monochrome

/ˈmɒnəkroʊm//ˈmɒnəkrəʊm/

(نقاشی یا عکس یا غیره که به یک رنگ و یا سایه های مختلف یک رنگ است) تک رنگه، تک فامه، یک رنگ

جمله های نمونه

1. We looked out over the grey, monochrome landscape.
[ترجمه گوگل]ما به منظره خاکستری و تک رنگ نگاه کردیم
[ترجمه ترگمان]به چشم انداز خاکستری و monochrome نگاه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The park in winter is a depressing monochrome brown.
[ترجمه گوگل]پارک در زمستان قهوه ای تک رنگ افسرده است
[ترجمه ترگمان]پارک در زمستان یک رنگ تک رنگ سیاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's monochrome from now on, friend.
[ترجمه گوگل]دوست عزیز از این به بعد تک رنگ است
[ترجمه ترگمان]از این به بعد، از حالا به بعد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A monochrome landscape, grey under a low grey sky, its horizons blurred by a grey haze.
[ترجمه گوگل]منظره‌ای تک رنگ، خاکستری زیر آسمان خاکستری کم رنگ، افق‌هایش با مه خاکستری تار شده است
[ترجمه ترگمان]یک چشم انداز monochrome، خاکستری زیر یک آسمان کوتاه خاکستری، که در افق با هاله ای از غبار خاکستری تار دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. McCullin still prefers to shoot in monochrome.
[ترجمه گوگل]مک کالین همچنان ترجیح می دهد به صورت تک رنگ عکاسی کند
[ترجمه ترگمان]McCullin هنوز ترجیح می دهد به تک رنگ (تک رنگ)عکس بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Colour images require more memory than monochrome ones and Paintbrush will drop into mono if Windows is running low on memory.
[ترجمه گوگل]تصاویر رنگی به حافظه بیشتری نسبت به تصاویر تک رنگ نیاز دارند و اگر حافظه ویندوز کم باشد، Paintbrush به حالت تک می‌افتد
[ترجمه ترگمان]تصاویر رنگی نیاز به حافظه بیشتری نسبت به تصاویر تک رنگ و Paintbrush دارند که در صورتی که ویندوز در حافظه پایین کشیده شود، در مونو رها خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A simple monochrome digital video camera is fitted to the hoe and trained on the crop just in front of the machine.
[ترجمه گوگل]یک دوربین فیلمبرداری دیجیتال تک رنگ ساده روی بیلنگ نصب شده و روی محصول درست در جلوی دستگاه آموزش داده می شود
[ترجمه ترگمان]یک دوربین ویدیویی دیجیتال ساده و ساده مجهز به the است و درست پیش از ماشین، بر روی محصول آموزش دیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There were some beautiful monochrome pictures of Yosemite.
[ترجمه گوگل]چند عکس تک رنگ زیبا از یوسمیتی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]برخی از تصاویر تک رنگ زیبایی از Yosemite وجود داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The development of graphic function is discussed when monochrome display and printer adapter are run for BASICA in PC/AT and PC/XT, i. e. MDA emulate CGA card.
[ترجمه گوگل]توسعه عملکرد گرافیکی زمانی مورد بحث قرار می گیرد که نمایشگر تک رنگ و آداپتور چاپگر برای BASICA در PC/AT و PC/XT اجرا شود ه کارت CGA شبیه سازی MDA
[ترجمه ترگمان]توسعه تابع گرافیکی هنگامی مورد بحث قرار می گیرد که نمای تک رنگ و آداپتور چاپگر برای BASICA در PC \/ AT یا PC \/ XT، i در حال اجرا هستند ای من کارت CGA را تقلید می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Few monochrome television engineers found it necessary to be knowledgeable about the subject of " light ".
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از مهندسان تلویزیون تک رنگ آگاهی در مورد موضوع "نور" را ضروری دانستند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از مهندسین تلویزیون تک رنگ وجود دارند که لازم است در مورد موضوع \"نور\" مطلع باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The minimalism of their lectrovisio? often monochrome, takes us to level zero of se orial perception.
[ترجمه گوگل]مینیمالیسم lectrovisio آنها؟ اغلب تک رنگ، ما را به سطح صفر ادراک شفاهی می برد
[ترجمه ترگمان]مینیمالیسم of (lectrovisio)آن ها؟ اغلب تک رنگ، ما را به سمت صفر درجه درک se می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Monochrome television machine Most avoid leaves incontinently repeatedly, close.
[ترجمه گوگل]دستگاه تلویزیون تک رنگ اکثراً از برگهای بی اختیار به طور مکرر اجتناب می کنند، بسته می شوند
[ترجمه ترگمان]ماشین تلویزیون تک رنگ اغلب از برگ ها به طور مکرر و به طور مکرر و نزدیک اجتناب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That is a Czechslovakian, pre-war, monochrome, low - budget movie.
[ترجمه گوگل]این یک فیلم چکسلواکی، قبل از جنگ، تک رنگ و کم هزینه است
[ترجمه ترگمان]این یک فیلم Czechslovakian، پیش از جنگ، تک رنگ، فیلم کوتاه بودجه بندی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Printing a black-and-white negative on to colour paper produces a similar monochrome effect.
[ترجمه گوگل]چاپ نگاتیو سیاه و سفید روی کاغذ رنگی، جلوه تک رنگ مشابهی را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]چاپ یک صفحه منفی سیاه و سفید بر روی کاغذ رنگی یک اثر تک رنگ مشابه ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] تک رنگ - تک فام - فیلم سیاه و سفید
[برق و الکترونیک] تک رنگ
[زمین شناسی] تک رنگ، تک فام در مورد صفحه های نمایشگر گوشی گوشی همراه که رنگ زمینه آنها آبی یا سبز و نوشته ها به رنگ سیاه هستند بکار می رود.
[ریاضیات] تکرنگ

انگلیسی به انگلیسی

• drawing in different shades of one color, artwork made with different shades of one color
of one color; of one wavelength
a monochrome painting is painted using only one colour in various shades; a technical term.
films, photographs, or televisions that are monochrome show black, white, and shades of grey, but no other colours; a technical term.

پیشنهاد کاربران

رنگهای هم طیف در یک کالیته رنگی
● سیاه و سفید
● تصویری که از ترکیب سایه های ( کم و زیاد شدن شدت رنگ ) تنها یک رنگ ( مخصوصا خاکستری ) تشکیل شده است.
کاشی تک رنگ

بپرس