1. This is a monolingual dictionary.
[ترجمه S] این فرهنگ لغت تک زبانه است|
[ترجمه Mehdi] فرهنگ تک زبانه|
[ترجمه مانی] این یک فرهنگ لغت تک زبانه است|
[ترجمه گوگل]این یک فرهنگ لغت تک زبانه است[ترجمه ترگمان]این یک فرهنگ لغت monolingual است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In addition, the linguistic needs of monolingual pupils should be given separate consideration.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، نیازهای زبانی دانش آموزان تک زبانه باید جداگانه مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، نیازهای زبانی دانش آموزان یک زبانه باید مورد توجه جداگانه قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، نیازهای زبانی دانش آموزان یک زبانه باید مورد توجه جداگانه قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There is therefore an increased possibility that monolingual teachers will find themselves in linguistically diverse classrooms.
[ترجمه گوگل]بنابراین این امکان وجود دارد که معلمان تک زبانه خود را در کلاس های درس زبانی متنوع بیابند
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک احتمال افزایش وجود دارد که آموزگاران یک زبانه، خود را در کلاس های مختلف از نظر زبان شناسی پیدا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک احتمال افزایش وجود دارد که آموزگاران یک زبانه، خود را در کلاس های مختلف از نظر زبان شناسی پیدا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Same room, same seat, minutes later, with a monolingual foreign actor and an interpreter.
[ترجمه گوگل]همان اتاق، همان صندلی، دقایقی بعد، با یک بازیگر خارجی تک زبانه و یک مترجم
[ترجمه ترگمان]همان اتاق، همان صندلی، چند دقیقه بعد، با یک بازیگر خارجی یک زبانه و یک مترجم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همان اتاق، همان صندلی، چند دقیقه بعد، با یک بازیگر خارجی یک زبانه و یک مترجم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This approach to language learning is suitable for monolingual groups.
[ترجمه گوگل]این رویکرد برای یادگیری زبان برای گروه های تک زبانه مناسب است
[ترجمه ترگمان]این رویکرد برای یادگیری زبان برای گروه های monolingual مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این رویکرد برای یادگیری زبان برای گروه های monolingual مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Almost all classroom activity was oral and monolingual in the second language.
[ترجمه گوگل]تقریباً تمام فعالیت های کلاس درس به زبان دوم شفاهی و تک زبانه بود
[ترجمه ترگمان]تقریبا تمام فعالیت کلاسی به زبان دوم شفاهی و monolingual بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تقریبا تمام فعالیت کلاسی به زبان دوم شفاهی و monolingual بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In a monolingual situation, films with subtitles in the national language may be available on video.
[ترجمه گوگل]در شرایط تک زبانه، فیلمهایی با زیرنویس به زبان ملی ممکن است روی ویدیو در دسترس باشند
[ترجمه ترگمان]در یک موقعیت monolingual، فیلم ها با subtitles در زبان ملی ممکن است در ویدیو در دسترس باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در یک موقعیت monolingual، فیلم ها با subtitles در زبان ملی ممکن است در ویدیو در دسترس باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. However, he is monolingual only fluent in Japanese, and considers himself Japanese.
[ترجمه گوگل]با این حال، او تنها به زبان ژاپنی یک زبانه است و خود را ژاپنی می داند
[ترجمه ترگمان]با این حال، او یک monolingual به زبان ژاپنی مسلط است و خودش را ژاپنی می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، او یک monolingual به زبان ژاپنی مسلط است و خودش را ژاپنی می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In recent years, monolingual or multilingual (primarily bilingual) corpora are viewed as key resources in language information processing and language engineering projects.
[ترجمه گوگل]در سالهای اخیر، مجموعههای یکزبانه یا چند زبانه (عمدتاً دو زبانه) بهعنوان منابع کلیدی در پردازش اطلاعات زبان و پروژههای مهندسی زبان در نظر گرفته میشوند
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، پیکره های یک زبانه یا چند زبانه (عمدتا دو زبانه)به عنوان منابع کلیدی در پردازش اطلاعات زبان و پروژه های مهندسی زبان در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، پیکره های یک زبانه یا چند زبانه (عمدتا دو زبانه)به عنوان منابع کلیدی در پردازش اطلاعات زبان و پروژه های مهندسی زبان در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But monolingual adults need to be reminded of the past too.
[ترجمه گوگل]اما بزرگسالان تک زبانه نیز باید گذشته را یادآور شوند
[ترجمه ترگمان]اما بزرگسالان یک فیلم نیز باید به یاد گذشته بیفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما بزرگسالان یک فیلم نیز باید به یاد گذشته بیفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Computers are monolingual: they need us to make that translation.
[ترجمه گوگل]کامپیوترها یک زبانه هستند: آنها به ما نیاز دارند تا آن ترجمه را انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]کامپیوترها یک زبانه هستند: آن ها به ما نیاز دارند تا آن ترجمه را انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کامپیوترها یک زبانه هستند: آن ها به ما نیاز دارند تا آن ترجمه را انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Variation and Identity One of the chief foci of sociolinguistic interest in monolingual speakers is variation.
[ترجمه گوگل]تنوع و هویت یکی از کانون های اصلی علاقه اجتماعی-زبانی در سخنوران تک زبانه، تنوع است
[ترجمه ترگمان]تنوع و هویت یکی از کانون اصلی علاقه sociolinguistic در speakers یک متغیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنوع و هویت یکی از کانون اصلی علاقه sociolinguistic در speakers یک متغیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In fact, America is one of the most stubbornly monolingual nations on earth.
[ترجمه گوگل]در واقع، آمریکا یکی از سرسختانه ترین کشورهای تک زبانه روی زمین است
[ترجمه ترگمان]در واقع، آمریکا یکی از most ملل متحد روی زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در واقع، آمریکا یکی از most ملل متحد روی زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The current work focuses on the derivation of definition primitives from a monolingual dictionary.
[ترجمه گوگل]کار فعلی بر اشتقاق تعاریف اولیه از یک فرهنگ لغت تک زبانه متمرکز است
[ترجمه ترگمان]کار فعلی بر اشتقاق لغات از یک فرهنگ لغت یک زبانه متمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کار فعلی بر اشتقاق لغات از یک فرهنگ لغت یک زبانه متمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید