mom

/ˈmɑːm//mɒm/

(عامیانه) مادر، مام

جمله های نمونه

1. Mom, what did you fix for dinner?
[ترجمه ارشاد] مامان واسه شام چی آماده کردی ؟
|
[ترجمه ارشاد کوهی] مامان واسه ( برای ) شام چی آماده کردی؟😘
|
[ترجمه A] مامان برای شام غذا چی درست کردی ؟
|
[ترجمه mj] مامان، چه چیزی برای شام حاضر ( آماده ) کردی؟
|
[ترجمه mahdi] مامان برای شام چی درست کردی؟
|
[ترجمه هانیه] مادر برای شام چه آماده کرده ای؟
|
[ترجمه پرنیا] مامان، شام چی درست کردی؟
|
[ترجمه Mellllli] مامان برای شام چی آماده کردی ( درست کردی ) ؟
|
[ترجمه گوگل]مامان شام چی درست کردی؟
[ترجمه ترگمان]مامان، واسه شام چی درست کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mom, can I go over to Lisa's house?
[ترجمه ارشاد] مامان میتونم به خانه لیزا برم
|
[ترجمه آیسا] مامان میتونم خونه لیسا برم
|
[ترجمه هانیه] مادر جان من می توانم به خانه ی حلما جون بروم ؟
|
[ترجمه معلم زبان] مامان میتونم من برم به خونه لیسا؟
|
[ترجمه گوگل]مامان میتونم برم خونه لیزا؟
[ترجمه ترگمان]مامان، میتونم برم خونه لیسا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thanks for being such a good mom.
[ترجمه گوگل]ممنون که مامان خوبی هستی
[ترجمه ترگمان] ممنون که مامان خوبی بودی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Your mom showed me ur baby pictures.
[ترجمه گوگل]مامانت عکس های بچه ات را به من نشان داد
[ترجمه ترگمان] مامانت عکس بچه تو رو نشونم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We sneaked out while Jessie's mom wasn't looking.
[ترجمه گوگل]ما مخفیانه بیرون آمدیم در حالی که مادر جسی نگاه نمی کرد
[ترجمه ترگمان]ما دزدکی رفتیم بیرون در حالی که مامان جسی نگاه نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'll send Mom a photo of Sammy.
[ترجمه Amirkhosro] من عکس سمی را برای مادر میفرستم
|
[ترجمه فاطمه] من برای مامانم یک عکس از سامی می فرستم
|
[ترجمه گوگل]من عکس سامی را برای مامان می فرستم
[ترجمه ترگمان] یه عکس از \"سمی\" می فرستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. 'You naughty girl!' Mom said, wagging her finger at me.
[ترجمه گوگل]"تو دختر شیطان!" مامان گفت و انگشتش را برایم تکان داد
[ترجمه ترگمان]دختر شیطون مادرم در حالی که انگشتش را به طرف من تکان می داد گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She lives with her mom and dad.
[ترجمه گوگل]او با مادر و پدرش زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]اون با پدر و مادرش زندگی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Aw, gee, Mom, do we have to go?
[ترجمه گوگل]اوه، مامان، باید بریم؟
[ترجمه ترگمان]وای مامان، ما باید بریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I used to stay up late with my mom and watch movies.
[ترجمه گوگل]من تا دیروقت پیش مامانم بیدار بودم و فیلم می دیدم
[ترجمه ترگمان]من قدیما با مامانم و فیلم نگاه می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My mom was the one who mediated between Zelda and her mom.
[ترجمه گوگل]مامان من کسی بود که بین زلدا و مامانش واسطه شد
[ترجمه ترگمان]مادرم تنها کسی بود که بین Zelda و مامانش زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mom, what did you make for dinner?
[ترجمه گوگل]مامان شام چی درست کردی؟
[ترجمه ترگمان]مامان، واسه شام چی درست کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I leave junior with Mom when I'm at work.
[ترجمه گوگل]وقتی سر کار هستم با مامان میرم
[ترجمه ترگمان]وقتی سر کار هستم، بچه را با مامان تنها می گذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mom! Davey's pulling my hair!
[ترجمه گوگل]مامان! دیوی موهایم را می کشد!
[ترجمه ترگمان]! مامان دیوی موهایم را می کشد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: mixed of media
موضوع: کامپیوتر
به دنیای اینترنت که مجموعه ای است از مدیا ها میگویند.

انگلیسی به انگلیسی

• mother (informal)
someone's mom is their mother; used in american english.

پیشنهاد کاربران

مثال:
My mom sent me to school with a Ghanaian staple dish called “fufu”.
مامانم من را با یک غذای اصلی غنایی به نام فوفو به مدرسه فرستاد.
یعنی مادر ، مامان
مادر / مامان
She called her mom to tell her about her day.
او به مادرش زنگ زد تا از روزش به او بگوید.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
مادرانه
MoM= minutes of meeting
خلاصه ی مذاکرات و جلسات و تصمیم های اتخاذ شده
مامان مادر
توضیحاتی در رابطه با mom
معادل اسم mom در فارسی مامان است. به والد مونث یک کودک بصورت عامیانه mom یا مامان گفته میشود. در انگلیسی بریتانیایی واژه mom به شکل mum نوشته می شود. مثال:
. i miss my mom and dad a lot ( دلم برای مامان و بابام خیلی تنگ شده. )
منبع: سایت بیاموز
مثل مامان ها رفتار کردن نسبت به کسی
she washed my clothes and made me something to eat. i couldnt believe she would've mommed me like that
مادر ، شکل کامل ( mother )
خانم "صبا"
اولاً، mother درسته، نه" mater"😐
ثانیاً، چه با o و چه با u نوشته بشه، هیچکدوم "غلط" نیست و فقط حالات نوشتاری متفاوت در لهجه های بریتیش و امریکن رو نشون میده.
ثالثاً، کاملا برعکسِ گفته ی شما،
mum بریتیش هست و mom امریکن.

مادر . موم گپو. مادربزگ
MoMیعنی مادر
مادر
روز مادر مبارک ❤
Minutes of Meeting
خلاصه مذاکرات در جلسات و تصمیمات اتخاذ شده در صورتجلسه ذکر می گردد که به عنوان MOMاز آن یاد می شود.
Mom یعنی مامان
Mother یعنی مادر
:هر دو یکیه😂😂

Mom به فارسی یعنی مامان
Motherبه فارسی یعنی مادر
:فرقی نداره😂😂😂
مادر ، mom=mum

Mom یعنی مامان
Mother هم یعنی مامان
اما mother رسمی تر است
مگرنه مامان یا مادر یکی هستند
Mom به معنای مامان است ولی mother رسمی تره یعنی مادر
Mom یعنی مامان و خودمانی است ولی mother رسمی و به معنی مادر است
مامان. . . . مامی. . . . mom همان mother است
مامی مخفف شده مامان یا مادر
Mom مخفف Mother است
مادر
مامان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس