moneyed

/ˈmʌnid//ˈmʌnɪd/

پولدار، دارا، به صورت پول، پولی، پولی the moneyed power of the gentry توان پولی نجبا، قدرت مالی نجبا

جمله های نمونه

1. the moneyed power of the gentry
توان پولی نجبا،قدرت مالی نجبا

2. he comes from a moneyed family
او از خانواده ی پولداری است.

3. The Duke resents being seen as a moneyed idler.
[ترجمه گوگل]دوک از اینکه به عنوان یک بیکار پولدار دیده می شود، خشمگین است
[ترجمه ترگمان]دوک از اینکه به عنوان یک تنبل اهل پول دار دیده می شود خوشحال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His few educated or moneyed followers came from among people rendered marginal by ethnicity or factional misfortune.
[ترجمه گوگل]تعداد اندک پیروان تحصیل کرده یا پولدار او از میان افرادی بودند که به دلیل قومیت یا بدبختی جناحی به حاشیه رانده شده بودند
[ترجمه ترگمان]چند تن از افراد تحصیل کرده و پول دار از میان مردمی می آمدند که به واسطه قومیت یا بدبختی جناحی در نظر گرفته می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By the moneyed masses, the New People.
[ترجمه گوگل]توسط توده های پولدار، مردم جدید
[ترجمه ترگمان]مردم جدید، مردم جدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The industrial revolution was creating a new moneyed class, much of it in the North and Midlands.
[ترجمه گوگل]انقلاب صنعتی در حال ایجاد طبقه پولدار جدید بود که بیشتر آن در شمال و میدلندز بود
[ترجمه ترگمان]انقلاب صنعتی در حال ایجاد یک طبقه پول دار جدید بود که بیشتر آن در مناطق شمالی و جنوبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For the moneyed and the merely curious, stalls and kiosks were filled to overflowing.
[ترجمه گوگل]برای پولدارها و صرفاً کنجکاوها، دکه ها و کیوسک ها پر شده بود
[ترجمه ترگمان]برای خانواده پولداری از خانواده پولداری بود، و فقط stalls و kiosks، که پر از overflowing بود، پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She had been a moneyed wench from parents who had made their fortune in fish and chips.
[ترجمه گوگل]او پولدار پدر و مادری بود که ثروت خود را با ماهی اند چیپس به دست آورده بودند
[ترجمه ترگمان]او یک دختر پولداری بود که از پدر و مادرش ثروتمند شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Moneyed Chinese have been working hard to trade their renminbi for anything from Vancouver condos to beachfront villas in Vietnam for good reason.
[ترجمه گوگل]چینی‌های پولدار سخت تلاش کرده‌اند تا رنمینبی خود را با هر چیزی از آپارتمان‌های ونکوور گرفته تا ویلاهای ساحلی در ویتنام مبادله کنند
[ترجمه ترگمان]چینی ها برای تجارت هر چیزی از آپارتمان های ونکوور تا آپارتمان های ساحلی در ویتنام به دلیل خوبی کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was not a moneyed man.
[ترجمه گوگل]او مرد پولدار نبود
[ترجمه ترگمان]اون پول دار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I do not know he is the most moneyed all over the world.
[ترجمه گوگل]من نمی دانم او پردرآمدترین در سراسر جهان است
[ترجمه ترگمان]نمی دانم او از همه اهل دنیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Young shouts of moneyed voices in Clive Kempthorpe's rooms.
[ترجمه گوگل]فریادهای جوان از صداهای پولدار در اتاق های کلایو کمپتورپ
[ترجمه ترگمان]فریادهای جوان پولداری از پولداری که در اتاق کلایو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bonaventure is a beautiful necropolis where the storied and moneyed of Savannah live in perpetual care.
[ترجمه گوگل]Bonaventure یک گورستان زیبا است که در آن افراد مشهور و ثروتمند ساوانا در مراقبت دائمی زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]Bonaventure یک گورستان زیبا است که در آن the و ثروتمندان ساوانا در مراقبت دائمی زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But intelligence could not possibly be reserved for the washed and moneyed classes.
[ترجمه گوگل]اما نمی‌توان هوش و ذکاوت را برای طبقات شسته شده و پولدار در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]اما این اطلاعات احتمالا برای طبقات مرفه و پول دار ذخیره نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• wealthy; of money; in possession of a great deal of money

پیشنهاد کاربران

مثال؛
She comes from a moneyed family, so she’s used to a life of luxury.
In a conversation about expensive hobbies, someone might say, “Only the moneyed can afford to collect rare art. ”
A person might comment, “I wish I were moneyed so I could travel the world. ”
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : monetize
✅️ اسم ( noun ) : money / mometarism / monetarist / monetization
✅️ صفت ( adjective ) : monetary / monetarist / moneyed ( monied )
✅️ قید ( adverb ) : monetarily
پولدار
Rich
Wealthy
( Loaded ( slang
( Flush ( informal
Big shot
Fat cat
Deep pocket

Moneyed پولدار
Moneyless بی پول

بپرس