monomer

/ˈmɑːnəmər//ˈmɑːnəmə/

(شیمی - مولکول ساده ای که با ملکول های مشابه ترکیب شده پلیمر تشکیل می دهد) مونومر، تک پار

جمله های نمونه

1. It was inflated with liquid rubber monomer under its own vapour pressure.
[ترجمه گوگل]آن را با مونومر لاستیک مایع تحت فشار بخار خود باد می کردند
[ترجمه ترگمان]It با مونومر پلاستیکی مایع تحت فشار بخار خودش، متورم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The styrene monomer, as the continuous phase, constituted the framework of PS/DVB porous polymer after the polymerization.
[ترجمه گوگل]مونومر استایرن، به عنوان فاز پیوسته، چارچوب پلیمر متخلخل PS/DVB را پس از پلیمریزاسیون تشکیل می‌دهد
[ترجمه ترگمان]مونومر مونومر به عنوان فاز پیوسته، چارچوب of \/ DVB - پلیمری را بعد از پلیمریزاسیون ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Freeze-dried vaccine was mixed with the vinyl-pyrrolidone monomer before being placed into microneedle molds and polymerized at room temperature using ultraviolet light.
[ترجمه گوگل]واکسن انجمادی خشک شده با مونومر وینیل-پیرولیدون قبل از قرار دادن در قالب های میکروسوزن مخلوط شد و در دمای اتاق با استفاده از نور فرابنفش پلیمریزه شد
[ترجمه ترگمان]واکسن خشک با مونومر vinyl - pyrrolidone قبل از قرار گرفتن در قالب های microneedle مخلوط شد و در دمای اتاق با استفاده از نور فرابنفش، polymerized می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Effeets of monomer concentration and reaction time on the graft copolymerization were studied.
[ترجمه گوگل]اثرات غلظت مونومر و زمان واکنش بر روی کوپلیمریزاسیون پیوند مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]Effeets غلظت مونومر و زمان واکنش در copolymerization مورد بررسی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The effects of reactive functional monomer mass concentration, double-functional monomer mass concentration in core and shell thickness on the crosslinking degree of dry latex film are investigated.
[ترجمه گوگل]اثرات غلظت جرم مونومر عملکردی واکنشی، غلظت جرم مونومر دو عملکردی در ضخامت هسته و پوسته بر روی درجه اتصال عرضی فیلم لاتکس خشک بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]اثرات غلظت توده واکنش پذیر، غلظت جرمی برابر با هیبرید دو لایه در هسته و ضخامت پوسته در لایه عرضی لایه نازک لاتکس نیز مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Besides, they are concolorous monomer. They have many features, like natural color, bushy-fine hair, and natural-bend hair and so on.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آنها مونومر رنگارنگ هستند آنها ویژگی های بسیاری دارند، مانند رنگ طبیعی، موهای پرپشت، موهای خمیده طبیعی و غیره
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آن ها مونومر concolorous هستند آن ها ویژگی های زیادی دارند، مثل رنگ طبیعی، موهای پرپشت و موهای خم شده و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The essential feature of monomer molecules is the ability to form chemical bonds (see bonding) with at least two other monomer molecules (polyfunctionality).
[ترجمه گوگل]ویژگی اساسی مولکول های مونومر توانایی تشکیل پیوندهای شیمیایی (به پیوند) با حداقل دو مولکول مونومر دیگر (چند عملکردی) است
[ترجمه ترگمان]ویژگی اصلی مولکول های مونومر توانایی تشکیل پیوندهای شیمیایی با حداقل دو مولکول مونومر دیگر (bonding)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Introduce functional monomer within measure to shell polymerization to study the effect of the polarity of shell polymer on the performance of core-shell emulsion.
[ترجمه گوگل]برای مطالعه اثر قطبیت پلیمر پوسته بر عملکرد امولسیون هسته-پوسته، مونومر عملکردی را در حد اندازه برای پلیمریزاسیون پوسته معرفی کنید
[ترجمه ترگمان]مونومر کارکردی در اندازه گیری to پوسته برای مطالعه تاثیر قطبیت مولکول ها بر روی عملکرد امولسیون هسته - پوسته عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The results show that the addition of triamine monomer has no obvious influences on chemical structures and aggregative states of polyimide precursors and the imidized products.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که افزودن مونومر تریامین هیچ تأثیر آشکاری بر ساختارهای شیمیایی و حالت‌های تجمعی پیش‌سازهای پلی‌آمید و محصولات imidized ندارد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که افزودن مونومر پلی monomer هیچ تاثیر مشخصی بر سازه های شیمیایی و aggregative های مواد اولیه polyimide و محصولات imidized ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A polyfunctional monomer is one with three or more functional groups per molecule.
[ترجمه گوگل]یک مونومر چند عملکردی یک مونومر با سه یا چند گروه عاملی در هر مولکول است
[ترجمه ترگمان]مونومر پلی polyfunctional یکی از سه یا چند گروه عملکردی در هر مولکول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Using lactic acid as monomer, L- lactide was synthesized by condensation polymerization and consequent depolymerization steps.
[ترجمه گوگل]با استفاده از اسید لاکتیک به عنوان مونومر، L-لاکتید با پلیمریزاسیون تراکمی و در نتیجه مراحل دپلیمریزاسیون سنتز شد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از اسید لاکتیک به عنوان مونومر، L - lactide توسط پلیمریزاسیون تغلیظ و مراحل depolymerization بعدی سنتز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Added monomer diffuses into the micelle for polymerization.
[ترجمه گوگل]مونومر اضافه شده برای پلیمریزاسیون در میسل منتشر می شود
[ترجمه ترگمان]مونومر اضافی به میسل تحت پلیمریزاسیون انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Continuous carbon fiber reinforced monomer casting (MC) nylon(CCF/MCPA for short)composites have been prepared by anionic polymerization of caprolactam(CL).
[ترجمه گوگل]کامپوزیت‌های نایلون (CCF/MCPA برای کوتاه‌مدت) ریخته‌گری مونومر تقویت‌شده با فیبر کربن (MC) با پلیمریزاسیون آنیونی کاپرولاکتام (CL) تهیه شده‌اند
[ترجمه ترگمان]لایه های متوالی تولید فیبر کربن تقویت شده با فیبر کربن (MC)(MC)(MC)(CCF \/ MCPA برای کامپوزیت کوتاه)توسط پلیمریزاسیون آنیونی caprolactam (CL [ prepared ] تهیه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A novel monomer 6 - diphenoxybenzonitrile (DPOBN) was prepared by condensation of 6 -dichlorobenzonitrile with phenol in N - methyl pyrrolidone (NMP)in the presence of KOH and K2CO
[ترجمه گوگل]یک مونومر جدید 6 - دی فنوکسی بنزونیتریل (DPOBN) با تراکم 6-دی کلروبنزونیتریل با فنل در N - متیل پیرولیدون (NMP) در حضور KOH و K2CO تهیه شد
[ترجمه ترگمان]مونومر پلی ۶ (DPOBN)با تغلیظ ۶ - فنیل dichlorobenzonitrile با فنول در N - متیل pyrrolidone (NMP)در حضور of و K۲CO آماده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The main composition of the emulsion polymerization is monomer, water, and initiator.
[ترجمه گوگل]ترکیب اصلی پلیمریزاسیون امولسیونی مونومر، آب و آغازگر است
[ترجمه ترگمان]ترکیب اصلی پلیمریزاسیون امولسیون کننده، آب، و آغازگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[خودرو] مونومر
[عمران و معماری] مونومر
[نساجی] منومر - جزء سازنده پلیمرها
[ریاضیات] تکپار، منومر
[پلیمر] مونومر، تکپار

انگلیسی به انگلیسی

• simple chemical compound of low molecular weight that can be polymerized

پیشنهاد کاربران

تَکپار
( Takpār )
monomer ( شیمی )
واژه مصوب: تکپار
تعریف: مولکولی که با مولکول های دیگر تشکیل بَسپار دهد
مونومر ( ترکیبات شیمیایی ساده با وزن مولکولی کم که میتوانند پلیمریزه شوند

بپرس