1. money and fame are but rags
پول و شهرت ارزشی ندارد.
2. money and fame have depraved her
پول و شهرت او را منحرف کرده است.
3. money became a cause of tension between those two brothers
پول،سبب کدورت میان آن دو برادر شد.
4. money can't buy good health
پول سلامتی نمی آورد (نمی خرد).
5. money designed to be given to the poor
پولی که برای دادن به مستمندان منظور شده بود
6. money does not bring happiness
پول،خوشی نمی آورد.
7. money doesn't bring happiness
پول خوشحالی نمی آورد.
8. money doesn't count
پول مهم نیست.
9. money doesn't help, it's love that counts
پول به درد نمی خورد،عشق مهم است.
10. money for paying rent
پول برای پرداخت اجاره
11. money for the sustenance of the poor
پول برای نگهداری مسکینان
12. money gains interest
پول بهره می دهد (به پول بهره تعلق می گیرد).
13. money gave her the start she needed
پول،کمکی را که (او) نیاز داشت به او داد.
14. money has been the cause of the two old friends' estrangement
پول علت بیگانگی دو دوست دیرین شده است.
15. money helps to smooth away many problems
پول در برطرف کردن بسیاری از مشکلات موثر است.
16. money is a separate issue and should not be discussed here
پول مطلب مجزایی است و نباید در اینجا مورد بحث قرار گیرد.
17. money is an important consideration in this case
در این مورد پول عامل مهمی است.
18. money is everything to him
پول برایش مهم است.
19. money is expendable, but not life
از پول می شود صرف نظر کرد ولی از زندگی نه.
20. money is his god
خدای او پول است.
21. money is not the answer to every problem
پول چاره ی هر دردی نیست.
22. money is not the be-all and end-all of life
پول همه چیز نیست (مهمترین چیز زندگی نیست).
23. money is not the panacea that you think!
پول آنطور که تو فکر می کنی حلال مشکلات نیست !
24. money is only a secondary concern
پول فقط یک مطلب فرعی است.
25. money is the key to the company's problems
پول حلال مشکلات شرکت است.
26. money is the root of all evil
پول ریشه ی همه ی اهریمنی ها است
27. money is too sandy a foundation on which to base a marriage
پول شالوده ی لرزانی است که نمی توان ازدواج را بر آن استوار کرد.
28. money makes no difference but good health does
پول مهم نیست ولی تندرستی مهم است.
29. money means little to him
پول برای او اهمیت زیادی ندارد.
30. money per se is neither good nor bad
پول فی نفسه نه خوب است و نه بد.
31. money played a small role in their divorce
پول در طلاق آنها نقش ناچیزی داشت.
32. money reserved for emergencies
پولی که برای ناگه آیندها (موارد اضطراری) پس انداز شده است
33. money should not blot out everything else
پول نباید چیزهای دیگر را از نظر محو کند.
34. money spent to little purpose
پولی که بیهوده خرج می شود
35. money was not mentioned
حرفی از پول به میان نیامد.
36. money doesn't grow on trees
پول روی درخت سبز نمی شود
37. money order
حواله
38. money talks
پول همه کس را به حرف می آورد
39. cheap money
پول با بهره ی نازل
40. counterfeit money
پول جعلی
41. current money
پول در گردش،پول رایج
42. easy money
پول ارزان،پول کم بهره،پول مفت
43. easy money policy
سیاست گشایش پولی
44. gate money
(به ویژه مسابقه ی ورزشی) جمع پول دریافتی از محل فروش بلیط
45. good money
پول غیر تقلبی،پول خوب
46. graft money
پول اختلاس شده
47. hard-earned money
پولی که بسختی به دست آمده است
48. his money grew threefold
پولش سه برابر (بیشتر) شد.
49. ill-gotten money
ثروت نامشروع
50. more money was appropriated for building schools
پول بیشتری برای ساختن مدرسه اختصاص داده شد.
51. my money is riding on that black horse
پول من روی آن اسب سیاه شرط بندی شده است.
52. our money didn't last long
پول ما زود تمام شد.
53. paper money that is inconvertible to gold
اسکناسی که قابل تبدیل به طلا نیست
54. plastic money
کارت اعتباری
55. prize money
پول جایزه
56. put money in thy purse!
(شکسپیر) پول در کیسه ات بگذار!
57. queer money
پول جعلی
58. the money earmarked for the building of a dormitory
پولی که برای ساختن خوابگاه تخصیص داده شده است
59. the money is all but gone
پول ما تقریبا تمام شده.
60. the money remaining in my pocket
پول باقیمانده در جیبم
61. the money was supplied from his own private purse
پول از محل منابع مالی خودش تامین شد.
62. the money was to be divided fifty-fifty between the two men
قرار بود پول میان آن دو مرد بطور برابر تقسیم شود.
63. the money which he earned
پول هایی که او به دست آورد.
64. the money will be held in trust for you until you're 21
تا وقتی که به سن 21 سالگی برسی این پول به امانت برایت نگهداری خواهد شد.
65. the money you pay will count toward your pension
پولی که می دهید به حساب بازنشستگی شما افزوده خواهد شد.
66. this money is of recent coinage
این پول تازگی ضرب شده است.
67. tight money
پول کمیاب،پول گران
68. unlawful money
پول حرام
69. your money will be returned upon request
به محض درخواست پول شما پس داده خواهد شد.
70. coin money
1- سکه زدن،ضرب کردن 2- (خودمانی) یکدفعه در آمد زیادی پیدا کردن،پول زیاد به چنگ آوردن