monoclonal antibody


(زیست شناسی) پادتن تک تاگی

جمله های نمونه

1. Stable class I molecules were recovered with the monoclonal antibody W6/3
[ترجمه گوگل]مولکول های کلاس I پایدار با آنتی بادی مونوکلونال W6/3 بازیابی شدند
[ترجمه ترگمان]کلاس پایدار من با آنتی بادی مونوکلونال W۶ \/ ۳ بازیابی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In addition the monoclonal antibody showed weak cross reactivity with epithelium.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این آنتی بادی مونوکلونال واکنش متقاطع ضعیفی با اپیتلیوم نشان داد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آنتی بادی مونوکلونال، واکنش پذیری عرضی ضعیف با بافت پوششی را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This monoclonal antibody shows no cross reactivity with transforming growth factor alpha.
[ترجمه گوگل]این آنتی بادی مونوکلونال هیچ واکنش متقابلی با فاکتور رشد تبدیل کننده آلفا نشان نمی دهد
[ترجمه ترگمان]این آنتی بادی مونوکلونال reactivity را با تبدیل عامل رشد آلفا نشان نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An irrelevant monoclonal antibody, J to human small intestinal brush border membranes served as a negative control.
[ترجمه گوگل]یک آنتی بادی مونوکلونال بی ربط، J به غشای مرزی برس روده کوچک انسان به عنوان یک کنترل منفی عمل می کند
[ترجمه ترگمان]آنتی بادی مونوکلونال irrelevant، J به غشا مرزی کوچک روده انسان، به عنوان یک کنترل منفی عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The data have been verified immunohistochemically using the monoclonal antibody Ki-67 to show a reduction in the labelling index.
[ترجمه گوگل]داده ها به صورت ایمونوهیستوشیمیایی با استفاده از آنتی بادی مونوکلونال Ki-67 برای نشان دادن کاهش در شاخص برچسب زدن تأیید شده اند
[ترجمه ترگمان]داده ها با استفاده از آنتی بادی مونوکلونال Ki، تایید شده اند تا کاهش در شاخص برچسب گذاری را نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The monoclonal antibody that we used is as sensitive to halofantrine as to its main metabolite, whose half-life exceeds 3 days.
[ترجمه گوگل]آنتی بادی مونوکلونالی که ما استفاده کردیم به اندازه متابولیت اصلی آن که نیمه عمر آن بیش از 3 روز است به هالوفانترین حساس است
[ترجمه ترگمان]آنتی بادی مونوکلونال که ما از آن استفاده کردیم، به اندازه متابولیت های اصلی اش، که نیمی از عمر آن از ۳ روز تجاوز می کند، حساس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Blots were probed with monoclonal antibody supernatant at a dilution of 1:
[ترجمه گوگل]بلات با مایع رویی آنتی بادی مونوکلونال در رقت 1 بررسی شد:
[ترجمه ترگمان]blots با آنتی بادی مونوکلونال antibody در رقیق شدگی ۱: بررسی شدند:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An alternative to the costly monoclonal antibody approach.
[ترجمه گوگل]جایگزینی برای رویکرد آنتی بادی مونوکلونال پرهزینه
[ترجمه ترگمان]یک جایگزین برای رویکرد آنتی بادی مونوکلونال آنتی بادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One monoclonal antibody is in development for potential use in the regeneration of corticospinal tract fibers resulting from an acute spinal injury.
[ترجمه گوگل]یک آنتی بادی مونوکلونال برای استفاده بالقوه در بازسازی فیبرهای دستگاه قشر نخاعی ناشی از آسیب حاد ستون فقرات در حال توسعه است
[ترجمه ترگمان]آنتی بادی مونوکلونال is، در حال توسعه برای استفاده بالقوه در بازسازی فیبرهای کولار است که از آسیب حاد ستون فقرات ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A photosensitizer coupled to the monoclonal antibody(MAb) can form photoimmunoconjugate, which has the capability of recognizing tumors.
[ترجمه گوگل]یک حساس کننده نوری همراه با آنتی بادی مونوکلونال (MAb) می تواند فتوایمونوکونژوگه را تشکیل دهد که توانایی تشخیص تومورها را دارد
[ترجمه ترگمان]آنتی بادی مونوکلونال coupled (MAb)می تواند photoimmunoconjugate را تشکیل دهد، که قابلیت تشخیص تومورها را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Monoclonal antibody produced by continuous perfusion culture was recovered and purified by expended bed adsorption chromatography.
[ترجمه گوگل]آنتی بادی مونوکلونال تولید شده توسط کشت پرفیوژن پیوسته با کروماتوگرافی جذبی بستر خالص سازی شد
[ترجمه ترگمان]آنتی بادی تولید شده توسط کشت مداوم perfusion به دست آمد و توسط کروماتوگرافی جذب سطحی صرف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Monoclonal antibody a hotspot in anticancer drugs again and displayed a brilliant prospect in market.
[ترجمه گوگل]آنتی بادی مونوکلونال بار دیگر نقطه داغی در داروهای ضد سرطان شد و چشم انداز درخشانی را در بازار به نمایش گذاشت
[ترجمه ترگمان]آنتی بادی monoclonal یک نقطه کانونی در داروهای ضد سرطانی است و یک چشم انداز درخشان در بازار نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Each monoclonal antibody is designed to bind to a specific antigen on the cancer cell.
[ترجمه گوگل]هر آنتی بادی مونوکلونال برای اتصال به آنتی ژن خاصی روی سلول سرطانی طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]هر آنتی بادی مونوکلونال to برای اتصال به آنتی ژن خاص در سلول سرطانی طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. METHODS: The monoclonal antibody based ICT assay was used to detect filarial antigens in the sera from bancroftian filariasis patients.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: از روش ICT مبتنی بر آنتی‌بادی مونوکلونال برای تشخیص آنتی‌ژن‌های فیلاریال در سرم بیماران بانکروفتین فیلاریازیس استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: سنجش آنتی بادی مونوکلونال based مبتنی بر antibody، برای تشخیص antigens filarial در the از bancroftian filariasis استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Hematoporphyrin derivative (HPD) was conjugated with a murine monoclonal antibody (3H against human gastric cancer through bovine serum albumin (BSA) as an intermediate.
[ترجمه گوگل]مشتق هماتوپورفیرین (HPD) با یک آنتی بادی مونوکلونال موش (3H در برابر سرطان معده انسان از طریق آلبومین سرم گاوی (BSA) به عنوان یک واسطه کونژوگه شد
[ترجمه ترگمان]مشتق Hematoporphyrin (HPD)با آنتی بادی مونوکلونال monoclonal (۳ H در برابر سرطان معده انسان از طریق آلبومین سرم گاوی (BSA)به عنوان واسط conjugated شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

آنتی بادی مصنوعی یا تک آنتی زن طراحی شده
monoclonal antibody ( زیست شناسی - پروتگان شناسی )
واژه مصوب: پادتن تک دودمان
تعریف: هریک از ایمونوگلوبولین هایی ( imunoglobulins ) که از یاخته های یک تاگ واحد به دست می آید

بپرس