monetise

جمله های نمونه

1. But Google, too, only found a way to "monetise" its service after it had become popular.
[ترجمه گوگل]اما گوگل نیز تنها پس از محبوب شدن سرویس خود راهی برای «درآمدزایی» پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]اما گوگل هم تنها راهی پیدا کرد تا خدمات خود را بعد از محبوبیت پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. "We would like more family owners of German businesses who, when they feel some need to monetise their business, think of Berkshire Hathaway," he said.
[ترجمه گوگل]او گفت: «ما دوست داریم که صاحبان خانواده‌های کسب‌وکارهای آلمانی که وقتی احساس می‌کنند نیاز به کسب درآمد از کسب‌وکارشان دارند، به برکشایر هاتاوی فکر کنند »
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" ما از مالکان خانوادگی بیشتری می خواهیم که زمانی که احساس می کنند نیاز به سرمایه گذاری مجدد دارند، به of Hathaway فکر کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Google-owned video sharing site has more than tripled the amount of views it is now able to monetise, since the same period last year.
[ترجمه گوگل]سایت اشتراک‌گذاری ویدیوی متعلق به گوگل نسبت به مدت مشابه سال گذشته، بیش از سه برابر تعداد بازدیدهایی را که اکنون می‌تواند کسب درآمد کند، افزایش داده است
[ترجمه ترگمان]سایت به اشتراک گذاری ویدیو گوگل در حال حاضر بیش از سه برابر شده است، اما از همان دوره در سال گذشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "Companies are building up as many followers as they can and trying to monetise them in the future, " he added.
[ترجمه گوگل]او افزود: «شرکت‌ها تا آنجایی که می‌توانند فالوورهای زیادی ایجاد می‌کنند و سعی می‌کنند در آینده از آنها کسب درآمد کنند
[ترجمه ترگمان]او افزود: \" شرکت ها تا آنجا که می توانند پیروان زیادی می سازند و می کوشند تا آن ها را در آینده کنترل کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "The non-game applications will generate the traffic, and we can provide an advertising platform to help them monetise, and share revenue in that process," Mr Lau said.
[ترجمه گوگل]آقای لاو گفت: «برنامه‌های غیربازی ترافیک ایجاد می‌کنند و ما می‌توانیم یک پلتفرم تبلیغاتی برای کمک به کسب درآمد و تقسیم درآمد در این فرآیند فراهم کنیم
[ترجمه ترگمان]آقای لایو گفت: \" برنامه های non ترافیک را تولید می کنند و ما می توانیم یک پلت فرم تبلیغاتی برای کمک به آن ها فراهم کنیم و درآمد خود را در این فرآیند به اشتراک بگذاریم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mint money; authorize money for legal use; giving the character of money to (also monetize)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : monetize
✅️ اسم ( noun ) : money / mometarism / monetarist / monetization
✅️ صفت ( adjective ) : monetary / monetarist / moneyed ( monied )
✅️ قید ( adverb ) : monetarily
پولی سازی - پولی کردن

بپرس