molasses

/məˈlæsəz//məˈlæsɪz/

معنی: شهد، شیره، ملاس، شیره قند
معانی دیگر: شیره ی چغندر (در تصفیه ی قند)

جمله های نمونه

1. stringy molasses
شیره ی چغندر رشته رشته

2. Molasses are mildly laxative and something of a general tonic.
[ترجمه گوگل]ملاس ملین خفیفی است و چیزی شبیه مقوی عمومی است
[ترجمه ترگمان] Molasses یه ضد یبوست و یه چیزی از تونیک کلی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Add the melted butter, molasses, salt, and flour.
[ترجمه گوگل]کره ذوب شده، ملاس، نمک و آرد را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]کره آب شده، ملاس، نمک و آرد را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He poured milk and molasses into a bowl.
[ترجمه گوگل]شیر و ملاس را در ظرفی ریخت
[ترجمه ترگمان]شیر و ملاس را در یک کاسه ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The beer is obtained by the fermentation of molasses and banana juice.
[ترجمه گوگل]آبجو از تخمیر ملاس و آب موز به دست می آید
[ترجمه ترگمان]آبجو با تخمیر شیره قند و عصاره موز به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It needed gobs of honey or molasses along with a big wad of butter to create the illusion of good eating.
[ترجمه گوگل]برای ایجاد توهم خوب غذا خوردن به تکه‌های عسل یا ملاس به همراه یک دسته بزرگ کره نیاز داشت
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از عسل و قند را همراه با یک تکه کره بزرگ به مقدار زیادی کره نیاز داشت تا این پندار خام را به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The molasses triggered bacterial growths which consumed all the oxygen, killing virtually all the fish and other water creatures.
[ترجمه گوگل]ملاس باعث رشد باکتری‌هایی شد که تمام اکسیژن را مصرف کردند و تقریباً همه ماهی‌ها و دیگر موجودات آبی را کشتند
[ترجمه ترگمان]شیره قند، رشد باکتریایی را آغاز کرد که همه اکسیژن را مصرف کرده و تقریبا همه ماهی ها و دیگر موجودات را کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His aunt sent him a box of molasses cookies, and I sent him two corned beefs on rye.
[ترجمه گوگل]عمه اش یک جعبه شیرینی ملاس برایش فرستاد و من دو تا گوشت گاو ذرت چاودار برایش فرستادم
[ترجمه ترگمان]خاله اش یک جعبه شیرینی قندی برای او فرستاد و من او را دو بار از چاودار و چاودار برای او فرستادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Windows 95 runs like molasses uphill in January.
[ترجمه گوگل]ویندوز 95 مانند ملاس در سربالایی در ژانویه اجرا می شود
[ترجمه ترگمان]ویندوز ۹۵ مانند ملاس بالا در ژانویه حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Honey or molasses may be served with it but most will find it is best with butter or margarine.
[ترجمه گوگل]ممکن است عسل یا ملاس را با آن سرو کنید، اما بیشتر آن را با کره یا مارگارین بهتر می دانند
[ترجمه ترگمان]عسل یا ملاس را می توان با آن سرو کرد اما بیشتر آن را با کره یا مارگارین پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The orange molasses glaze is flecked with mustard seeds to give it texture and flavor.
[ترجمه گوگل]لعاب ملاس پرتقال با دانه های خردل لکه دار می شود تا به آن بافت و طعم بدهد
[ترجمه ترگمان]شیره molasses نارنجی با دانه های خردل به جا گذاشته می شود تا بافت و طعم آن را به آن بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Exports: sugar and molasses, rum, other foods and beverages, chemicals.
[ترجمه گوگل]صادرات: شکر و ملاس، رم، سایر غذاها و نوشیدنی ها، مواد شیمیایی
[ترجمه ترگمان]صادرات: شکر و ملاس، روم، غذاهای دیگر و نوشیدنی ها، مواد شیمیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With the method, soybeans, soy flour, miso, soy molasses, bean curd, bean curd sticks, fresh horsebean, soybean sprout were determined, the results were favorable.
[ترجمه گوگل]با روش، دانه های سویا، آرد سویا، میسو، ملاس سویا، کشک لوبیا، چوب کشک لوبیا، لوبیا اسب تازه، جوانه سویا تعیین شد که نتایج مطلوب بود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از این روش، سویا، آرد سویا، miso، شیره قند، دانه سویا، لوبیا bean، جوانه لوبیا، جوانه دانه های سویا و جوانه سویا تعیین شدند، نتایج مطلوب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sale of Chinese white sugar, Purchase of molasses, agency on international sugar futures trading.
[ترجمه گوگل]فروش شکر سفید چینی خرید ملاس نمایندگی معاملات آتی شکر بین المللی
[ترجمه ترگمان]فروش شکر سفید چینی، خرید ملاس، آژانس معاملات بین المللی شکر گزاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Whole wheat flour, peanut flour, peanuts, Peanut butter, molasses, dried egg product, natural vegetable extract (to maintain freshness ).
[ترجمه گوگل]آرد گندم کامل، آرد بادام زمینی، بادام زمینی، کره بادام زمینی، ملاس، محصول تخم مرغ خشک، عصاره گیاهی طبیعی (برای حفظ طراوت)
[ترجمه ترگمان]آرد گندم، آرد بادام زمینی، بادام زمینی، کره بادام زمینی، ملاس، محصول خشک تخم مرغ، عصاره سبزیجات طبیعی (برای حفظ تازگی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شهد (اسم)
ooze, ambrosia, nectar, honey, molasses

شیره (اسم)
ooze, extract, molasses, juice, syrup, sirup, sap

ملاس (اسم)
molasses

شیره قند (اسم)
molasses, theriac, treacle

انگلیسی به انگلیسی

• dark thick syrup produced during the refining of sugar
molasses is a sweet, thick, dark brown syrup which is produced when sugar is refined. it is used in cooking.

پیشنهاد کاربران

بسیار آهسته و با معطلی
This term refers to something or someone that moves very slowly, similar to the slow movement of molasses. It can be used to describe a person’s physical movement or the pace of a project or task.
چیزی یا شخصی که بسیار آهسته حرکت می کند، شبیه به حرکت آهسته ملاس/شیره.
...
[مشاهده متن کامل]

می توان از آن برای توصیف حرکت فیزیکی یک فرد یا سرعت یک پروژه یا کار استفاده کرد.
***********************************************************************************************************
مثال؛
“She’s as slow as molasses in January when it comes to getting ready. ”
In a conversation about a slow computer, someone might say, “My laptop is running as slow as molasses. ”
Another example could be, “The construction work is progressing at a molasses - like pace. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-slow/
Grape molasses
شیره انگور
رُب، سُس
Pomegranate molasses
سس انار، رب انار
molasses ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: شیره
تعریف: 1. شربتی قهوه‏ای‏رنگ که از کارخانه های قند به دست می‏آید|||2. شربتی شیرین حاصل از تبخیر عصارۀ گیاهان|||متـ . ملاس
ملاس : مایع غلیظ سیاه رنگ شیرین حاصل از تصفیه شکر ( از نیشکر یا چغندر قند )

بپرس