monad

/ˈmoʊnæd//ˈməʊnæd/

معنی: اتم، تک، یکه، واحد، جوهر الهی
معانی دیگر: موناد، ذره ی زنده، جوهر فرد، وحدت فرد، هر چیز ساده و نادیدنی، (زیست شناسی) تکی، تکساز واره، (شیمی) اتم یا ماده یا ریشه ی یک ظرفیتی، تک ارزه، ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است

جمله های نمونه

1. Yet while the monad may be defined as force, monads do not manifest themselves in the phenomenal world.
[ترجمه گوگل]با این حال، در حالی که موناد ممکن است به عنوان نیرو تعریف شود، مونادها خود را در دنیای پدیداری نشان نمی دهند
[ترجمه ترگمان]با این حال، در حالی که موناد monad ممکن است به عنوان نیرو تعریف شود، مونادها خود را در جهان پدیداری نمی یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For Leibniz, a Monad is part of a fundamental multiplicity and each one, within its heart, carries all the information of the universe in a single, stable form.
[ترجمه گوگل]از نظر لایب نیتس، یک موناد بخشی از یک کثرت اساسی است و هر یک، در قلب خود، تمام اطلاعات جهان را به شکلی واحد و پایدار حمل می کند
[ترجمه ترگمان]برای لایبنیتز، Monad بخشی از تعدد بنیادی است و هر یک، در قلب خود، همه اطلاعات جهان را به شکلی واحد و با ثبات حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I am not a monad master by any means, but I feel similarly about mondads as I do about multi-methods and macros.
[ترجمه گوگل]من به هیچ وجه استاد موناد نیستم، اما در مورد موندادها به همان شکلی که در مورد چند روش و ماکرو احساس می کنم، احساس می کنم
[ترجمه ترگمان]من به هیچ وجه \"موناد\" نیستم، اما در مورد mondads همان کاری را می کنم که در مورد چند روش و macros انجام می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Idea is the essence of Monad, the appearance of Monad is things, it is the appearance of the different Monads prove that the continuity of world.
[ترجمه گوگل]ایده جوهره موناد است، ظاهر موناد چیزهاست، ظاهر مونادهای مختلف است که تداوم جهان را ثابت می کند
[ترجمه ترگمان]ایده، ماهیت of است، ظاهر of اشیا است، و این ظاهر of متفاوت است که ثابت می کند تداوم جهان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We haven't used the state monad, but there are lots of other useful monads.
[ترجمه گوگل]ما از موناد ایالتی استفاده نکرده‌ایم، اما تعداد زیادی موناد مفید دیگر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]ما از موناد دولتی استفاده نکرده ایم، اما چیزهای بسیار مفید دیگری نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Post-Modern agnosticism stressed the monad of subject world by attempting to transcend the dichotomy of subject and object, which is an extreme agnosticism.
[ترجمه گوگل]آگنوستیسیسم پست مدرن با تلاش برای فراتر رفتن از دوگانگی سوژه و ابژه، که یک آگنوستیک افراطی است، بر موناد جهان سوژه تأکید کرد
[ترجمه ترگمان]Post مدرن - \"موناد of\" را با تلاش برای فراتر رفتن از دوگانگی موضوع و موضوع، که an افراطی است، مورد تاکید قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this way, from the spirit of Monad, Leibniz establish his Theory of Substance.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب لایب نیتس از روح موناد نظریه جوهر خود را پایه گذاری کرد
[ترجمه ترگمان]لایبنیتز، به این ترتیب، از روح Monad، نظریه ماده را دایر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There are twelve Monad, each representing a race having survived the divine wars as mortal.
[ترجمه گوگل]دوازده موناد وجود دارد که هر کدام نشان دهنده نژادی است که از جنگ های الهی به عنوان فانی جان سالم به در برده است
[ترجمه ترگمان]دوازده Monad وجود دارد که هر کدام یک نژاد دارند که از جنگ های آسمانی به عنوان فنا جان سالم به در برده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Since Pythagorean put forward the concept of monad, then indivisibles have appeared in mathematics lasted for twenty-five hundred years or more.
[ترجمه گوگل]از زمانی که فیثاغورث مفهوم موناد را مطرح کرد، پس از آن تقسیم ناپذیرها در ریاضیات به مدت بیست و پانصد سال یا بیشتر دوام آوردند
[ترجمه ترگمان]Since مفهوم موناد، را به جلو نهاد، آنگاه indivisibles در ریاضیات به مدت بیست و پنج سال یا بیشتر دوام یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All monads are in a "pre-established harmony" with each other and with God, the supreme monad.
[ترجمه گوگل]همه مونادها با یکدیگر و با خدا، موناد برتر، در «هماهنگی از پیش تعیین شده» هستند
[ترجمه ترگمان]همه مونادها، در یک \"هماهنگی پیش تعیین شده\" با یکدیگر و با خدا، عالی ترین موناد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the same way, intelligence at DNA's level designed and fabricated from monad to multi-cell being then to human.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، هوش در سطح DNA از موناد تا چند سلولی و سپس به انسان طراحی و ساخته شد
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، هوش در سطح DNA طراحی شده و از موناد to به چند سلولی که در آن زمان به انسان تبدیل شده بود، ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Now besides this principle of change there must also be in the monad a variety which changes. This variety constitutes, so to speak, the specific nature and the variety of the simple substances.
[ترجمه گوگل]حال در کنار این اصل تغییر، باید تنوعی نیز در موناد وجود داشته باشد که تغییر کند این تنوع، به اصطلاح، ماهیت خاص و تنوع مواد ساده را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]حال علاوه بر این اصل تغییر باید در monad وجود داشته باشد که تغییر می کند این تنوع، به اصطلاح، طبیعت خاص و انواع مواد ساده را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The experiment showed that ISSR marker could distinguish the difference of monad strains to avoid the blindness and repetitiveness and to effectively reduce the workload.
[ترجمه گوگل]آزمایش نشان داد که نشانگر ISSR می‌تواند تفاوت سویه‌های موناد را تشخیص دهد تا از کوری و تکراری جلوگیری کند و به طور موثر حجم کار را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]آزمایش نشان داد که نشانگر ISSR می تواند تفاوت monad را تشخیص دهد تا از کوری و repetitiveness اجتناب کند و به طور موثر حجم کار را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In such a state the soul does not sensibly differ at all from a simple monad.
[ترجمه گوگل]در چنین حالتی روح با یک موناد ساده تفاوت معقولی ندارد
[ترجمه ترگمان]در چنین حالتی روح با آنچه در موناد ساده ای نیست فرق ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In addition, Leibniz believes that the material world is also actual composed of Monads, dominant Monad in things determines the nature of things.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، لایب نیتس معتقد است که جهان مادی نیز بالفعل از مونادها تشکیل شده است، موناد غالب در اشیا ماهیت اشیاء را تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، لایبنیتز معتقد است که جهان مادی نیز واقعی از monads، Monad غالب در چیزها ماهیت اشیا را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اتم (اسم)
atom, monad, mote, atomy

تک (اسم)
run, monad

یکه (اسم)
unit, monad, lone person

واحد (اسم)
measure, one, unit, unity, monad, plank, module

جوهر الهی (اسم)
monad

تخصصی

[سینما] واحد

انگلیسی به انگلیسی

• single-celled organism (biology); flagellated protozoan (biology); atom or radical with the value of one (chemistry); inseparable metaphysical entity (philosophy)

پیشنهاد کاربران

بپرس