modernize

/ˈmɑːdərˌnaɪz//ˈmɒdənaɪz/

معنی: نوین کردن، بطرز نوینی دراوردن، بروش امروزی دراوردن
معانی دیگر: امروزی کردن یا شدن، نوین کردن یا شدن، مدرن کردن یا شدن

جمله های نمونه

1. to modernize an old house by putting in plumbing and wiring
خانه ی قدیمی را با لوله کشی و سیم کشی امروزی کردن

2. we must modernize our agriculture
ما بایستی کشاورزی خود را امروزی کنیم.

3. he tried to modernize poetry and bring it closer to every-day life
او کوشید شعر را امروزی کرده و به زندگی روزمره نزدیک تر کند.

4. The government has announced an ambitious programme to modernize the railway network.
[ترجمه گوگل]دولت برنامه بلندپروازانه ای را برای نوسازی شبکه راه آهن اعلام کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت برنامه ای بلند پروازانه برای مدرنیزه کردن شبکه راه آهن اعلام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If the industry doesn't modernize it will not survive.
[ترجمه گوگل]اگر صنعت مدرن نشود، زنده نخواهد ماند
[ترجمه ترگمان]اگر این صنعت مدرن سازی کند، زنده نخواهد ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They need more funds to modernize the country's telephone system.
[ترجمه گوگل]آنها برای نوسازی سیستم تلفن کشور به بودجه بیشتری نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها به بودجه بیشتری برای مدرن سازی سیستم تلفن کشور نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There are plans to modernize the US strategic forces.
[ترجمه گوگل]برنامه هایی برای مدرن سازی نیروهای استراتژیک ایالات متحده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی برای مدرن سازی نیروهای استراتژیک ایالات متحده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Unfortunately we lack the resources to modernize.
[ترجمه گوگل]متأسفانه ما منابع لازم برای نوسازی را نداریم
[ترجمه ترگمان]متاسفانه ما فاقد منابعی برای مدرنیزه کردن هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The company is investing $million to modernize its factories.
[ترجمه گوگل]این شرکت در حال سرمایه گذاری میلیون دلاری برای نوسازی کارخانه های خود است
[ترجمه ترگمان]شرکت میلیون دلار برای مدرنیزه کردن کارخانجات خود سرمایه گذاری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The idea was to modernize various aspects of the house without changing its essential character.
[ترجمه گوگل]ایده این بود که جنبه‌های مختلف خانه بدون تغییر ویژگی اصلی آن مدرن شود
[ترجمه ترگمان]ایده این بود که جنبه های مختلف خانه را بدون تغییر شخصیت اصلی خود مدرن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The business will lose money if it doesn't modernize.
[ترجمه گوگل]کسب و کار اگر مدرن نشود ضرر خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]اگر این کار مدرن سازی نشود، کسب وکار پول از دست خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was their manifest failure to modernize the country's industries.
[ترجمه گوگل]این شکست آشکار آنها در نوسازی صنایع کشور بود
[ترجمه ترگمان]این شکست آشکار آن ها برای مدرن کردن صنایع کشور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They began a crash program to modernize and strengthen their fleet and to build nuclear weapons with ICBMs to carry them.
[ترجمه گوگل]آنها یک برنامه سقوط را برای نوسازی و تقویت ناوگان خود و ساخت تسلیحات هسته ای با ICBM برای حمل آنها آغاز کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک برنامه سقوط برای مدرن سازی و تقویت ناوگان خود و ساخت سلاح های هسته ای با ICBMs برای حمل آن ها آغاز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Our aim was to modernize the health service, and we succeeded.
[ترجمه گوگل]هدف ما نوسازی سرویس بهداشتی بود و موفق شدیم
[ترجمه ترگمان]هدف ما مدرن سازی خدمات بهداشتی بود و ما موفق شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Measures will be taken to help modernize the country's armed forces.
[ترجمه گوگل]تدابیری برای کمک به نوسازی نیروهای مسلح کشور اتخاذ خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اقدامات برای کمک به مدرنیزه کردن نیروهای مسلح کشور صورت خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوین کردن (فعل)
modernize

بطرز نوینی دراوردن (فعل)
modernize

بروش امروزی دراوردن (فعل)
modernize

انگلیسی به انگلیسی

• make modern; improve; make new; become modern in thought or appearance (also modernise)
to modernize a system or a factory means to introduce new methods or equipment.

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: نوینیز

⚫ نگارش به خط لاتین: Noviniz

⚫ آمیخته از: نوین ( modern ) و �‍یز� ( ize )

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیب سلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : modernize
✅️ اسم ( noun ) : modernization / modernity / modernism / modernist
✅️ صفت ( adjective ) : modern / modernistic / modernist
✅️ قید ( adverb ) : _
یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین.
Modern =
مدرن/نوین
Modernly =
مدرنانه/نوینانه
Modernity =
مدرنگی/نوینی/نوینگی
Modernize =
مدرنیدن/نوینیدن
Modernizing =
مدرنیدن، مدرنان/نوینیدن، نوینان
...
[مشاهده متن کامل]

مُدرنان مانند خندان ( کسی که میخنند = چیزی که می مدرند )
Modernizer =
مدرننده/نویننده
Modernized =
مدرنیده/نوینیده
Modernization =
مدرنش/نوینش/مدرن سازی، نوین سازی
Modernness =
مدرنیَّت/نوینیَّت
Modernism =
مدرنگرایی/نوینگرایی
Modernist =
مدرنگرا/نوینگرا
*Modernistize =
مدرنگرایاندن/نوینگرایاندن
*Modernistized =
مدرنگرایانده/نوینگرایانده
*Modernistizaion =
مدرنگرایانش/نوینگرایانش
Modernistic =
مدرنگرایک/نوینگراییک
Modernisticize = مدرنگرایکاندن/ نوینگرایکاندن
*Modernisticizer =
مدرنگرایکاننده/نونیگراییکاننده
*Modernisticized =
مدرنگرایکانده/نوینگرایکانده
*Modernisticization =
مدرنگرایکانش/نونینگرایکانش
*Modernistical =
مدرنگرایین/نوینگرایین
*Modernistically =
مدرنگرایینانه/نوینگرایینانه
*Modernisticalize =
مدرنگرایینیدن/نونینگرایینیدن
*Modernisticalizer =
مدرنگراییننده/نونیگراییننده
*Modernisticalized =
مدرنگرایینیده/نونیگرایینیده
*Modernisticalization =
مدرنگرایینش/نوینگرایینش
آن واژه هایی که با ستاره = * مشخص شده، بدین معنی ایه که یا اصلا در زبان وجود نداره، یا به ندرت بکار میره.

نوسازی، بازسازی
به روز کردن
مدرن سازی
مدرنه کردن

بپرس