mongolia

/mɒŋˈɡoʊlɪə//mɒŋˈɡəʊlɪə/

مغولستان (هم جمهوری مغولستان و هم استان مغولستان چین)

جمله های نمونه

1. Similar species of fish occur in Mongolia.
[ترجمه گوگل]گونه های مشابهی از ماهی ها در مغولستان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گونه های مشابهی از ماهی در مغولستان اتفاق می افتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He pulled back forces from Mongolia, and he withdrew from Afghanistan.
[ترجمه گوگل]او نیروهای خود را از مغولستان بیرون کشید و از افغانستان خارج شد
[ترجمه ترگمان]او نیروهای مغولستان را عقب کشید و او از افغانستان عقب نشینی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mongolia seemed an unlikely candidate as the pacesetter for political change in Asia.
[ترجمه گوگل]مغولستان کاندیدای بعید به نظر می‌رسید که سرعت‌بخش تغییرات سیاسی در آسیا باشد
[ترجمه ترگمان]مغولستان به نظر یک کاندیدای غیر محتمل به عنوان the برای تغییر سیاسی در آسیا به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mongolia, although poor, has considerable untapped resources of oil and minerals.
[ترجمه گوگل]مغولستان، اگرچه فقیر است، اما منابع دست نخورده قابل توجهی از نفت و مواد معدنی دارد
[ترجمه ترگمان]مغولستان، با این که فقیر است، منابع دست نخورده قابل توجهی از نفت و مواد معدنی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. China marches with Mongolia.
[ترجمه گوگل]چین با مغولستان راهپیمایی می کند
[ترجمه ترگمان]چین با مغولستان سفر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Genghis khan is Mongolia outstanding strategist, statesman, his Mongol the department at (120pushed for big sweat, establish the Mongol khanate.
[ترجمه گوگل]چنگیزخان استراتژیست برجسته مغولستان، سیاستمدار، مغول خود در وزارت (120 تحت فشار برای عرق بزرگ، تأسیس خانات مغول است
[ترجمه ترگمان]چنگیز خان یک استراتژیست برجسته، سیاست مدار، مغول، و مغول است که در (۱۲۰)به دلیل عرق ریختن بزرگ، خانات مغول را بنا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In western Mongolia they add variety to their diets with horsemeat.
[ترجمه گوگل]در مغولستان غربی با گوشت اسب به رژیم غذایی خود تنوع می دهند
[ترجمه ترگمان]در مغولستان غربی، آن ها انواع مختلفی را به رژیم غذایی خود با horsemeat اضافه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The view of the green valleys in Inner Mongolia is really fantastic.
[ترجمه گوگل]منظره دره های سبز در مغولستان داخلی واقعا فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]دیدن دره های سبز در مغولستان مرکزی واقعا خارق العاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thermal visbreaking of inner Mongolia oil-sand bitumen was conducted at several temperatures for different lengths of time in the laboratory.
[ترجمه گوگل]ویزاشکنی حرارتی قیر شن و ماسه نفت مغولستان داخلی در چندین دما برای مدت زمان های مختلف در آزمایشگاه انجام شد
[ترجمه ترگمان]visbreaking حرارتی قیر - ماسه های نرم مغولستان در چند درجه حرارت برای طول مختلف زمان در آزمایشگاه انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An airport in Baotou, Inner Mongolia, was forced to shut to prevent passenger jets crashing into a UFO, according to reports.
[ترجمه گوگل]بر اساس گزارش ها، یک فرودگاه در بائوتو، مغولستان داخلی، برای جلوگیری از برخورد جت های مسافربری با یک بشقاب پرنده، مجبور به تعطیلی شد
[ترجمه ترگمان]طبق گزارش ها، یک فرودگاه در Baotou، مغولستان داخلی، مجبور شد تا از برخورد جت های مسافربری به یک بشقاب پرنده جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The microscopic structure of salix mongolia were studied, and its fiber shapes andchemical components measured.
[ترجمه گوگل]ساختار میکروسکوپی سالیکس مغولستان مورد مطالعه قرار گرفت و اشکال فیبر و اجزای شیمیایی آن اندازه‌گیری شد
[ترجمه ترگمان]ساختار میکروسکوپی of مغولستان نیز مورد مطالعه قرار گرفت و اشکال الیاف آن مولفه های andchemical اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Chinese black granite, Mongolia black granite and forest green granite are chose for cascades.
[ترجمه گوگل]گرانیت سیاه چینی، گرانیت سیاه مغولستان و گرانیت سبز جنگلی برای آبشار انتخاب می شوند
[ترجمه ترگمان]گرانیت سیاه چینی، گرانیت سیاه مغولستان و گرانیت سبز جنگلی برای آبشار انتخاب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Female shooter Li Jie from Inner Mongolia failed the tests for propranolol, an anti-anxiety drug used to prevent trembling in events such as shooting and archery.
[ترجمه گوگل]تیرانداز زن لی جی از مغولستان داخلی در آزمایشات مربوط به پروپرانولول، یک داروی ضد اضطراب که برای جلوگیری از لرزش در حوادثی مانند تیراندازی و تیراندازی با کمان استفاده می شود، رد شد
[ترجمه ترگمان](Li Jie)، تیرانداز زن، از مغولستان مرکزی با استفاده از آزمایش ها propranolol، یک داروی ضد اضطراب که برای جلوگیری از لرزیدن در رویدادهایی مانند تیراندازی و تیراندازی استفاده شده بود، شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Six wethers of Inner Mongolia crossbred sheep fitted with Permanent cannulae into the rumen and duodenum were used.
[ترجمه گوگل]شش گوسفند آمیخته مغولستان داخلی با کانولهای دائمی در شکمبه و دوازدهه استفاده شد
[ترجمه ترگمان]شش wethers از sheep مغولستان مرکزی با cannulae دائمی در the و duodenum مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mongolian people's republic; inner mongolian autonomous region; region in eastern asia containing the mongoloid peoples
the state of mongolia is a country in central asia. it was ruled by china from 1691 until 1911. between 1911 and 1924, when the people's republic of mongolia was proclaimed, russia (later the soviet union) and china struggled for control. the ussr became the dominant influence. the mongolian people's revolutionary party (mprp) was the sole legal party from 1924 to 1990, when political parties were legalized. punsalmaagiyn ochirbat became the first president of mongolia in 1990 and puntsagiyn jasray became prime minister in 1992. mongolia exports coal, copper, timber, and hides. high inflation is a serious economic problem.

پیشنهاد کاربران

بپرس