monetary policy

جمله های نمونه

1. Domestic conditions did not justify a loosening of monetary policy.
[ترجمه گوگل]شرایط داخلی کاهش سیاست پولی را توجیه نمی کند
[ترجمه ترگمان]شرایط داخلی باعث سست شدن سیاست پولی نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some countries tighten monetary policy to avoid inflation.
[ترجمه گوگل]برخی کشورها برای جلوگیری از تورم، سیاست های پولی را سخت تر می کنند
[ترجمه ترگمان]برخی کشورها سیاست پولی را برای جلوگیری از تورم افزایش داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The current monetary policy is strangling the economy.
[ترجمه گوگل]سیاست پولی فعلی اقتصاد را خفه می کند
[ترجمه ترگمان]سیاست پولی کنونی در حال خفه کردن اقتصاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. U. S. authorities have not yet indicated their monetary policy plans.
[ترجمه گوگل]مقامات ایالات متحده هنوز برنامه های سیاست پولی خود را نشان نداده اند
[ترجمه ترگمان]u S مقامات هنوز برنامه های سیاست پولی خود را نشان نداده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We need a more supple monetary policy.
[ترجمه گوگل]ما به یک سیاست پولی انعطاف‌پذیرتر نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]ما به یک سیاست پولی نرم تری نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The project assesses the impact of monetary policy on the changing structure of the banking industry on both prices and incomes.
[ترجمه گوگل]این پروژه تأثیر سیاست پولی را بر ساختار متغیر صنعت بانکداری بر قیمت ها و درآمدها ارزیابی می کند
[ترجمه ترگمان]این پروژه تاثیر سیاست پولی در مورد تغییر ساختار صنعت بانکداری بر روی هم قیمت ها و هم درآمد را ارزیابی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This has often led him to tighten monetary policy while everybody around was urging him to ease.
[ترجمه گوگل]این امر اغلب او را به تشدید سیاست های پولی سوق می دهد در حالی که همه اطرافیان از او می خواستند که تسهیل کند
[ترجمه ترگمان]این مساله باعث شد تا او سیاست پولی را افزایش دهد در حالی که همه افراد در اطراف او را تشویق می کردند تا آرامش خود را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No attempt should be made to use monetary policy to offset any disturbances which may occur from time to time.
[ترجمه گوگل]هیچ تلاشی برای استفاده از سیاست پولی برای خنثی کردن هرگونه اختلالی که ممکن است هر از گاهی رخ دهد، نباید انجام شود
[ترجمه ترگمان]هیچ تلاشی نباید برای استفاده از سیاست پولی برای خنثی کردن هر گونه آشوب که ممکن است از زمان به زمان رخ دهد، صورت گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Keynesian and monetarist attitudes towards monetary policy Keynesians and monetarists give very different answers to these questions.
[ترجمه گوگل]نگرش های کینزی و پول گرایی نسبت به سیاست پولی کینزی ها و پول گرایان پاسخ های بسیار متفاوتی به این پرسش ها می دهند
[ترجمه ترگمان]رویکردهای Keynesian و monetarist نسبت به سیاست پولی Keynesians و monetarists پاسخ های بسیار متفاوتی به این پرسش ها می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Environmental laws may also slow the effect of monetary policy by lengthening construction periods.
[ترجمه گوگل]قوانین زیست محیطی همچنین ممکن است با طولانی کردن دوره ساخت و ساز، تأثیر سیاست پولی را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]قوانین زیست محیطی نیز ممکن است تاثیر سیاست پولی را با طولانی کردن دوره های ساخت وساز کند کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Government attitudes towards monetary policy have undergone enormous changes since 194
[ترجمه گوگل]نگرش دولت نسبت به سیاست پولی از سال 194 دستخوش تغییرات عظیمی شده است
[ترجمه ترگمان]نگرش دولت نسبت به سیاست پولی از زمان ۱۹۴ به بعد دست خوش تغییرات عظیمی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Monetary policy was relegated to the fairly minor role of preventing excessive fluctuations in interest rates.
[ترجمه گوگل]سیاست پولی به نقش نسبتاً جزئی جلوگیری از نوسانات بیش از حد در نرخ‌های بهره واگذار شد
[ترجمه ترگمان]سیاست پولی به نقش نسبتا کوچکی در پیش گیری از نوسانات بیش از حد در نرخ های بهره تنزل یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Monetary policy is now geared to the exchange rate, not to domestic demand.
[ترجمه گوگل]سیاست پولی اکنون بر اساس نرخ ارز است نه تقاضای داخلی
[ترجمه ترگمان]سیاست پولی در حال حاضر با نرخ ارز متناسب است و نه به تقاضای داخلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There would be no subsidiarity in monetary policy.
[ترجمه گوگل]هیچ تبعیتی در سیاست پولی وجود نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]هیچ subsidiarity در سیاست پولی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Monetary policy was eased in order to avoid a downturn or recession.
[ترجمه گوگل]سیاست پولی به منظور جلوگیری از رکود یا رکود کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]سیاست پولی به منظور جلوگیری از رکود اقتصادی و رکود اقتصادی کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• policy of a country or central bank in regards to money, amount of involvement which a government has on the market activity by influencing the level of export

پیشنهاد کاربران

سیاست پولی
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
سیاست های پولی
سیاست پولی را می توان به عنوان مجموعه قوانینی تعریف کرد که بانک مرکزی یک کشور برای کنترل عرضه پول وضع می کند.
The government launched an inquiry into the work of the Monetary Policy Committee
سیاست های پولی

بپرس