1. an interior monologue
(ادبیات) تک گویی باطنی
2. he was used to talking in monologue
او عادت داشت متکلم وحده باشد.
3. The comedian gave a long monologue of jokes.
[ترجمه گوگل]این کمدین یک مونولوگ طولانی از جوک ها ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]این کمدین یک سخنرانی طولانی از لطیفه تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کمدین یک سخنرانی طولانی از لطیفه تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She launched into a long monologue about how wonderful the company was.
[ترجمه گوگل]او یک مونولوگ طولانی در مورد اینکه چقدر شرکت فوق العاده است شروع کرد
[ترجمه ترگمان]او سخنرانی خود را در یک سخنرانی طولانی در مورد این که شرکت چقدر فوق العاده است، آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او سخنرانی خود را در یک سخنرانی طولانی در مورد این که شرکت چقدر فوق العاده است، آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She delivered her monologue in a deadpan voice.
[ترجمه گوگل]مونولوگ خود را با صدایی مرده بیان کرد
[ترجمه ترگمان]با صدای خشک و ساختگی خودش را به زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با صدای خشک و ساختگی خودش را به زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Morris ignored the question and continued his monologue.
[ترجمه گوگل]موریس این سوال را نادیده گرفت و به مونولوگ خود ادامه داد
[ترجمه ترگمان]موریس این سوال را نادیده گرفت و به سخنرانی خود ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موریس این سوال را نادیده گرفت و به سخنرانی خود ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Henry looked up, then continued his monologue.
[ترجمه گوگل]هنری به بالا نگاه کرد، سپس به مونولوگ خود ادامه داد
[ترجمه ترگمان]هنری سرش را بلند کرد و به صحبتش ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنری سرش را بلند کرد و به صحبتش ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He went straight into a rambling monologue on the state of the country.
[ترجمه گوگل]او مستقیماً وارد یک مونولوگ گیج کننده درباره وضعیت کشور شد
[ترجمه ترگمان]او یک راست به یک سخنرانی طولانی در خارج از کشور ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک راست به یک سخنرانی طولانی در خارج از کشور ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He went into a long monologue about life in America.
[ترجمه گوگل]او به یک مونولوگ طولانی درباره زندگی در آمریکا پرداخت
[ترجمه ترگمان]درباره زندگی در آمریکا به یک مسافرت طولانی و طولانی مشغول بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درباره زندگی در آمریکا به یک مسافرت طولانی و طولانی مشغول بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He launched into an interminable monologue about his last therapy session.
[ترجمه گوگل]او در مورد آخرین جلسه درمانی خود یک مونولوگ پایان ناپذیر را آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]او در آخرین جلسه درمانی خود به یک monologue تمام نشدنی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در آخرین جلسه درمانی خود به یک monologue تمام نشدنی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Her jagged monologue is spoken to an unseen visitor, and it tells the story of her courtship.
[ترجمه گوگل]مونولوگ دندانه دار او برای یک بازدید کننده نادیده صحبت می شود و داستان خواستگاری او را روایت می کند
[ترجمه ترگمان]monologue jagged او با یک مهمان نادیدنی حرف می زند، و داستان دوران نامزدی او را حکایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]monologue jagged او با یک مهمان نادیدنی حرف می زند، و داستان دوران نامزدی او را حکایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Since many excerpts from this long monologue have already been given.
[ترجمه گوگل]از آنجا که گزیده های زیادی از این مونولوگ طولانی قبلاً آورده شده است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که بسیاری از گزیده این سخنرانی طولانی تاکنون داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که بسیاری از گزیده این سخنرانی طولانی تاکنون داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His only mode of conversation was the monologue, and his version of the monologue was declamation.
[ترجمه گوگل]تنها شیوه گفتگوی او مونولوگ بود و نسخه او از مونولوگ دکلاماسیون بود
[ترجمه ترگمان]تنها شیوه گفتگو، یک حرف زدن بود، و his که به گوش می رسید، declamation بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها شیوه گفتگو، یک حرف زدن بود، و his که به گوش می رسید، declamation بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He holds his translation of the laibon's monologue.
[ترجمه گوگل]او ترجمه خود را از مونولوگ لایبون برگزار می کند
[ترجمه ترگمان]و به زبان فرانسه حرف خود را به زبان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و به زبان فرانسه حرف خود را به زبان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Mrs Reagan, however, chafed under the monologue.
[ترجمه گوگل]خانم ریگان اما زیر مونولوگ هول کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، خانم رونالد زیر سخنرانی خود در سخنرانی chafed از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، خانم رونالد زیر سخنرانی خود در سخنرانی chafed از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید