1. birds molt once or twice a year
پرندگان سالی یک یا دو بار پر می ریزند.
2. i found a snake molt
من یک پوست مار پیدا کردم.
3. Like all crustaceans, krill must molt in order to grow.
[ترجمه گوگل]مانند همه سخت پوستان، کریل برای رشد باید پوست اندازی شود
[ترجمه ترگمان]مثل همه صدف ها، krill باید برای رشد کردن آماده باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مثل همه صدف ها، krill باید برای رشد کردن آماده باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They molt carapaces, I molt old body.
[ترجمه گوگل]آنها پوست اندازی می کنند، من بدن پیر را پوست اندازی می کنم
[ترجمه ترگمان] اونا \"carapaces\" هستن من یه جسد پیر دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اونا \"carapaces\" هستن من یه جسد پیر دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Molt - inhibiting hormone ( MIH ) is a member of CHH ( crustacean hyperglycemic hormone ) family.
[ترجمه گوگل]هورمون مهارکننده پوست اندازی (MIH) یکی از اعضای خانواده CHH (هورمون هیپرگلیسمیک سخت پوستان) است
[ترجمه ترگمان]هورمون مهار Molt (MIH)عضو خانواده CHH (هورمون hyperglycemic hyperglycemic)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هورمون مهار Molt (MIH)عضو خانواده CHH (هورمون hyperglycemic hyperglycemic)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Finches start to molt at around twelve weeks of age.
[ترجمه گوگل]فنچ ها در حدود دوازده هفتگی شروع به پوست اندازی می کنند
[ترجمه ترگمان]finches در حدود دوازده هفته به molt شروع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]finches در حدود دوازده هفته به molt شروع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Their hair was in raggedy patches, for they were molting their thick winter coats.
[ترجمه گوگل]موهایشان تکه های ناهموار بود، زیرا کت های ضخیم زمستانی خود را پوست اندازی می کردند
[ترجمه ترگمان]موهایش ژولیده و ژولیده بود، زیرا به لک winter winter رفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موهایش ژولیده و ژولیده بود، زیرا به لک winter winter رفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The lesions will "bleach out" and become clean wounds that will heal after a molt.
[ترجمه گوگل]ضایعات "سفید" می شوند و به زخم های تمیزی تبدیل می شوند که پس از پوست اندازی بهبود می یابند
[ترجمه ترگمان]این ضایعه \"سفید کننده\" است و زخم هایی تمیز پیدا می کند که بعد از یک molt التیام پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ضایعه \"سفید کننده\" است و زخم هایی تمیز پیدا می کند که بعد از یک molt التیام پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Inner Mongolia Tong Liao City anywhere can make the compound color up molt? ? ? ? ? ? ?
[ترجمه گوگل]مغولستان داخلی تانگ لیائو شهر در هر کجا می تواند رنگ ترکیبی را پوست اندازی کند؟ ? ? ? ? ? ?
[ترجمه ترگمان]مغولستان، Tong سیتی \"، هر جایی می تونه رنگ\" molt \"رو رنگ کنه؟\" ؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مغولستان، Tong سیتی \"، هر جایی می تونه رنگ\" molt \"رو رنگ کنه؟\" ؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This veterinary product is very effective in preventing animal molt.
[ترجمه گوگل]این محصول دامپزشکی در جلوگیری از پوست اندازی حیوانات بسیار موثر است
[ترجمه ترگمان]این محصول دامپزشکی در پیش گیری از molt حیوان بسیار موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این محصول دامپزشکی در پیش گیری از molt حیوان بسیار موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید