1. stringy molasses
شیره ی چغندر رشته رشته
2. Molasses are mildly laxative and something of a general tonic.
[ترجمه گوگل]ملاس ملین خفیفی است و چیزی شبیه مقوی عمومی است
[ترجمه ترگمان] Molasses یه ضد یبوست و یه چیزی از تونیک کلی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] Molasses یه ضد یبوست و یه چیزی از تونیک کلی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Add the melted butter, molasses, salt, and flour.
[ترجمه گوگل]کره ذوب شده، ملاس، نمک و آرد را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]کره آب شده، ملاس، نمک و آرد را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کره آب شده، ملاس، نمک و آرد را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He poured milk and molasses into a bowl.
[ترجمه گوگل]شیر و ملاس را در ظرفی ریخت
[ترجمه ترگمان]شیر و ملاس را در یک کاسه ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شیر و ملاس را در یک کاسه ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The beer is obtained by the fermentation of molasses and banana juice.
[ترجمه گوگل]آبجو از تخمیر ملاس و آب موز به دست می آید
[ترجمه ترگمان]آبجو با تخمیر شیره قند و عصاره موز به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آبجو با تخمیر شیره قند و عصاره موز به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It needed gobs of honey or molasses along with a big wad of butter to create the illusion of good eating.
[ترجمه گوگل]برای ایجاد توهم خوب غذا خوردن به تکههای عسل یا ملاس به همراه یک دسته بزرگ کره نیاز داشت
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از عسل و قند را همراه با یک تکه کره بزرگ به مقدار زیادی کره نیاز داشت تا این پندار خام را به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از عسل و قند را همراه با یک تکه کره بزرگ به مقدار زیادی کره نیاز داشت تا این پندار خام را به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The molasses triggered bacterial growths which consumed all the oxygen, killing virtually all the fish and other water creatures.
[ترجمه گوگل]ملاس باعث رشد باکتریهایی شد که تمام اکسیژن را مصرف کردند و تقریباً همه ماهیها و دیگر موجودات آبی را کشتند
[ترجمه ترگمان]شیره قند، رشد باکتریایی را آغاز کرد که همه اکسیژن را مصرف کرده و تقریبا همه ماهی ها و دیگر موجودات را کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شیره قند، رشد باکتریایی را آغاز کرد که همه اکسیژن را مصرف کرده و تقریبا همه ماهی ها و دیگر موجودات را کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His aunt sent him a box of molasses cookies, and I sent him two corned beefs on rye.
[ترجمه گوگل]عمه اش یک جعبه شیرینی ملاس برایش فرستاد و من دو تا گوشت گاو ذرت چاودار برایش فرستادم
[ترجمه ترگمان]خاله اش یک جعبه شیرینی قندی برای او فرستاد و من او را دو بار از چاودار و چاودار برای او فرستادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خاله اش یک جعبه شیرینی قندی برای او فرستاد و من او را دو بار از چاودار و چاودار برای او فرستادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Windows 95 runs like molasses uphill in January.
[ترجمه گوگل]ویندوز 95 مانند ملاس در سربالایی در ژانویه اجرا می شود
[ترجمه ترگمان]ویندوز ۹۵ مانند ملاس بالا در ژانویه حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ویندوز ۹۵ مانند ملاس بالا در ژانویه حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Honey or molasses may be served with it but most will find it is best with butter or margarine.
[ترجمه گوگل]ممکن است عسل یا ملاس را با آن سرو کنید، اما بیشتر آن را با کره یا مارگارین بهتر می دانند
[ترجمه ترگمان]عسل یا ملاس را می توان با آن سرو کرد اما بیشتر آن را با کره یا مارگارین پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عسل یا ملاس را می توان با آن سرو کرد اما بیشتر آن را با کره یا مارگارین پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The orange molasses glaze is flecked with mustard seeds to give it texture and flavor.
[ترجمه گوگل]لعاب ملاس پرتقال با دانه های خردل لکه دار می شود تا به آن بافت و طعم بدهد
[ترجمه ترگمان]شیره molasses نارنجی با دانه های خردل به جا گذاشته می شود تا بافت و طعم آن را به آن بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شیره molasses نارنجی با دانه های خردل به جا گذاشته می شود تا بافت و طعم آن را به آن بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Exports: sugar and molasses, rum, other foods and beverages, chemicals.
[ترجمه گوگل]صادرات: شکر و ملاس، رم، سایر غذاها و نوشیدنی ها، مواد شیمیایی
[ترجمه ترگمان]صادرات: شکر و ملاس، روم، غذاهای دیگر و نوشیدنی ها، مواد شیمیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صادرات: شکر و ملاس، روم، غذاهای دیگر و نوشیدنی ها، مواد شیمیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. With the method, soybeans, soy flour, miso, soy molasses, bean curd, bean curd sticks, fresh horsebean, soybean sprout were determined, the results were favorable.
[ترجمه گوگل]با روش، دانه های سویا، آرد سویا، میسو، ملاس سویا، کشک لوبیا، چوب کشک لوبیا، لوبیا اسب تازه، جوانه سویا تعیین شد که نتایج مطلوب بود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از این روش، سویا، آرد سویا، miso، شیره قند، دانه سویا، لوبیا bean، جوانه لوبیا، جوانه دانه های سویا و جوانه سویا تعیین شدند، نتایج مطلوب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از این روش، سویا، آرد سویا، miso، شیره قند، دانه سویا، لوبیا bean، جوانه لوبیا، جوانه دانه های سویا و جوانه سویا تعیین شدند، نتایج مطلوب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Sale of Chinese white sugar, Purchase of molasses, agency on international sugar futures trading.
[ترجمه گوگل]فروش شکر سفید چینی خرید ملاس نمایندگی معاملات آتی شکر بین المللی
[ترجمه ترگمان]فروش شکر سفید چینی، خرید ملاس، آژانس معاملات بین المللی شکر گزاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فروش شکر سفید چینی، خرید ملاس، آژانس معاملات بین المللی شکر گزاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Whole wheat flour, peanut flour, peanuts, Peanut butter, molasses, dried egg product, natural vegetable extract (to maintain freshness ).
[ترجمه گوگل]آرد گندم کامل، آرد بادام زمینی، بادام زمینی، کره بادام زمینی، ملاس، محصول تخم مرغ خشک، عصاره گیاهی طبیعی (برای حفظ طراوت)
[ترجمه ترگمان]آرد گندم، آرد بادام زمینی، بادام زمینی، کره بادام زمینی، ملاس، محصول خشک تخم مرغ، عصاره سبزیجات طبیعی (برای حفظ تازگی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آرد گندم، آرد بادام زمینی، بادام زمینی، کره بادام زمینی، ملاس، محصول خشک تخم مرغ، عصاره سبزیجات طبیعی (برای حفظ تازگی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید