخانیات و قانون قیمت قوانین عادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These enterprises are nationalization and monopolization, so many new methods have adopt in models.
[ترجمه گوگل]این بنگاه‌ها ملی‌سازی و انحصار هستند، بنابراین بسیاری از روش‌های جدید در مدل‌ها اتخاذ شده‌اند
[ترجمه ترگمان]این شرکت ها ملی سازی و انحصارطلبی هستند، به همین دلیل بسیاری از روش های جدید در مدل ها اتخاذ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And the academic monopolization resulted in the scarcity of the private law relief for self - governance.
[ترجمه گوگل]و انحصار دانشگاهی منجر به کمبود کمک حقوق خصوصی برای خودگردانی شد
[ترجمه ترگمان]و انحصار آکادمیک منجر به کمبود قانون خصوصی برای اداره خودمختاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The present monopolization system in cigarette industry reveals a very strong sense of planned economy.
[ترجمه گوگل]سیستم انحصاری فعلی در صنعت سیگار، حس بسیار قوی اقتصاد برنامه ریزی شده را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]سیستم انحصاری کنونی در صنعت سیگار یک حس قوی از اقتصاد برنامه ریزی شده را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انحصار طلبی (اسم)
monopolization

انحصار کردن (اسم)
monopolization

انگلیسی به انگلیسی

• state of being monopolized; process of gaining single ownership; exercising exclusive control of a commodity or service in a particular market (also monopolisation)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : monopolize
✅️ اسم ( noun ) : monopoly / monopolization / monopolist
✅️ صفت ( adjective ) : monopolistic
✅️ قید ( adverb ) : _
انحصار طلبی - تک قطبی بودن - خودشیفتگی - تک محوری
انحصارسازی، انحصارگرایی، انحصاری شدگی
انحصاری کردن
به انحصار درآوردن
انحصاری کردن

بپرس