modulo


به پیمانه n

جمله های نمونه

1. Often the hash function involves using the modulo operator with the table size.
[ترجمه گوگل]اغلب تابع هش شامل استفاده از عملگر مدول با اندازه جدول است
[ترجمه ترگمان]اغلب تابع درهم ساز شامل استفاده از عملگر پیمانه با اندازه جدول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is the modulo operator from mathematics, or the % operator in the Java language.
[ترجمه گوگل]این عملگر مدول از ریاضیات یا عملگر % در زبان جاوا است
[ترجمه ترگمان]این عملگر ریاضی از ریاضیات، یا عملگر % % در زبان جاوا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Another loop-based optimization is Swing Modulo Scheduling (SMS), which is used to construct instruction pipelines with the goal of minimizing cycle counts by exploiting instruction-level parallelism.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از بهینه‌سازی‌های مبتنی بر حلقه، Swing Modulo Scheduling (SMS) است که برای ساخت خطوط لوله دستورالعمل با هدف به حداقل رساندن تعداد چرخه‌ها با بهره‌برداری از موازی‌سازی در سطح دستورالعمل استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از بهینه سازی مبتنی بر حلقه، زمان بندی modulo Swing (SMS است، که برای ساخت خطوط لوله دستورالعمل با هدف به حداقل رساندن شمارش چرخه با استفاده از parallelism در سطح دستورالعمل استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Thus, the server never does anything more complicated than the simple one-step diamond divergence (modulo some operation composition).
[ترجمه گوگل]بنابراین، سرور هرگز کاری پیچیده تر از واگرایی الماس یک مرحله ای ساده انجام نمی دهد (مدول برخی از ترکیب عملیات)
[ترجمه ترگمان]بنابراین سرور هرگز کاری پیچیده تر از واگرایی یک گام ساده الماس (به پیمانه برخی ترکیب عملیات)انجام نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Note that a set of lights attached to O O O3 would display the numbers of full clock pulses which had been completed, in binary (modulo, from the first pulse.
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که مجموعه‌ای از چراغ‌های متصل به O O3، تعداد پالس‌های ساعت کامل را که به صورت دودویی (مدول، از اولین پالس) تکمیل شده‌اند، نمایش می‌دهند
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که مجموعه ای از lights متصل به O (O)، تعداد پالس های ساعت کامل را نمایش می دهد که به پیمانه دودویی (پیمانه)، از نبض اول تکمیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Running this code verifies that exponentiation works (modulo the bug I mentioned earlier), so half of the battle is now complete.
[ترجمه گوگل]اجرای این کد تأیید می‌کند که قدرت کار می‌کند (اشکالی که قبلاً ذکر کردم را مدول کنید)، بنابراین نیمی از نبرد اکنون کامل شده است
[ترجمه ترگمان]اجرای این کد تایید می کند که توان توان (به پیمانه دیگری که قبلا اشاره کردم)را تایید می کند، بنابراین نیمی از این نبرد در حال حاضر کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This technique requires a variable modulo counter, another counter for the selection, and logic for state control.
[ترجمه گوگل]این تکنیک به یک شمارنده مدول متغیر، شمارنده دیگری برای انتخاب و منطق برای کنترل حالت نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]این روش نیازمند متغیری برای شمارنده، شمارنده دیگر برای انتخاب، و منطق کنترل دولت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The fmod() function divides x by y and returns the remainder (modulo) of the division.
[ترجمه گوگل]تابع fmod() x را بر y تقسیم می کند و باقیمانده (مدول) تقسیم را برمی گرداند
[ترجمه ترگمان]تابع fmod ()x را به y تقسیم می کند و بقیه (پیمانه)تقسیم را بر می گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In a modulo check, the number by which the summed digits are divided.
[ترجمه گوگل]در بررسی مدول، عددی که ارقام جمع شده بر آن تقسیم می شوند
[ترجمه ترگمان]در یک بررسی پیمانه، عددی که ارقام خلاصه می شوند تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Polynomial modulo reduction algorithms are one of the fundamental issues of computer algebra, and widely used in coding algorithms and cryptographic system design.
[ترجمه گوگل]الگوریتم‌های کاهش مدول چند جمله‌ای یکی از مسائل اساسی جبر کامپیوتری هستند و به طور گسترده در الگوریتم‌های کدگذاری و طراحی سیستم رمزنگاری استفاده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]الگوریتم های کاهش پیمانه Polynomial یکی از موضوعات اساسی جبر کامپیوتری هستند و به طور گسترده در الگوریتم کد گذاری و طراحی سیستم رمزنگاری مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Modulo range must be positive.
[ترجمه گوگل]محدوده مدول باید مثبت باشد
[ترجمه ترگمان]دامنه modulo باید مثبت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The operation in protocol was simple and fast because only modulo addition and modulo multiplication were involved.
[ترجمه گوگل]عملیات در پروتکل ساده و سریع بود زیرا فقط جمع مدول و ضرب مدول درگیر بودند
[ترجمه ترگمان]عملیات در پروتکل ساده و سریع بود زیرا تنها افزودن به پیمانه و ضرب به پیمانه در آن دخیل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Because only numbers between 0 and 128 specify MIDI pitches, you can then convert this number to a MIDI pitch by taking its value modulo 12
[ترجمه گوگل]از آنجایی که فقط اعداد بین 0 تا 128 گام های MIDI را مشخص می کنند، سپس می توانید این عدد را با در نظر گرفتن مقدار مدول 12 به گام MIDI تبدیل کنید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که فقط اعداد بین صفر و ۱۲۸ مورد میدی (MIDI specify)، شما می توانید این عدد را با گرفتن مقدار خود به پیمانه ۱۲ تبدیل به یک pitch MIDI (MIDI)کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Project Moses is both an allusion to Moses parting the waves of the Red Sea and a neat acronym for the project's name, Modulo Sperimentale Elettromeccanico.
[ترجمه گوگل]Project Moses هم کنایه از موسی است که امواج دریای سرخ را جدا می کند و هم مخفف نام پروژه Modulo Sperimentale Elettromeccanico
[ترجمه ترگمان]پروژه موسی هم اشاره به موسی است که امواج دریای سرخ را جدا می کند و مخفف نام این پروژه، modulo Sperimentale Elettromeccanico است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] به پیمانه، پیمانه n .
[برق و الکترونیک] مبنا
[ریاضیات] پیمانه

انگلیسی به انگلیسی

• in relation to the modulus (mathematics)

پیشنهاد کاربران

بپرس