mongrel

/ˈmʌŋɡrəl//ˈmʌŋɡrəl/

معنی: دو رگه، دو تخمه ای، پست نژاد
معانی دیگر: (معمولا با تداعی منفی) از نژاد یا تبار یا اصل یا خصوصیات ناسره، غیر اصیل، آمیخته تبار، (گیاه یا جانور) دورگه، پیوندی، دوتخمه، هرچیزی که از آمیختن سرسری دو چیز به دست آید

جمله های نمونه

1. a mongrel dog
سگ غیر اصیل

2. Some people call English a mongrel language because it is a mixture of old German and French.
[ترجمه گوگل]برخی از مردم انگلیسی را یک زبان ترکیبی می نامند زیرا ترکیبی از آلمانی و فرانسوی قدیمی است
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم زبان انگلیسی را یک زبان دورگه می نامند، زیرا ترکیبی از زبان آلمانی و فرانسوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The dog, an ungainly mongrel pup, was loping about the road.
[ترجمه گوگل]سگ، یک توله سگ ناخوشایند، در حال دویدن در جاده بود
[ترجمه ترگمان]سگ، توله سگ ungainly، همیشه به راه خود ادامه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The English word " television " is a mongrel because " tele " comes from Greek and " vision " from Latin.
[ترجمه گوگل]کلمه انگلیسی "TV" ترکیبی است زیرا "tele" از یونانی و "vision" از لاتین آمده است
[ترجمه ترگمان]واژه انگلیسی \"تلویزیون\" یک دورگه است، زیرا \"راه\" از زبان یونانی و \"بینایی\" برگرفته از لاتین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His patchy mongrel pants like an iris where shamrock fans forget to blur. Hot breath of August.
[ترجمه گوگل]شلوار ترکیبی تکه تکه‌ای او مانند عنبیه است که طرفداران شبدر فراموش می‌کنند تار شوند نفس گرم مرداد
[ترجمه ترگمان]شلوار تیره و تکه تکه شده او همچون یک عنبیه است که باعث می شود طرفداران شبدر محو شوند هوای گرم آگوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His neighbour's mongrel had the unfortunate habit of strolling next door and urinating in his police dog's food.
[ترجمه گوگل]همسایه‌اش عادت بدی داشت که در همسایگی قدم بزند و در غذای سگ پلیسش ادرار کند
[ترجمه ترگمان]دورگه His عادت بد برای قدم زدن در کنار در و ادرار در غذای سگ پلیس داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She's a mongrel really, but that's what Sebastian calls her.
[ترجمه گوگل]او واقعاً یک معتاد است، اما این چیزی است که سباستین او را صدا می کند
[ترجمه ترگمان]اون یه رگه رگه، اما این چیزیه که سباستین بهش زنگ میزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A gangling mixed breed of Labradors and mongrel hounds and terriers.
[ترجمه گوگل]نژاد مخلوطی از لابرادورها و سگهای شکاری و تریرها
[ترجمه ترگمان]در میان سگ های دورگه و سگ های دورگه و سگ های اسکیمو بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A stray mongrel appeared at the end of the alley, its body gaunt from years of neglect.
[ترجمه گوگل]در انتهای کوچه یک موغول ولگرد ظاهر شد که بدنش از سالها غفلت لاغر شده بود
[ترجمه ترگمان]یک دورگه سرگردان در انتهای کوچه ظاهر شد، بدنش از سال ها of لاغر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was a mad mongrel of a building, a Victorian folly lampooning the worst taste of several architectural ages.
[ترجمه گوگل]این یک ترکیب دیوانه از یک ساختمان بود، یک حماقت ویکتوریایی که بدترین طعم چندین عصر معماری را به باد می داد
[ترجمه ترگمان]این یک رگه دیوانه از یک ساختمان بود، حماقت ویکتوریا بدترین طعم آن سال ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Benny, her mongrel, foraging ahead.
[ترجمه گوگل]بنی، مختلط او، به دنبال غذا است
[ترجمه ترگمان]بنی \"، دورگه هاش داره دنبال\" میگرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. " Nah, " my dad said,'she's just a mongrel bitch. ".
[ترجمه گوگل]پدرم گفت: نه، او فقط یک عوضی است "
[ترجمه ترگمان]پدرم گفت: \" نه، او فقط یک سگ دورگه است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The mongrel presented his muzzle for scratching.
[ترجمه گوگل]مونگل پوزه خود را برای خاراندن ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]دورگه پوزه خود را برای چنگ زدن نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You're not gonna believe it. A mongrel mutt has broken into your car!
[ترجمه گوگل]باورت نمیشه یک موت قاتل وارد ماشین شما شده است!
[ترجمه ترگمان]باورت نمیشه یه سگ دورگه وارد ماشینت شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دو رگه (اسم)
hybrid, crossover, crossbreed, mongrel, crossbreeding, mulatto, half-blood, half-bred, half-caste

دو تخمه ای (صفت)
mongrel

پست نژاد (صفت)
mongrel

انگلیسی به انگلیسی

• cross breed of different organisms, hybrid; dog of a mixed breed (zoology, botany)
hybridized, cross-bred (botany, zoology)
a mongrel is a dog with parents of different breeds.

پیشنهاد کاربران

سگ بی اصل و نسب
حیوان دورگه
گیاه پیوندی
چیز التقاطی
به نقل از فرهنگ پویا

بپرس