1. The party's seventeenth conference momentously explicated on our country's national relations for the new period and new stage.
[ترجمه گوگل]در هفدهمین کنفرانس حزب، مناسبات ملی کشورمان برای دوره جدید و مرحله جدید به شکلی مهم تبیین شد
[ترجمه ترگمان]کنفرانس هفدهم این حزب، momentously explicated را در رابطه با روابط ملی کشورمان برای دوره جدید و مرحله جدید برگزار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کنفرانس هفدهم این حزب، momentously explicated را در رابطه با روابط ملی کشورمان برای دوره جدید و مرحله جدید برگزار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Even more momentously, we no longer need husbands to have children, nor do we have to have children if we don't want to.
[ترجمه گوگل]مهمتر از آن، ما دیگر برای بچه دار شدن نیازی به شوهر نداریم و اگر نخواهیم مجبور نیستیم بچه دار شویم
[ترجمه ترگمان]حتی more، ما دیگر نیازی به شوهر داشتن برای بچه دار شدن نداریم، و اگر نمی خواهیم، باید بچه داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی more، ما دیگر نیازی به شوهر داشتن برای بچه دار شدن نداریم، و اگر نمی خواهیم، باید بچه داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. What she means by her foundation are her legs which represent cities like that of Zhuzhou and Hengyang. Strong and fast, ever growing, and developing momentously .
[ترجمه گوگل]منظور او از پایه و اساس پاهایش است که نشان دهنده شهرهایی مانند ژوژو و هنگ یانگ است قوی و سریع، همیشه در حال رشد و توسعه چشمگیر
[ترجمه ترگمان]چیزی که او از پایه و اساس خود به دست می آورد، پاهایش است که نشان می دهد شهرهایی مانند that و Hengyang قوی و سریع رشد می کند، رشد می کند و رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چیزی که او از پایه و اساس خود به دست می آورد، پاهایش است که نشان می دهد شهرهایی مانند that و Hengyang قوی و سریع رشد می کند، رشد می کند و رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If the foremost duty of a president, as US commander-in-chief, is to protect the American people from murderous attack by foreign enemies, then Bush clearly failed momentously on 11 September 200
[ترجمه گوگل]اگر مهمترین وظیفه یک رئیس جمهور، به عنوان فرمانده کل ایالات متحده، محافظت از مردم آمریکا در برابر حملات قاتلانه دشمنان خارجی باشد، پس بوش آشکارا در 11 سپتامبر 200 به طرز چشمگیری شکست خورد
[ترجمه ترگمان]اگر مهم ترین وظیفه یک رئیس جمهور، به عنوان فرمانده کل آمریکا، حفاظت از مردم آمریکا از حمله مرگبار به دشمنان خارجی باشد، پس بوش به وضوح در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر مهم ترین وظیفه یک رئیس جمهور، به عنوان فرمانده کل آمریکا، حفاظت از مردم آمریکا از حمله مرگبار به دشمنان خارجی باشد، پس بوش به وضوح در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It has started membership negotiations with Croatia and, most momentously, with Turkey.
[ترجمه گوگل]این کشور مذاکرات عضویت را با کرواسی و مهمتر از همه با ترکیه آغاز کرده است
[ترجمه ترگمان]این کشور مذاکرات عضویت خود را با کرواسی و، ها با ترکیه آغاز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کشور مذاکرات عضویت خود را با کرواسی و، ها با ترکیه آغاز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید