molestation


معنی: مزاحمت
معانی دیگر: آزار، اذیت، ممانعت، تعر­

جمله های نمونه

1. child molestation is a serious crime
تجاوز جنسی به کودکان یک جنایت بزرگ است.

2. Any case of sexual molestation of a child should be reported to the police.
[ترجمه گوگل]هر مورد آزار جنسی کودک باید به پلیس گزارش شود
[ترجمه ترگمان]هر گونه تجاوز جنسی به کودک باید به پلیس گزارش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jackson pleads not guilty on the molestation charges.
[ترجمه گوگل]جکسون در مورد اتهامات آزار و اذیت خود را بی گناه می داند
[ترجمه ترگمان]جکسون به اتهامات آزار و اذیت گناه نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Rape and child molestation are terrible crimes that can traumatise their victims for life.
[ترجمه گوگل]تجاوز جنسی و کودک آزاری جنایات وحشتناکی هستند که می توانند قربانیان خود را مادام العمر آسیب ببینند
[ترجمه ترگمان]تجاوز و بدرفتاری با کودکان جنایت وحشتناکی هستند که می توانند قربانی زندگی خود شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Reach a gram to ride ashore a combat horseback of haleness, soft-voicedly complain, for have already become adapted to step combat of he to say, this how much some is like a molestation.
[ترجمه گوگل]رسیدن به یک گرم برای سوار شدن به خشکی یک اسب جنگی از هولناکی، با صدای نرم شکایت کرد، زیرا قبلاً برای مبارزه با گام سازگار شده اند تا بگوید، این چقدر برخی مانند یک آزار است
[ترجمه ترگمان]یک گرم به یک گرم می رسد تا با اسب جنگی of، voicedly نرم، به ساحل برخورد کند، زیرا پیش از این برای مبارزه با او سازگار شده بود و می گفت که این کار تا چه حد شبیه به یک بدرفتاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Michael Jackson is arrested by police on charges of child molestation.
[ترجمه گوگل]مایکل جکسون توسط پلیس به اتهام کودک آزاری دستگیر می شود
[ترجمه ترگمان]مایکل جکسون توسط پلیس به اتهام کودک آزاری دستگیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For others, addiction can involve illegal activities such as exhibitionism, voyeurism, obscene phone calls, child molestation or rape.
[ترجمه گوگل]برای دیگران، اعتیاد می‌تواند شامل فعالیت‌های غیرقانونی مانند نمایش‌گرایی، فضول‌گرایی، تماس‌های تلفنی زشت، کودک آزاری یا تجاوز جنسی باشد
[ترجمه ترگمان]برای دیگران، اعتیاد می تواند شامل فعالیت های غیر قانونی مانند exhibitionism، voyeurism، تماس های تلفنی مستهجن، کودک آزاری و یا تجاوز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Michael Jackson speaks at a news conference after his arraignment in his child molestation case at the Santa Maria, Calif., courthouse, on April 30, 200
[ترجمه گوگل]مایکل جکسون در یک کنفرانس خبری پس از محاکمه در مورد کودک آزاری خود در دادگاه سانتا ماریا، کالیفرنیا، در 30 آوریل 200 صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]مایکل جکسون در یک کنفرانس خبری در مورد پرونده کودک آزاری در سانتا ماریا، کالیفرنیا سخنرانی می کند, دادگاه، ۳۰ آوریل ۲۰۰،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In addition, the hydrogen detection by gas chromatography brought less molestation, wastage and time consumption.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تشخیص هیدروژن توسط کروماتوگرافی گازی باعث آزار، اتلاف و زمان کمتری شد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تشخیص هیدروژن بوسیله کروماتوگرافی گاز، مصرف کم تر، ضایعات و مصرف زمان را به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jackson and his mother Katherine leave court during his 2005 trial for molestation charges.
[ترجمه گوگل]جکسون و مادرش کاترین در جریان محاکمه او در سال 2005 به اتهام آزار و اذیت دادگاه را ترک کردند
[ترجمه ترگمان]جکسون و مادرش کاترین در طی محاکمه سال ۲۰۰۵ دادگاه به جرم آزار و اذیت دادگاه را ترک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Interpol has released a "red notice" for Assange, who is wanted in Sweden on accusations of rape and sexual molestation.
[ترجمه گوگل]اینترپل برای آسانژ که در سوئد به اتهام تجاوز جنسی و آزار جنسی تحت تعقیب است، "اعلامیه قرمز" منتشر کرده است
[ترجمه ترگمان]پلیس بین الملل یک \"اخطار قرمز\" برای آسانژ که در سوئد به اتهام تجاوز و آزار جنسی تحت تعقیب است، منتشر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shelly: Isn't this already the second time he's been accused of child molestation?
[ترجمه گوگل]شلی: آیا این دومین باری نیست که او به کودک آزاری متهم می شود؟
[ترجمه ترگمان]شلی: این دومین بار است که به آزار و اذیت کودکان متهم شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مزاحمت (اسم)
trouble, inconvenience, disturbance, molestation, hindering, troubling, obtrusion

انگلیسی به انگلیسی

• annoyance, abuse, harassment; sexual harassment

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : molest
اسم ( noun ) : molestation
صفت ( adjective ) : _
قید ( adverb ) : _
sesual molestion
ازار جنسی
to bother somebody sexually
آزار و اذیت جنسی

بپرس